📌#غلط_ننويسيم
بالاخره يا سرانجام؟
ترکيب [بالاخره] در عربي بهکار نرفته است و در فارسي نيز سابقهٔ طولاني ندارد. بهتر است که بهجاي آن
آخرالامر،
(در) آخر،
سرانجام،
عاقبت
گفته شود. با اين همه، «بالاخره» در شعر و نثر فارسي در چند قرن اخير بهکار رفته و امروزه در زبان محاوره نيز رايج است و نميتوان آن را غلط دانست.
منبع: کتاب غلط ننويسيم، ابوالحسن نجفی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
یکی از عوامل سست شدن نوشته های ما، حشو یا زیاده گویی🤐 است.
پرداختن به عباراتی که حذف آن، هیچ خللی به متن ما وارد نمی کند و خواننده را خسته می کند😴
برخی از کلمات یا عبارات هرچند زائد اما مفیدند؛ مانند آنجا که کلمه یا عبارت رفع ابهام می کند، به متن، زیبایی و #جذابیت میدهد و به مخاطب انگیزه می بخشد.🤩
البته گاهی به دنبال همین ملاحظات، افراط یا تفریط می گردد که خود منجر به سستی متن می شود☹️.
«حشو، علاوه بر آن که باعث سستی و نازیبایی کلام می شود، زحمت خواننده را بیشتر و ذهنش را نیز آشفته می کند. دور از واقع نیست اگر بگوییم یکی از مهم ترین و مؤثرترین دلایل برتری کلام پیشینیان، پاکیزگی آن از انواع حشو است؛ به طوری که آلودگی به حشو را باید از امراض عمومی نثر امروزیان دانست.»
(رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۱۰۹)
✍️علی فراهانی
#حشو_غیرمفید
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
📌به متن زیر نگاه و غلطهای آن را پیدا کنید:
«پیرامون مسئله رضایتمندی مردم از انقلاب اسلامی، باید کنکاش کرد تا فهمید علل این میزان پایمردی مردم تاکنون به دلیل چه بوده است؟ بااینوجود که هنوز دشمنان به دنبال استفاده بردن از فشار تحریم برعلیه مردم هستند، باید از این مردم تجلیل و تقدیر کرد.»
◀️ یکی از عوامل ضعف نوشتهها، استفاده از کلمات نابهجا و بیمعنا است.
🔹در متن بالا کلمه «پیرامون» به معنای گرداگرد است نه معنای «درباره» که مقصود نویسنده بوده است.
🔹«مسئله» زائد است.
🔹«کنکاش» به معنای مشورت و رایزنی است، نه کاوش و جستوجو.
🔹«پایمردی» به معانی پادرمیانی است، نه پایداری و مقاومت.
🔹«به دلیل» باوجود «علل» حشو است.
«بااینوجود» غلط و «باوجوداین» درست است.
🔹«به» در «به دنبال»، زائد است.
«استفاده بردن» غلط و «استفاده کردن» درست است و «سود بردن» درست و «سود کردن» غلط است.
🔹«بر» در «برعلیه»، زائد است و باید حذف شود.
🔹«هستند» فعل کاملی است که وقتی میخواهیم وجودی را به چیزی نسبت بدهیم، از آن استفاده میکنیم؛ مانند: خدا هست؛ یعنی خدا وجود دارد. بنابراین بهتر است جمله بالا به «علیه مردماند»اصلاح شود.
✍️علی فراهانی
#حشو_غیرمفید
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
بهتر بنویسیم
🔹《رژیم غذایی》 #لوازم_التحریر_نویسندگی #یادداشت_هفدهم 🔸**برای دستیابی به یک وزن صحیح در نویسندگی، ر
💠《سیر و سلوکِ ویراستاری》
#لوازم_التحریر_نویسندگی
#یادداشت_هجدهم
▪️کلمات و جملات با دمیدن روح ویراستاری، به بیت المقدس قلب ها و افکار مخاطبان عروج می کنند.
سامان بخشیدن به خطاهای دستوری، حشو، تکرار، گزافهگویی و عبارتهای بیشیرازه و پریشان، آراستگی و علایم نگارشی؛ چگونه است؟ راه چیست؟ شیوه کدام است؟
📚 کدام کتاب آیین نگارش، دست نویسنده را پُر ماهیچه و قدرتمند می کند؟
در کجای متن نقطه و ویرگول بگذاریم؟
بعد از چه کلماتی علامت تعجب قرار دهیم؟
پاراگراف را در کدامین منزل قیچی کنیم؟
کدام کلمات را صدر جمله، بنا نهیم؟
ویراستاری را چگونه بیاموزیم؟
▪️یک روش سخت و دشوار مطالعه کتاب های قطورِ آیین نگارش است که نویسنده را تا مرز خودکشی نوشتن، می کشاند و پینی سیلین ویراستاری، بیش از آنکه نویسنده را متبحر و قادر سازد؛ روز به روز قلم چابک را نحیف تر می سازد.
💢قرآن بخوانید؛
🕪قرآن خواندن شما را استادِ ویراستاری می کند. اعتقاد به قرآن و مفاهیم شرط لازم برای رسیدن به قله ویراستاری نیست، همچنانی که ندانستن ترجمه آیات ، ضرری به مهارت ویراستاری نخواهد زد.
ویراستار، همان استاد ضرباهنگ است که باید طنین کلمات را به صدا در آورد و به گوش جان بسپارید؛ که این هنر در فراوانی قرآن خواندن آموخته می شود.
💢قرآن به شما می آموزد که؛
📌 گاهی کوتاه بنویسید، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
📌گاهی یک کلمه بنویسید، «مُدْهَامَّتَان»
📌 گاهی درون یک متن بلند، یک فراز آیه الکرسی بیاورید، «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ»
📌گاهی بی مقدمه حرف بزنید بدون حشو،«بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ »
📌گاهی بی نقطه ادامه دهید، «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا...»
📌گاهی ویرگول بگذارید،«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا»
📌 گاهی در متن علامت سوال بگذارید، «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ»
📌گاهی علامت تعجب قرار دهید، «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»
📌 گاهی حرفهای مهم را در قلب نوشته ها جاسازی کنید، «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ»
📌گاهی داخل گیومه بنویسید، «وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ»
📌 گاهی آراستگی متن را رعایت کنید، «وَالْفَجْرِوَلَيَالٍ عَشْرٍ...»
📌گاهی در متن بر آشوبید، «تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ»
📌گاهی متن را شیرازه بندی کنید، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ...»
📌 گاهی شیرازه متن را پاره پاره کنید، «لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا »
💢قرآن خواندن به شما ضرباهنگ می آموزد.
💢روزی پنجاه آیه بخوانید.
💢روزی یک جزء قرآن بخوانید.
ویراستاری در سیر و سلوک قرآنی نهفته است.
🔹سوره واقعه هرشب،
🔹سوره یس هر صبح،
🔹و سوره الرحمن هر ظهر شما را ویراستار حقیقی می کند.
✍️سید جواد محمدزاده
(عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم)
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
بهتر بنویسیم
💠《سیر و سلوکِ ویراستاری》 #لوازم_التحریر_نویسندگی #یادداشت_هجدهم ▪️کلمات و جملات با دمیدن روح ویر
《 فیزیوتراپی نویسندگی》
#لوازم_التحریر_نویسندگی
#یادداشت_نوزدهم
ریزگردهای تنبلی و بی حالی و رقص و پایکوبی تکنولوژی مدرن؛ توان حرکت انسانها را گرفته است! و صنعت فیزیوتراپی را پر مشتری گردانده است! غذای فست فودی، سخنرانی ام پی تری، ورزش تردمیلی ، کوه نوردی اینستاگرامی، کلیپ های یک دقیقه ای، زندگی کُنترلی؛ انسانهای عاشق نویسندگی را تا مرز جنون بی خیالی و راحت طلبی کشانده و ستون فقرات قلم را قطع نخاع کرده است!
⚄روخوانی کنید
نهالِ نویسندگی را بدونِ دست گرفتن قلم و نوشتن روی کاغذ، به بار بنشانید. روزی یک غزل از حافظ بخوانید، یک داستان از مثنوی را روخوانی کنید،حفظ نکنید، تکرار نکنید، روخوانی کنید. روخوانی متون ادبی ، سلولهای نابارورِ مغز را مولّد می سازد و پاهای فلج افکار را فیزیوتراپی می کند.
⚄تیتر روزنامه ها را بخوانید
مردمک چشم در اثر دیدنِ تکرار انسانها، به روزمره گی می رسد.برای فرار از این حالت، چشم را ورزش دهید.
تیتر روزنامه را کنار دکّه یا داخل سایت بخوانید و تحلیل کنید. فرقی ندارد؛ روزنامه ورزشی، سیاسی، قرآنی باشد، یا مجلات، هفته نامه ها، فیلم و سینما باشد، یا خبرهای جنایی؛ تیتر را بخوانید تا چشمان شما دوره فیزیوتراپی را بگذرانند.
در پایان دوره، نیازی به عصای قلم نخواهید داشت و با چشمان خود نویسنده خواهید شد و با هر نگاه یک کتاب می نویسید.
⚄حرف بزنید
شیشه سکوت را بشکنید و بلند بلند حرف بزنید. با خودتان، با دوستان، خانواده، مردم، شاگردان، در ماشین، مترو، هواپیما، صف نانوایی، صف مرغ، میان قهوه خانه، بازار، سینما، کنار زمین فوتبال، درون استخر، بالای کوه، زیر زمین، روی سکوی غسالخانه، حرف بزنید.
نگذارید افکار در ذهن شما به سیل تبدیل شود و خانه های برافراشته را با خود غرق کند.
رابطه فکر با زبان همانند رابطه سر با بدن است که حیاتی و و اجب است. بافت مولکولی ذهن، با فیزیوتراپی زبان، گردش خون پیدا می کند و پلاسمای لغات و کلمات تولید می کند.
✍️سید جواد محمدزاده
(عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم)
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
✍️ آنها که کم مینویسند یا اصلاً نمینویسند، معمولاً نوشتن را خیلی سخت میدانند و خود را برای عبور از این قلۀ خودساخته، ناتوان میبینند.
✍️ نوشتن را مانند یک گفتگوی ساده و صمیمی بدانیم.
اگر بخواهیم با یکی از نزدیکانمان سخن بگوییم، چگونه با او صحبت میکنیم؛ صمیمی، روان، بدون استفاده از کلمات پیچیده. در نوشتن نیز ساده و روان بنویسیم؛ بهگونهای که خواننده احساس کند، کسی روبه روی او، در حال گفتوگو است.
⚠️ فقط دو نکته!
💡 درست بنویسیم؛ کلمهها را نشکنیم و مرزهای باریک خود را با گفتار حفظ کنیم.
💡 مراقب باشیم که خواننده نیز مانند شنونده از پرگویی و اضافه گویی خسته میشود.
✍️علی فراهانی
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
❇️ باصوت و لحن بنویس !!!
🔖 هر نوشته چون از مقصود و منظور نویسنده سرچشمه میگیرد، در بردارنده مفاهیم و لحنهای متفاوتی است.
🎙 بنابراین، باید آهنگ کلمات و جملات به گونهای باشد که مفهوم حقیقی متن را به مخاطب منتقل کرده، منجر به اشتباه نشود.
‼️ بهاینمنظور، علایم نگارشی، ابزاری است که میتوان با استفاده از آن، حالات درونی و مفاهیم ذهنی نویسنده را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.
🔆 یکی از آن علایم، نقطه ویرگول است که به طور کلی برای "درنگ" به کار میرود.
🔰 مرحوم رضا بابایی (۱۳۹۰)، در کتاب بهتر بنویسیم، چهار کاربرد برای آن بیان میکند:
۱. میان بخشهای مستقل جملات طولانی،
۲. پیش از کلماتی که معمولاً در آغاز جملات توضیحی میآیند،
۳. میان منابع متعدد در پانوشت،
۴. میان اقسام مجزا از یک مجموعه. (ص۲۷۶-۲۷۷).
✍️ نویسنده: مصطفی جهانگیری
#یادداشت_آموزشی
#علایم_ویرایشی
#نقطه_ویرگول
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
🌐ترکیبات فعلی
🌳 کلمهها و ترکیبهایی در زبان فارسی «سینه به سینه» گشته و دست ما رسیده است اما برخی ناخواسته «کمر بسته»اند تا این ترکیباتی را که شاید کمتر این روزها در مکالمات مردم شنیده میشود، به دست فراموشی بسپارند، هرچند کسی هم این اتفاقات را «گردن نمیگیرد».
🌳 یکی از خصایص کم و بیش از یادرفته زبان فارسی، در ترکیبات فعلی آن متجلی میشد. این ترکیبات فعلی اغلب به کمک عناصر مادی و ملموس ساخته میشد و این عناصر هر قدر به حیات انسانی و کارورزی او نزدیک[تر]، بهتر؛
در نتیجه اعضای بدن و اندامی که کاربرد بیشتری داشتند (مثل دست و پا و سر و چشم) و ابزار و مصالحی که در زندگی روزمره کارایی بیشتری داشتند (مثل تبر و تیر و تیشه و تیغ) و عناصر طبیعت که انسانها با آن سر و کار داشتند (آب و باد و خاک و آتش) و جانوران وحشی و اهلی که همبازی زمینی او بودند (مانند شیر و گور و گوسفند و مرغ) در ساخته شدن این ترکیبات دخالت بیشتری داشتند.
🌳 یک مثال سردستی از «شاهنامه» فردوسی میآورم تا حرفم را روشن کرده باشم...:
🌱«فریدون برآشفت و بگشاد گوش/ ز گفتار مادر برآمد به جوش/
🌱 دلش گشت پردرد و سر پر ز کین/ به ابرو ز خشم اندر آور چین/
🌱 چنین داد پاسخ به مادر که شیر/ نگردد مگر به آزمایش دلیر/
🌱 کنون کردنی کرد جادوپرست/ مرا برد باید به شمشیر دست/
🌱 بپویم به فرمان یزدان پاک/ برآرم ز ایوان ضحاک خاک».
میبینید تقریبا تمام افعال بهکاررفته ترکیبی است و با عوامل و عناصر مادی و ملموس ساخته شده است:
گوش گشاد کردن، دل پر درد گشتن، سر پر ز کین گشتن، به ابرو از خشم چین اندر آوردن. حتی در آنجا که به ظاهر نشانی از عنصر محسوس نیست، آنچه به ذهن متبادر میشود محسوس است؛ مثل «به جوش برآمدن» که از صفت آب، وقتی که گرما ببیند، گرفته شده است.
🌳 یا حتی اگر بخواهیم باریکنظری به خرج دهیم و مته به خشخاش بگذاریم، میتوانیم در ریشه پوییدن دقیق بشویم که از واژه «پا» درست شده است.
🌳 به مرور، هرقدر که ما از سرچشمه زبان فارسی دور شدیم، از این جوهره هم دور افتادیم. مثلا به جای «گردن نهادن» گفتیم اطاعت کردن، به جای «چشم به راه بودن» گفتیم منتظر بودن و جای «دستگیری» گفتیم امداد و جای «چشمپوشی» گفتیم بیاعتنایی و جز اینها.
همه آنچه ما به عنوان خصیصه و جوهر نام بردیم و جذابیت زبان فارسی از آن میآید سبب محسوس شدن زبان و تصویری شدن آن میشود.
🌳 به یمن این ویژگی، زبان فارسی در عیار خود، هم چشیدنی است، هم شنیدنی و دیدنی، هم بوییدنی است و هم بسودنی. این آن گوهر گرانبهایی بود که ما کم و بیش از دست دادهایم.»
✍️ بخشی از پیشگفتار کتاب «ایوب»، نشر هرمس، قاسم هاشمینژاد
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
🌀 نویسنده میشوی!🌀
اگر میخواهی حسهای منفی، را از خود، دور کنی!
اگر میخواهی روحت را از بند غصهها رها کنی،
پس در آسمان کلمات، پرواز کن و بیندیش.
🌀کافی است هرروز بنویسی و درهر نوشته، حرفی برای گفتن داشته باشی.
🌀همه ما در تکاپوی زندگی و در جنگ میان خودمان با خود دیگرمان،
نفس اماره و لوامه، تجربیاتی داریم که اگر از کنارشان، سرسری رد نشویم، حرفهای زیادی برای گفتن خواهیم داشت.
✔️حوادث تلخی که از دل آنها یک شاخه نبات تجربه، خارج میشود.
✔️احساسات عمیق میهن پرستانه،
پدرانه، مادرانه،
عاشقانه،
عواطف انسانی،
✔️تکاپوهای سیاسی،
همه وهمه، میتوانند سوژههایی برای نوشتن و آموختن باشند.
🌀پس منتظر چه هستی؟ برای شروع، یک قلم و کاغذ یا همین صفحه کلید گوشی، کافی است.
🌀از امروز هرچه میبینی و حسی در تو برمیانگیزد، بنویس.
🌀 نویسنده خواهی شد. شک نکن.
✍️ باران نجاتی
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
بهتر بنویسیم
《 فیزیوتراپی نویسندگی》 #لوازم_التحریر_نویسندگی #یادداشت_نوزدهم ریزگردهای تنبلی و بی حالی و رقص و پ
« چشمه»
#لوازم_التحریر_نویسندگی
#یادداشت_بیستم
موسای کلیم، با خضر نبی همراه شد تا چاه علم را به چشمه تبدیل کند و رمز و رازهای شکافتن نیل را بیاموزد و به مقام همسخنی با خدا نائل گردد.
یوسف نبی، از دلِ چاه حسادت برادران به چشمه زلال معرفت رسید.
قلم؛ چاه است و تا چشمه نشود، نجوشد؛ نغرّد؛ سیراب نکند؛ چشم ننوازد؛ نرقصد؛ دلربا نگردد و همانند زمزم چشمه زلال اندیشه نگردد؛ نویسندگی نیست! سیاه مشق است، کهنه نویسی است، ژنده نویسی است.قلم باید عیسی نبی شود تا کلمات مرده و بی جان را حیات بخشد.
چاهِ افکار، روزی می خشکد!
برکه کلمات، روزی می گندد!
حوض جملات زیبا، روزی لجن می گیرد!
آب زلال، روزی بوی تعفن می دهد؛ ولی چشمه همیشه زلال و جوشنده و جان بخش می ماند.
🔵 ☆راه چشمه؛☆
⚄مجتهد شوید
علم نویسندگی با استمرارِتقلید، میوه نمی دهد.بیل و کلنگ را بردارید و به جان کلمات بیافتید. جهد و تلاش کنید. شب و روز، سر سجاده کاغذ و قلم اشک بریزد. تضرع کنید. کتاب بخوانید. شعر بخوانید. بنویسید. با اشعار پروین هم نوا شوید. سوار قایق سهراب گشت زنی کنید؛ تا به اجتهاد برسید و برای خود فتوا دهید و صاحب رساله گردید. نویسندگی با تحول آفرینی از تقلید به اجتهاد، رخ می دهد.
⚄ همنشینی
قلم را به دیدار ساکنان چشمه ببرید و بگذارید تا یک شکم سیر از چمنزار معرفت آنان بخورد و بیاساید. گِل ناچیز خود را به گُلِ معطرِ قلم بدستانِ چشمهِ صفت، بچسبانید و چند صباحی هر صبح و شام با آنان همقدم، همکلام ، همسخن و همراه شوید؛ تا کمال همنشین در شما اثر کند و چشمه جوشان فوران نماید.
⚄ سخاوت
نویسندگی با ذخیره سازی نوشتهها، متنها، سوژهها در سیلوهای قطور دفتر و رایانهها، نمیجوشد و حرکت نمیآفریند.
نابترین جملات را زیر سنگ بخل، پنهان نکنید.سپرده بلند مدت نگذارید.
دلهره فردایِ نیامده را نداشته باشید.حاتم طایی باشید و هر آنچه از محصول قلم، درو میکنید به گندم کلمات مبدل سازید و جان مخاطبان را از آنان سیر سازید. چشمه، سخاوتمندانه میجوشد و کام هر رهگذری را سیراب میکند.
نویسندگی را بالای سکوی سخاوت جستجو کنید. ببخشید، بیاموزید. بسپارید به هر مرد و زن عاشق، به هر جوان تازه کار، به هر مادر باردار، به هر فقیر و ثروتمندی، یک بار ، ده بار، صدبار، هزار بار.نترسید هر چه بیشتر ببخشید از علم و دانش خود، خداوند چشمه قلم شما را پر آب تر میسازد. قارون هم باشید ولی از دست قلم شما آبی نچکد، زمین دهن باز خواهد کرد و شما را میبلعد.
✍️سید جواد محمدزاده
(عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم)
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
🔰این جمله را بخوانید:
«میتوان بقایای کوره ذوب آهن در بخشهایی از این روستا را دید که سبقهای تاریخی دارد.»
🌵 «سبقه» در اصل به معنای «سبقت گرفتن» است، اما در نوشتههای امروز و بهویژه روزنامهنگاری به معنای «سابقه» و «پیشینه» نیز استفاده میشود. البته «صبغه» به معنای «رنگ» است و نباید با سبقه اشتباه شود.
🌵 بنابر این، باید دید در بافت جمله کدام واژه کاربرد دارد یا کدام، به مفهوم اصلی جمله نزدیکتر است.
🌵 در جمله بالا بهتر است به جای «سبقه» از «پیشینه» استفاده کرد که به معنای اصلی آسیب نزند.
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim
💦 اصطلاح گرگ باران دیده که کنایه است از، افراد کارآزموده که سرد و گرم روزگار را چشیده اند، یک غلط مصطلح است!
چون اکثر گرگ ها در مناطق سردسیر زمین زندگی می کنند، در نتیجه از همان بدو تولد با برف و باران به خوبی آشنایی دارند، پس این اصطلاح نمی تواند به این شکل درست باشد، اما دو نقل قول صحیح برای آن وجود دارد که هر دو را ذکر می کنیم.
💧نخست اینکه، شکل صحیح آن "گرگ بالان دیده "بوده است، که بالان به معنای تله و دام می باشد و منظور گرگی بوده است که، چندین بار از تله و دام به سلامت نجات پیدا کرده است، از این رو به پختگی و کارازموگی رسیده است، ولی از آنجاییکه مردم عادی نمی دانستند معنای لغت بالان چیست؟! با گذشت زمان لغت باران را که بیشتر به گوششان آشنا بوده است، جایگزین آن کرده اند .
💧دوم اینکه این اصطلاح در حقیقت "کرک باران دیده "بوده، و منظور از #کرک در اینجا پوستین یا لباس چرمی بوده است که، مردمان در زمان گذشته برای حفاظت خود، از باران و سرما به تن می کردند و اگر قطرات باران برروی پوستین اثر نمی کرد، نشان دهنده این بود که لباس به خوبی درست شده و می توان مدت ها از آن استفاده کرد.
#یادداشت_آموزشی
#نویسندگی
💠 بیایید #بهتر_بنویسیم:
🆔 @behtarbenevisim