﷽| داوری شهید بهشتی بر سر یک نزاع اقتصادی که یک سرش روحانی معروفی بود دو نفر از دوستان که یکی از روحانیون معروف و دیگری از بازاریان مبارز بود در یک کار اقتصادی با هم شریک شده بودند. در اثنا، اختلاف حساب معتنابهی پیدا کردند و با هم درگیر شدند. حقیر تلاش زیادی برای اصلاح فیمابین آنان به عمل آوردم ولی توفیقی حاصل نشد. نهایتاً توافق شد موضوع را نزد شهید آیت‌الله بهشتی مطرح کنند و قضاوت ایشان را بپذیرند. عازم تهران شدیم و شب منزل آقای بهشتی رفتیم. بعد از پذیرایی مختصر و احوالپرسی، موضوع دعوا به تفصیل بیان شد و شخص عالِم که از دوستان صمیمی شهید بهشتی بود، مطمئن بود که ایشان به نفع او قضاوت خواهد کرد؛ اما شهید بزرگوار به جای این که وارد این معرکه شود، با آن بیان مخصوص به خود داستانی را نقل کرد به این مضمون: "دوستانی که شرکت عمرانی را تأسیس کردند نزد من آمدند و گفتند می‌خواهیم برای برکت این شرکت، شما هم سهام‌دار شوید. گفتم ما طلبه هستیم و سرباز امام زمان عج، مناسب نیست که در این مقولات وارد شویم؛ رزاق خداست و اگر برای او کار کنیم، روزی ما را خودش می‌رساند. آن گاه که دیدند اصرار آن‌ها نتیجه نداد، تصور کردند انکار من ممکن است برای این باشد که سرمایه‌ای برای مشارکت ندارم لذا پیشنهاد کردند که شما لازم نیست سرمایه‌گذاری کنید ما خودمان کل سرمایه شرکت را تأمین می‌کنیم، فقط قبول کنید که درصدی از سهام به نام شما شود و سود آن را تقدیم‌تان کنیم. باز هم به آنها جواب منفی دادم و استدلال کردم دلیل نپذیرفتن صرفاً به خاطر داشتن یا نداشتن سرمایه نیست و اصولاً قصد ندارم در این نوع مسائل وارد شوم؛ اما آن دوستان به اصرار خود ادامه دادند و این بار پیشنهاد کردند که شما شریک شوید و سود آن را نه برای خودتان که برای پیشبرد نهضت و ترویج اسلام صرف کنید. باز هم نپذیرفتم و نهایتاً گفتند ما آماده هستیم بدون اینکه شما آورده‌ای در شرکت داشته باشید، بخشی از شرکت را به نام شما کنیم و صرفاً سود آن را برای مصارف عام‌المنفعه نهضت در اختیار شما قرار می‌گیرد. اما سرانجام به هیچ نوع، واردشدن در امور اقتصادی به خاطر حفظ زی طلبگی‌‌ام نپذیرفتم." با نقل این ماجرا و ملاحظه علو طبع آیت‌الله بهشتی، طرفین دعوا در خود فرو رفتند و از مطرح کردن یک دعوا بر سر مسائل مادی در محضر ایشان منفعل شدند و مخصوصاً آن که روحانی بود، پاسخی مضاعف را دریافت کرد. 📚 سیره شهید دکتر بهشتی، صص۱۴۸-۱۴۹ @beheshtium_ir

﷽| #در_مکتب_قرآن  📍تفسیر سوره بقره آیات ۹۳ تا ۱۰۱ / فایل صوتی 🎙شهید بهشتی @beheshtium_ir

﷽| #در_مکتب_قرآن 📍ترجمه سوره بقره آیات ۹۳تا ۱۰۱/ فایل مکتوب 📄شهید بهشتی @beheshtium_ir

﷽| آخرین کلام مولا علی علیه‌السلام توجه به خدا، دعوت به توحید و یکتاپرستی، دعوت به فضیلت، دعوت به عفو و گذشت، حتی از ضاربش‌ و قاتلش می‌گذرد، بی‌باکی در برابر مرگ، به زندگی دل نبستن، زندگی را فقط برای فداشدن در راه حق و خدا دارای ارزش دانستن. این‌هاست آخرین کلمات مولایمان علی علیه‌السلام #بهشتیم_تی_وی ♠️شهادت مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام تسلیت باد @beheshtium_ir

﷽| #در_مکتب_قرآن  📍تفسیر سوره بقره آیات ۱۰۲ تا ۱۰۳ / فایل صوتی 🎙شهید بهشتی @beheshtium_ir

﷽| #در_مکتب_قرآن 📍تفسیر سوره بقره آیات ۱۰۲ تا ۱۰۳/ فایل مکتوب 📄شهید بهشتی @beheshtium_ir

﷽| #پادکست_تفسیری #در_مکتب_قرآن ▫️وصیت علی علیه‌السلام در بستر مرگ ⏱ ۴دقیقه و ۴۶ ثانیه 🎙 شهید بهشتی @beheshtium_ir

‍ ﷽| وصیت علی علیه‌السلام در بستر مرگ علی، آن پیشوای پاک ما کسی است که در چنین ساعاتی از سال چهلم هجرت، وقتی می‌خواست آخرین سخنان را با فرزندانش بگوید و به آن‌ها وصیت و سفارش کند، فرمود: ای فرزندان من، ای بستگان من! سفارش من به شما این است که به راه شرک نروید، برای خدا شریکی قائل نشوید. سفارش می‌کنم شما را به پیغمبر خدا، سنت و شیوه و روش زندگی پیغمبر خدا را تباه نکنید و از دست ندهید، این دو عمود و دو استوانه دین را سرپا نگه دارید، دیگر هیچ عیبی ندارید. من دیروز با شما بودم، صاحب و سرور شما بودم، آقا و یار شما بودم، امروز که ضربت‌خورده در بستر افتاده‌ام، برای شما عبرتی هستم که علی هم می‌میرد. آن علی توانا امروز رنجور و بیمار در بستر افتاده است، فردا هم از میان شما خواهم رفت. اگر زنده ماندم خودم می‌دانم که با ضارب خودم چه کار کنم، و اگر رفتم از رفتن باکی ندارم، منزلگاه من همان‌جا است. اگر خودم ضاربم را عفو کنم و ببخشم، این عفو وسیله تقرب من به‌سوی خداست و برای شما هم کاری باثواب است، شما هم عفو کنید. آیا دوست نمی‌دارید که خدا شما را مشمول مغفرت خودش قرار دهد؟! به خدا قسم! فکر نکنید از مرگ لرزیده‌ام و حادثه‌ای پیش آمده که من از آن حادثه خوشم نیامده باشد و ناراحت شده باشم. من درست مثل کسی هستم که شب هنگام می‌رود تا از نهری و شریعه‌ای آب بردارد، من در حکم آن جست‌وجوگری هستم که دنبال چیزی می‌گشتم و اکنون به آن رسیده‌ام؛ (چون برای علی، زندگی در میان آن مردم به‌راستی زندگی پر مشقت و تلخی است.) من به آنچه پیش خداست می‌نگرم، ثوابی که برای بندگان پاک خدا پیش خداست، برای بندگان پاک خدا از همه چیز بهتر است. این‌ها آخرین کلمات مولای ما است: توجه به خدا؛ توجه به کتاب خدا؛ توجه به سنت رسول خدا؛ دعوت به توحید و یکتاپرستی، دعوت به فضیلت؛ دعوت به عفو و گذشت، حتی از ضاربش، قاتلش، می‌گذرد، بی‌باکی در برابر مرگ؛ به زندگی دل نبستن، ارزش زندگی را فقط برای فدا شدن در راه حق و خدا دانستن. آیا شیعه علی آماده است در این صفات پاک دنباله‌رو علی باشد؟! صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا أَبَاالحَسَن يا أميرالمُؤمِنينَ صلوات الله عليه وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ‌. 📚 سید محمد آیت‌الله حسینی بهشتی، در مکتب قرآن، ج۲، ص۱۵۶ (تفسیر سوره بقره، آیه ۱۸۶) @beheshtium_ir

﷽| شهید بهشتی: عشق به شهادت ناشی از مکتب است. #استوری #بهشتیم_تصویر @beheshtium_ir 

﷽| فایل خام و با کیفیت تصویر #بهشتیم_تصویر @beheshtium_ir 

﷽| چرا علی علیه‌السلام، تیم اسکورت و تشریفات نداشت و بی‌پروا به مسجد آمد؟ مى‌گفتند: حضرت على (ع) وقتى از خانه مى‌خواست به مسجد بيايد، مى‌دانست كه به او حمله مى‌كنند يا نه‌؟ اگر مى‌دانست يا احتمال قابل ملاحظه‌اى مى‌داد و قراين نشان مى‌داد، چطور چنان بى‌پروا به مسجد آمد تا شهيد شود و عالم اسلام على را از دست بدهد! گفتم: براى اينكه على در آن خط حكومتى بود كه پس‌رو - پيش‌رو را نفى مى‌كرد. اگر از آن خط منحرف مى‌شد و به خط پس‌رو - پيش‌رو درست كن مى‌افتاد، مى‌ديد آرمانش قربانى شده. ولى على ترجيح مى‌داد خودش قربانى بشود ولى آرمانش قربانى نشود. 📚سید محمد حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، روحانیت، صص۲۸۶-۲۸۷ @beheshtium_ir