😍 #گزارشهای_کاربران_بهبود_یافته 😍 6⃣8⃣8⃣. مورد #هشتصد_و_هشتاد_و_ششم🌱 🌺آرام🌺 سلام یه دستاورد جذااب من امروز این بود که داداشم دستش زخم شده بود و خونی، اومد خونه، اصلا نه استرس گرفتم نه هیچ. آشپزخونه بودم اومد یه دستمال کاغذی گرفته بود بش بعد رفت دستش شست، اون دستمال انداخت تو سطل آشغال آشپزخونه و بعد دست کرد یخچال تو پنیر و جانونی و... صبحانه خورد و بعد گفت این دستم ببندم زخمه 😶 بعد این همه گلکاری تازه رفت بستش🤧 منی که همیشه در این مواقع سر این قضیه استرس وحشتناک میگرفتم که 1) رفته دست زده شیر آب واویلا باید اونو بشورم😱 2)دستش که حتما خونش بند نیومد خیس هم بوده زده به پنیر و یخچال و جانونی و.... واویلا دیگه دست نمیزنم به اینا😱3)دستمال کاغذی خونی رو انداخته تو سطل آشپزخونه حتما باید این زباله ها به سطل زباله ی سر کوچه، همین الان فوری و سریع انتقال پیدا کنن😱4)رفت توالت دست زد و.... اماااااااااااا در جواب همشون تو یه چشم به هم زدن بدون این فکرا که قبلا میکردم گفتم به من چه ☹️ کارای دیگران به من ربطی نداره من ضامن کارای خودمم یقینمم که اعتبار نداره دیگه هیچ کلا 🦦 دست خیس به همه چی هم زدم و غذا هم راحت خوردم بی استرس 😁 این استدلال ها رو الان گفتم هاااا که میخواستم بگم یعنی اگه قبلا بود چه میکردم چقد مغز خودمو تیلیت میکردم😬 اینا صبح به ذهنمم نیومدن اصلا. نمیدونم چجور بگمش،یعنی این که داداشم کنارم این کارارو می‌کرد اصلا نجس بودن و نبودن واسم مطرح نبود. چون این صحبت اساتید که کار و اعمال دیگران به من ربطی نداره و اینا تو ذهنم تقریبا دیگه ملکه شده. ان شاء الله همیشه و تو همه موارد مشکلات همه و من حل بشه💚 #جهاداکبرتون_قبول 😍🌼