eitaa logo
بهشت شهدا🌷
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
722 ویدیو
15 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 هفتمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز شنبه ۳ آذر۱۴۰۳ 💐 « بیست ویکمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷شهید والامقام 🩸دانش آموز 🏴محل شهادت: فاو 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌙⭐️زیارتنامه‌ی شهدا⭐️🌙 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌸🌛🌸🌛🌸🌛🌸🌛 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه شهید 🌼🍃خواهر شهید قاضیان درباره فضای خانواده می‌گوید: «پدرم بازاری بود و وضعیت مالی خوبی داشتیم. زکریا متولد ۱۳۴۶ و هفتمین فرزند خانواده بود. او از کودکی به مسجد و منبرعلاقه داشت و نوجوانی‌اش را در مسجد جامع تکاب گذراند. او در زمان تظاهرات‌های مردمی علیه رژیم پهلوی حضور پیدا می‌کرد. با توجه به اینکه چماقدارها تهدید کرده بودند که مسجد جامع را می‌گیرند، به پشت‌بام مسجد جامع رفته و در آنجا نگهبانی می‌داد. 🌼🍃اواخر دوره  تحصیل شهید قاضیان در مقطع ابتدایی مصادف با تظاهرات مردمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود، 🌼🍃 خواهر شهید در این باره بیان می‌کند: «برادرم در ۱۱ سالگی به همراه پدر و مادر و برادران و خواهرانم در تظاهرات شرکت می‌کرد. در کوچه و محله با دوستانش بصورت بازی کودکانه ترتیب راهپیمایی می‌داد و گروهی شعار مرگ بر شاه سر می‌دادند. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ ✨جایزه پدرم برای روزه‌های زکریا 🌼🍃یکی از نکاتی که در بسیاری از شهدا مشترک است، رعایت واجبات و اجتناب از محرمات بود، زکریا هم از این مسئله مستثنی نبود. به گفته خواهرش او سال‌های قبل از رسیدن به سن تکلیف، روزه گرفتن را تمرین کرده بود و بعد از رسیدن به سن تکلیف به راحتی روزه می‌گرفت. پدر این شهید برای روزه‌هایی که می‌گرفت، پاداش می‌داد و گاهی به پسرش می‌گفت: روزه‌ات را می‌خرم چند می‌فروشی؟ زکریا هم از پدرش می‌خواست تا برایش دوچرخه بخرد و پدرش برای زکریا دوچرخه خرید. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ ✨پرستاری از مادر 🌼🍃او در ایام عزاداری محرم و صفر رخت سیاه می‌پوشید و در مراسم‌های سینه‌زنی شرکت می‌کرد. این شهید دانش‌آموز خیلی به پدر ومادرش عشق می‌ورزید، بخصوص اینکه مادرش از سال ۶۰ بخاطر سکته مغزی زمین‌گیر شده بود، زکریا در سال‌های نخست به همراه خواهرانش به کارهای مادر هم رسیدگی می‌کرد. زکریا بر اساس آموزه‌های اسلامی از شوخی‌های بی‌جا دوری می‌کرد، این مسئله به قدری برایش مهم بود که حتی در وصیت‌نامه‌اش به آن تاکید کرده است. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ 🌼🍃شهید قاضیان با سن و سال کمی که داشت، عاشق مسجد و نماز بود. مادر شهید دچار سکته مغزی و عارضه فراموشی شده بود. طوری که حتی خواندن نماز و سوره‌ها را فراموش کرده بود. شهید سوره حمد و توحید و اذکار نماز را طی چند سال به مادرش تعلیم داد. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨با دیدن جنایت صدام و ضدانقلاب نتواست آرام بگیرد 🌼🍃دوره نوجوانی شهید قاضیان مصادف با جنگ تحمیلی و کشتار و آزار و اذیت مردم بی‌گناه توسط دموکرات و کومله در غرب کشور بود. ************** برادر شهید : «زکریا در دوره دبیرستان درس می‌خواند که در این دوره هم اعضای گروهک‌های دمکرات و کومله مردم را به خاک وخون می کشیدند و هم صدام جنایتکار به ایران حمله کرده بود. در دهه ۶۰ هر چند وقت یکبار پیکر شهدا در شهرستان تکاب و شهر و روستاهای اطراف تشییع می‌شد. شهید زکریا همگام با دیگر جوانان در تشییع شهدا حضور داشت و با شرکت در کلاس‌های آموزش دفاعی و آشنایی با انواع اسلحه‌ها و مهمات خود را برای روز انتقام آماده می‌کرد. 🌼🍃تا اینکه سال ۶۳ به عنوان نیروی بسیجی در گردان علی اکبر(ع) لشکر عاشورا به منطقه نهر عنبر اعزام شد و در عملیات این منطقه شرکت کرد. برادرم بعد از بازگشت از جبهه از رشادتهای رزمندگان وشهادت‌طلبی و ایمان و اخلاص آنان روایت می‌کرد. بخصوص از که از شهر سلماس است برایمان تعریف میکرد ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ ✨آخرین امتحان قبل اعزام خواهر شهید: «زکریا درسخوان بود و در کنار درس، مسئولیت پایگاه بسیج را هم بر عهده داشت. در جلسات و تجمعات بسیج شرکت می‌کرد. زکریا در آخرین امتحان تاریخ ادبیاتش که روز اعزام  داده بود، ۱۹ شده بود. این برگه امتحانی را استاد قادری بعد از شهادت زکریا به ما نشان داد». ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ ✨خواهر شهید درباره اعزام شهید قاضیان به جبهه می‌گوید: «برادرم در خرداد ماه ۱۳۶۴ عازم جبهه شد و تا زمان آغاز مدرسه‌ها در جبهه بود. ❣ او در دی ماه هم عازم فکه شد و بعد از مدتی برگشت ❣و دوباره اسفند ماه  از مسجد جامع عازم فاو شد. از حرف‌ها و رفتارش مشخص بود که این آخرین اعزام برادرم است. در جریان مرحله دوم آزادسازی فاو او با همرزمانش به دریاچه نمک رفته بودند 🥀 تا شهدای بهمن ماه ۱۳۶۴ را به عقب بازگردانند اما برادرم روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۵ در حمله بعثی‌ها به دریاچه نمک به شهادت رسید».🌹 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🕊پسرم فدای حضرت علی‌اکبر و جناب قاسم(ع)🕊🌹 🌼🍃شنیدن خبر شهادت جگرگوشه و داغ فرزند برای هر پدر و مادری سنگین و سخت است. این خبر زمانی سنگین‌تر می‌شود که پدر یا مادر بیمار باشند یا علاقه مضاعفی به فرزندشان داشته باشند. 🌼🍃 وقتی که مادر شهید قاضیان خبر شهادت فرزندش را شنید، در بستر بیماری بود و بخاطر بیماری‌اش شهید قاضیان ۴ سال از او پرستاری کرده بود. خانواده هم نگران اوضاع جسمی و روحی مادر بودند. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ خواهر شهید درباره اطلاع مادر از شهادت زکریا می‌گوید: «هر وقت زکریا به مادرم می‌گفت برایم دعا کن! مادرم می‌گفت سرباز امام زمان(عج) باشی پسرم ان شاءالله. 🌼🍃 ما می‌ترسیدیم خبر شهادت زکریا را به مادر بدهیم و مادرم طاقت نیاورد و اتفاقی برایش بیفتد. چیزی نگفتیم اما از رفت و آمدها متوجه شهادت زکریا شد 🍃 و به ما تسلی داد و گفت: زکریای من فدای حضرت علی‌اکبر(ع) وجناب قاسم(ع) شد؛ او در راه خدا رفته، گریه نکنید. 🌼🍃 حتی در زمان شهادت زکریا پدرم برای خرید مغازه به تهران رفته بود. به پدرم اطلاع داده بودند که او زخمی شده است. پدرم فوری به تکاب آمد و صبح زود چند نفر از بنیاد شهید و بازاریان و دوستان آمدند تا خبر شهادت را بدهند. 🍃پدرم با شنیدن خبر شهادت زکریا گفت: پسرم فدای حضرت قاسم (ع)شد؛خدا قبول کند🌹 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ziyarat-ashora.mp3
41.59M
با روضه 📲شهید چله‌ی_زیارت‌عاشورا 🎤کربلائی رضا 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
Mohsen Farahmand - Doaye Ahd.mp3
9.64M
🗓روز بیست ویکم 💚 🟢هرکس چهل صبحگاه دعای عهد را بخواند، از یـــــــــاوران قائم ما باشید و اگــــــر پیش از ظهور آن حـضـرت از دنــیا برود، خدا او را از قــبـر بیرون آورد که در خدمت حضرت باشد و حق تعالی بر هر کــــلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید. و هزار گناه از او محو ساخت. 🌸به نیت شهید دانش آموز 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ✨✨✨✨✨✨ 💫صفحه_۲۵۱ 🌷هر روز یک صفحه از هدیه به شهدا🌷 ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچه کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جاے شھید اسدی خالے ڪه😔 رفیقش میگفت: یه شب تو خواب دیدمش بهم گفت به بچه ها بگو حتی سمت هم نروند اینجا خیلی گیر میدهند.. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•|🌿🌸 مهدی ، آدمِ ماندن نبود اهل بود اهل معامله‌های کلان ، متاعش را به غیر خدا نفروخت و کارهایش را با خدا معامله کرد و نگذاشت کسی زیاد از این معامله‌ها خبر داشته باشد . کسی هم نمی‌تواند بگوید مهدی را شناخته ... انتخابِ درستِ مهدی بود ؛ مردی که در به دنیا آمد و در دل های خروشان حیات جاودانه گرفت تا اجر شهادتش مضاعف شود و سومین مرد خانواده‌ی باشد که می‌شود؛ بی‌آنکه پیکر مطهرش مزاری را به بودنش مفتخر کرده باشد و خاکی میزبانِ جسم افلاکی‌ش باشد... یادداشت حسین شرفخانلو فرزند شهید علی شرفخانلو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هشتم بعضی وقت ها فـردا یا پس فردایش به واسطه ماجرایی یا سوتی ه
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 می خواست خودش جلوی ما برود و یک نفر از آقایان را بگذارد پشت سرمان🚶🏻‍♂ مسخره اش کردم که :((از اینجـا تا حرم فاصله ای نیست که دو نفر بادیگار داشته باشیم!)) کلی کل کل کردیم. متقاعد نشد. خیلی خاطرمان را خواست که گفت برای ساعت سه صبح پایین منتظرش باشیم به هیچ وجه نمی فهمیدم اینکه با من این طور سرشاخ می شود و دست از سرم برنمی دارد، چطور یک ساعت بعد می شود همان آدم خشک مقدس از آن طرف بام افتاده!😶 آخرشب، جلسه گذاشت برای هماهنگی برنامه فردا .. گفت:((خانما بیان نماز خونه!)) دیدیم حاج آقا را خواب آلود آورده که تنها دربین نامحرم نباشد. رفتارهایش راقبول نداشتم. فکرمی کردم ادای رزمنده های دوران جنگ را در می آورد😑 نمی توانستم باکلمات قلمبه سلنبه اش کنار بیایم🙄 دوست داشتم راحت زندگی کنم، راحت حرف بزنم، خودم باشم .. به نظرم زندگی با چنین آدمی اصلا کارمن نبود ... ✨ 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌸💖
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 دنبال آدم بی ادعایی می گشتم که به دلم بنشیند ☹️ در چار چوب در ، با روی ترش کرده نگاهم را انداختم به موکت کف اتاق بسیج و گفتم :«من دیگه از امروز به بعد ، مسئول روابط عمومی نیستم .خدافظ!» فهمید کارد به استخوانم رسیده . خودم را برای اصرارش آماده کرده بودم . شاید هم دعوایی جانانه و مفصل برعکس ، در حالی که پشت میزش نشسته بود ، آرام با اطمینانه، گونهٔ پرریشش را گذاشت روی مشتش و گفت :«یه‌نفر رو به جای خودتون مشخص کنید و برید !»✋🏻 نگذاشتم به شب بکشد . یکی از بچه ها را به خانم ابویی معرفی کردم . حس کسی که بعد از سال ها تنگی نفس ، یک دفعه نفسش آزاده می شود ، سینه ام سبک شد ... چیزی روی مغزم ضرب گرفته بود :«آزاد شدم !»🙃 صدایی حس می کردم شبیه زنگ آخر مرشد وسط زورخانه. به خیالم بازی تمام شده بود اما زهی خیال باطل!😏 تازه اولش بود . هر روز به هر نحوی پیغام می فرستاد و می خواست بیایید خواستگاری 😬 جواب سربالا می دادم . داخل دانشگاه جلویم سبز شد . و خیلی جدی و بی مقدمه پرسید :«چرا هرکی رو می فرستم جلو، جوابتون منفیه؟» بدون مکث گفتم :«ما به درد هم نمیخوریم !» ✨ 🌸💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/behshtshohada 🌸💖
«قلب حرم خداست، پس در حرم خدا جز او را ساکن مکن» اگر یقین داشته باشیم قلب‌مان محضر خداست، مسلما در محضر خدا گناه نمی‌کنیم. 🌷شهید 🌷 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🕊شهدا، رفقای با معرفت! 🌤🌱 ✨مسئولان اردوگاه چند ساعت پیش از پخش غذا آمار زائرین را می‌دادند تا فرصتی برای پخت غذا داشته باشیم. یک بار نزدیک ظهر بود که یک اتوبوس به آمارمان اضافه شد. نمی‌دانستیم باید چه کار کنیم؟ غذا کم بود. ☘سید بدون هیچ استرسی یک پارچه سبز پرچم سیدالشهدا (ع) را روی دیگ کشید و به بچه‌های خادم گفت، «بچه‌ها بیایید دور دیگ غذا جمع بشوید و هرکدام برای یک شهید نیت کنید.» ♥️سپس ذکر صلوات گرفت و یک توسل کوچک نیز به حضرت زهرا (س) پیدا کرد. پرچم را از روی دیگ برداشت و یاعلی گفت و مشغول تقسیم غذای زائرین شدیم. 👈 برای ما خیلی عجیب بود، نه تنها غذا کم نیامد، مقداری هم غذا باقی مانده بود. همه حسابی غذا خوردند؟! سید خیلی خوشحال بود. 🌻آن‌جا بود که فهمیدیم، چقدر سید با شهدا رفیق است و شهدا نیز حسابی هوای‌مان را دارند.🌿 شهید 💐 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از بهشت شهدا🌷
AUD-20220518-WA0149.mp3
6.14M
🎤 حاج مهدی الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج هر شب در ایام فاطمیه به نیت ظهور (عج) حدیث شریف کسا می خوانیم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊