قلب پدر ، گلوی پسر بچه، آسمان...
آری سه شعبه بود که می رست از کمان
آقا ! علی.... علی.... سر او را به دست گیر
لبخند او نگاه .. که بر گوشه ی لبان...
یک دست بر تن علی ، دستی به تیر کین
با « یا علی» کشید ز حلقوم طفل، جان
بارید خون ز آسمان جوشید خون ز سنگ
پاشید خون حنجر اصغر بر آسمان
«گاهِ نماز عشق رسیده ست ، ای پدر!
با خون من وضو کن و لبیک دوست خوان
حالی چه خوش!..... که نزد خدا می بری مرا
شادی کن ای پدر که دلم گشت گلسِتان
ماهی برون ز آب به دریا رسانده شد
بنگر که زمزم است ز حلقوم من روان
لب های من که تشنه ی آب فرات نیست
عطشانم ای پدر ! ولی از آب جاودان
بر خاک می نهی مرا ، آرامتر گذار
خواب حضور توست پدر جان به دیدگان
بگذار تا که بر تنم نیزه فرو کنند
بگذار تا سری بشوم بین سروران
بگذار تیغ ها بشکافند روی من
بگذار سنگ بر سرم آید ز هر کران
هر بار تیغ می رسد آرامتر شوم
آری ز دوست می رسد این لطف شایگان
ای کاش شعله بر تن طفلی نمی رسید
آری ز فاطمه ست ز هر گوشه ای نشان
ای کاش جای مادرم شلاق می زدند
بر روی من ، نه بر سر و دوش نحیفشان
ای کاش معجر از سر ....😞
ای کاش دست غیر نیفتد به خواهران
آیا حقیقت است که مویش کشیده شد؟
آیا دروغ بوده که بردش کشان کشان؟!
در کوی جان شکسته دلی می خرند ، لیک
اینان نگر شکسته دل و رأس و جسم و جان
بابا ! ببین چگونه تنش پاره پاره گشت
از کعب و چنگ و سیلی و شلاق و تازیان»
کشتند طفل و باب و رسیدند برخیام
گویا حیا وشرم برفته سات از میان
گویا سرا سرای بنات رسول نیست
گویا که مرد نیست در آن خیل مردمان
من را رها کنید .... که جان بر لبم رسید
آواز مرگ می رسد از پرده ی نهان
مرگم رسان خدای که قلبم فسرده است
این روضه ها چه بود که برده ز من امان؟
دق کرده ام ز بس که نگفتم به هیچ جای
از چشمهای شوم به زنها و کودکان
آخر به مقتل است بخوانید دوستان !
در مقتل حسین .... چه کرده ست ساربان
آری همان دم است که « الشمس کوّرت»
تا گشت رأس اوی ، درخشنده برسنان
آرام باش ! شاعر این روضه های سخت
قلب ولی عصر فسرده ست بی گمان
دندان صبر بر جگر خسته ات گذار
اما نه ..... صبر نیست ، که داغی است بس گران
گهواره چیست ؟ تا که شود غارت ای خدا!!!!
طاقت کجاست ؟ تا که کنم شرح داستان
نیزه به نیزه بر دل خاکش زدند تا
قنداق اصغرش بشد از خاکها عیان
یک دست بر تن علی ، دستی است بر سرش
یک « یا علی» بگفت و جدا کرد راس آن
خورشید در محاق غم ، مهتاب تیره گون
اینک ستاره ایست فروزنده بر جهان
#حسین_جانم
#علی_اصغر
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
#حسین_جانم
#علی_اصغر
خون گلوی نازک اصغر گرفت گفت:
"آسان شده ست
تا که تو بالا سر منی"
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
“هیله جابر محمد” در منطقه باقم در استان صعده
با دستی قطع شده
👇
نگاهش می کنند آرام خوابیده ست
اما من
نمیدانم چرا یادِ " علیِّ اصغَر " افتادم
👆
#علی_اصغر
#روح_الله_عمران
#مظلوم #یمن
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
#حسین_جانم
#علی_اصغر
پدر نبودم و درکش برام مشکل بود
پسر رسید و چشیدم چه دیده ای ارباب!
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
آیت الله حسینی زابلی رضوان الله تعالی علیه🌷
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
استاد بود ... آینه بود... آه...! ماه بود
لب های منبر از غم داغش پر آه بود
چشمم برای دیدن رویش به راه ماند
با او همیشه حال دلم رو براه بود
لرزه به دست هاش اگر هم که بود باز
مانند کوه بود ... مرا تکیه گاه بود
تا او شدن شبیه خیالی که بیش نیست
من غرق ظلمت شبم اما پگاه بود
چیزی غریب بود ... همیشه بهار بود
لب های پر تبسم و چشمش گواه بود
از اشکها بپرس ازین ایستاده مرد
مردی که کوه پیش نگاهش چو کاه بود
#روح_الله_عمران #غزل #شیخ #شهریور
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
«منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن»
منم که آینه ای هستم از #علی لبریز
«که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن»
سزاست تا ز علی گوید آفتاب بلند
ز ما زمانه ندیدست غیر بالیدن
بگو... بخوان... بسرای از نگاه شیرینش
که فوج فوج ستاره ست در خرامیدن
#علی همان که اگر کنج شعر آرندش
ز وجد آیند آرایه ها به رقصیدن🌷
بیا دلا که به دیدار « هل اتی » برویم
« که گرد عارض خوبان خوش ست گردیدن»🌷
بگو به #بن_باز ش: «این که تو نمی بینی
دلیل دیدن حقّ ست و باز نادیدن»
شما به کار خود و ما به کار خود باشیم
که نیست کار مرا غیر دوست بوسیدن
مرا که شعر به غیر از #علی نبوده و نیست
« منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن»
#علی_جانم
#روح_الله_عمران
#غزل استقبال از شعر حافظ
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
#روضه
ورود به دروازه ساعات
🌑🌑🌑
هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی
...وقتی که می برند ز درها یکی یکی
خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا
وقتی که می رسند شررها یکی یکی
هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست
پس سوی #زینب ست ثمرها یکی یکی
چون سرو می روند به میدان کارزار
مثل #رقیه سینه سپرها یکی یکی
پوشانده اند در دل نامردمان شام
با آستین خویش قمرها یکی یکی
آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین
بر روی بام هلهله گرها یکی یکی
از بیست روز قبل به حالا چنین نبود
از شهر می دهند خبرها یکی یکی
باید که از میانه ی بازار رد شوند
تاریک گشته اند قمرها یکی یکی
«بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام
آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...»
🌑🌑🌑
#روح_الله_عمران #غزل استقبال #رقیه #یا_زینب
https://eitaa.com/bedaheh_110
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی
ازین زمانه دلم سیر می شود گاهی"
شبم نگاه که آواره ام پی ماهی
و آه ناله ی شبگیر می شود گاهی
نمی توانم ازین ماه دست بردارم
اگر چه ناوک او تیر می شود گاهی
مپرس از من و حال من و سپیدی موی
"ندیده کرببلا" پیر می شود گاهی
گمان نمیکنم این بار هم پیاده روم
زمان رفتن ما دیر می شود گاهی
مگر چه می شود آلوده ای چو من برسد
حریمش آیه ی تطهیر می شود گاهی
حسین ! آمده بودم که تا تو را بینم
عنایتی ز تو تقدیر می شود گاهی
بس ست هر چه که خواب ضریح می بینم
مگر نبود که تعبیر میشود گاهی
چرا و تا کی و تا چند، تا کجا بی تو
نگو دلت ز دلم سیر می شود گاهی
ببین گرفته گلوی مرا دو پنجه ی غم
ببین که خانه چه دلگیر می شود گاهی
#حسین_جانم
#روح_الله_عمران #غزل #کلیپ
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
لبخندهای دوست من خاطرت که هست
من ماندم
او #شهید شد و
تو نیامدی
.
#روح_الله_عمران #کلیپ
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
مقتل چگونه شرح دهد حال روضه را
اینجا قلم برای بیانش شکسته است
مقتل چگونه شرح دهد حال مادری
کو بنگرد سری ست به نیزه نشسته است
مقتل چگونه شرح دهد دختری که گفت
"بابا ببین که دست مرا نیز بسته است"
در گوشه ای دو زانوی غم را بغل گرفت
از حال او نپرس که بسیار خسته است
.
#حسین_جانم #رقیه
#روح_الله_عمران #غزل
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
چشمان آسمان به زمین خیره مانده بود
پای قلم برای بیان لَنگ می زند
از شرم بوده است نگفته ست مقتلی
بر گوش یک سه ساله کسی چنگ می زند؟
#حسین_جانم #رقیه
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
من مستدل ترین سند داغِ عمه ام
رویم ببین و حال دل عمه را بپرس
#زینب #رقیه سلام الله علیهما
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
غرور سنگی آیینه ها شکست که دید
ندیده است نسیمی ترانه ای بی تو
و خواب رفته ای و بعد تو به خواب نرفت
نه ماه تا سحر و نه ستاره ای بی تو
#حسین_جانم #رقیه جانم
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
چه #روضه هاست که در کنج مصرعی جا شد:
سرِ بریده برای سه ساله ای می رفت
.
#حسین_جانم #رقیه
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
#روضه
خواستم تا که دمی چند ... پریشان باشم
مثل #زینب نفسی بی سر و سامان باشم
هاتفی طعنه زنان گفت :" پریشانی"
..نه ؟!
گوییا خواسته ای "بی سر و سامانی" ... نه؟
چند روزی به لبت آب نباشد... باشد!
مثل زینب نگهت خواب نباشد... باشد!
یا بیا چند صباحی به بیابانها باش
بین انبوه غم و غصه و ماتمها باش
راستی... داغ غم چند برادر دیدی
تا به حالا بدنی پاره و بی سر دیدی؟
فکر کردی که غم زینب ما آسان ست!
عالمی در پی فهم غم او حیران ست
پهلوی مادر تو با لگدی سخت شکست؟!
تازیان چه ... به تن مادر تا حال نشست؟!
نیزه دیدی که بگویم سرِ بر نیزه چه هست
کعب نی چه ... به تن طفل تو تا حال نشست؟!
تا به حالا شده در بین غریبان باشی!
محرمانت همه بر خاک و تو حیران باشی!
تا به حالا شده #طفل_تو_شبی_گم_گردد؟
قلب تو در قفسش غرق تلاطم گردد!
گریه ای کن... به سری زن.... متغیر کن حال
تو و صبر و غم زینب!؟ ... زهی فرض محال
#زینب سلام الله علیها
#رقیه سلام الله علیها
#روح_الله_عمران #مثنوی
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج غلامرضا سازگار
🌹
بود در شهر شام از حسین دختری
آسیه فطرتی، فاطمه منظری
تالی مریمی، ثانی هاجری
عفّت کردگار، عصمت اکبری
🌹
لب چو لعل بدخش، رخ عقیق یمن
🌹
او سه ساله ولی عقل چلساله داشت
با چهل ساله عقل روی چون لاله داشت
هاله برده ز رخ، رخ چو گل ژاله داشت
لاله روی او همچو مه هاله داشت
🌹
ژاله آری نکوست، بر گل نسترن
🌹
شد #رقیه ز باب نام دلجوی او
بخشی ازشعر آقای صامت بروجردی
#کلیپ
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
ان شاء الله
#یا_حسن
نگو "نمی رسد آن روز ... نه نمی آید"
سحر در اوج سیاهی به خانه می آید
#روح_الله_عمران
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
هر چه می خواهم بخوابم .....
چشمهایش را ببین!
خواب را از چشمهای من گرفت این چشمها
.
#روح_الله_عمران #یمن #مظلوم
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
┗━━━🍂━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بار چندم ست شکسته نگاه او
هم بغض و هم قلم به کف و هم دل مرا
#روح_الله_عمران #مظلوم #یمن
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@bedaheh_110
┗━━━🍂━
36.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥به مناسبت سالروز شعر و ادب فارسی
🔹بخشی از سخنان علامه محمدتقی جعفری که در بزرگداشت استاد شهریار در سال ۱۳۶۳، پیرامون رسالت شعر و شاعری
#سخن #شیخ
@adyan_uni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صبرا و #شتیلا
۱۶ سپتامبر ۱۹۸۲
آریل شارون،
بیش از ۳۵۰۰ نفر زن و فرزند و ...
قتل...
تجاوز...
زنده به گوری...
شکم دریدن...
چشم در آوردن....
#فلسطین #مظلوم
🔴
به باران بگویید ـ آزاد مردان! ـ
بشوید ز رخسار شرم اشکها را
کسی نیست بر طبل غیرت بکوبد؟!
و از اشکها پر کند مشکها را؟!
#روح_الله_عمران
@ravianerohani
◾️ @bedaheh_110◾️
طاقت ندارد بیت تا کامل شود باید
هر مصرعی زیر بغلها را بگیرد گاه
🌱
#صبرا و #شتیلا #فلسطین #مظلوم
#روح_الله_عمران
. ◾️ @bedaheh_110◾️
خواب دارد....
مزاحمش نشوید
قدر یک آه خستگی دارد
درد دارد دلش ... نگاه کنید!
چند جایش شکستگی دارد
🌱
سالگرد #صبرا و #شتیلا #فلسطین #مظلوم #روح_الله_عمران
◾️ @bedaheh_110◾️
دنیای ما دنیای خوبی نیست ... باور کن
شاید نباید گفت اما
آفتابی نیست
.
سالگرد #صبرا و #شتیلا #فلسطین #مظلوم #روح_الله_عمران
◾️ @bedaheh_110◾️