eitaa logo
بهشت ِخانه🇵🇸
642 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
81 فایل
بسم الله✨ به بهشت ِخانه خوش آمدید😍
مشاهده در ایتا
دانلود
«من عاشق تعزیه ی حر بودم،مخصوصا جایی که حر توبه می کرد.رضا که نقش حر را می خواند، زره و شمشیر و کلاهخودش را همراه با چکمه های قهوه ای اش مبی کند و می گذاشت روی دست هایش، دور میدان می چرخید و می خواند و جمعیت همه سینه می زدند و اشک می ریختند . یک بار رضا می خواند و یک بار مردم . تمام سال منتظر آن چند دقیقه بودم وقتی همراه مردم زیر لب می خواندم « سلطان دین التوبه/ شاه مبین التوبه/آقا پشیمانم/آقا پشیمانم» از ته دل توبه می کردم از چه؟ نمی دانم اما آن توبه به قدری لذت بخش بود که دلم می خواست من هم در آن شریک باشم.» اگر مشتاق شنیدن داستانی واقعی از ماجرای تعزیه خوانی در روستا های قدیم ایران هستید از انسان های با معرفتی که روضه را زندگی می کنند بهترین پاسخ برای این اشتیاق کتاب رستخیز است. روایت پنجم شیشه ی شمر 🖤@behesht_e_khane
محرم سال بعد دوباره حرف شیخ یقه ام را گرفت .هنوز محرم شروع نشده بود که بچه های هیئت زنگ زدند بپرسندموضوع امسال منبرم چیست. گفتم فکر می کنم و خبر می دهم . تلفن را که قطع کردم یاد حرف شیخ افتادم. برای موضوع منبر مطالعه می کردم اما بیشتر دنبال جواب خودم بودم. خاطرات آقای بهجت را می خواندم که این جمله را دیدم «مردم را فراموش کن.میکروفون که می گیری سیدالشهدا پیش چشمت باشد. انگار راهکار پیدا شده بود.» بیشتر ما روضه را از روبروی منبر دیده ایم . اگر مشتاقید بدانید از ذهن آن که روی منبر نشسته و از امام حسین می خواند چه می گذرد دعوتید به خواندن کتاب رستخیز. روایت هجدهم نابازیگری 🖤@behesht_e_khane