🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کسانی را که در #راه_خدا کشته میشوند، مرده نپندارید👇👇👇
💠ماجرای پیکر شهیدی که با پدرش سخن گفت.
🔹خبر آورده بودند که یوسف رضا #مفقود شده است. من هم که در منطقه حضور داشتم برای گرفتن خبری و یافتن اثری به #کردستان رفتم.
🔸صبح اول وقت جلوی در تعاون بودم تا ببینم اوضاع از چه قرار است. مسئول #تعاون گفت: نام فرزند شما نه در لیست شهدا است و نه در لیست مجروحین، اینجا ما همه روزه با رادیو نام اسرا را گوش می دهیم نامش در بین اسرا نیز نبود.
🔹پرسیدم در این عملیات، شهدایی بوده اند که شناسایی نشده باشند؟
🔸جواب داد: بیش از 20 پیکر شهید بوده اند که پلاک نداشته اند و همه را به همراه سایر شهدا به سنندج، #سردخانه پشت دریاچه منتقل کرده ایم تا توزیع شوند.
🔹به منطقه رفتم و به سردخانه محل نگهداری شهدا سر زدم، گفتم پسرم مفقود شده و خبردار شدم چند جنازه که هنوز هویت شان #شناسایی نشده در اینجا نگهداری می شود.
🔸گفتم ببینمشون شاید پسرم بین آنها باشد با احترام برخورد کردند و رفتیم تا جنازه ها را ببینیم.
🔹وضع وحشتناکی بود، بدن های متلاشی شده شهدا با اوضاع بسیار دردناکی در کف سردخانه انبار شده بود در میان اجساد بی هویت #یوسف_رضا را نیافتم #ناامیدانه در حال برگشت بودم که جنازه ای که وضعیت درستی نداشت نظرم را جلب کرد
🔸پرسیدم: این پیکر کیست؟ گفتند: آن شهید #پلاک دارد و شناسایی شده نگاهی به پیکرش کردم #صورتش کاملا متلاشی و قابل تشخیص نبود گفتند اهل بابل است.
🔹در حال برگشت به سمت درب خروج بودیم که ناگهان #صدای پسرم را شنیدم که گفت: بابا یوسف رضا اینجاست، دوباره برگشتم همان شهید که گفته بودند اهل #بابل است دوباره صدایم کرد و گفت: #بابا نرو که گرفتار می شوی من یوسف رضا هستم.
🔸هرچه گفتم دوباره جنازه را #بازبینی کنیم قبول نکردند و گفتند ما کار داریم و باید برویم هرچه گفتم بابا پسرم با من سخن گفته. به حرفم گوش نداده و گفتند مگر مرده حرف می زند؟
🔹گفتم شهدا #زنده اند آنها که نمرده اند اما در را بستند و رفتند و گفتند اگر باز هم کاری داری برو پیش مسئول که الان نیست و رفته دنبال گازوییل
🔸من هم همانجا روی پله کانکس های سردخانه نشستم خلاصه تا ساعت چهار روی پله نشستم تا مسئولش آمد کلی خواهش و تمنا کردم تا گفتند باز کنید دوباره جنازه را ببیند
🔹رفتم سر جنازه پلاکش را که در #استخوان سینه اش فرو رفته بود خارج کردیم سپس پیکر را برگرداندم ناگهان دیدم بر روی لباس زیرش نوشته "یوسف رضارضایی"
🔸علی رغم #غم بسیاری که مرا فرا گرفته بود از اینکه پسرم را یافته بودم و از ارتباطی که با او داشتم خوشحال بودم پلاک را هم بررسی کردیم دیدیم یک حروف را به #اشتباه ثبت کرده بودند و پلاک نیز متعلق به یوسف رضا بود.
@beneshanHa
🌹یازهرا🌹
#شهیدی که دوست داشت حرّ #امام #حسین علیه السلام باشد
#شهید_محمد_تقی_شمس
خواندن #زیارت #عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که #چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت #عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت #عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: #بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟گفتم: روزعاشورا...
گفت : دعاکن من هم امروز #حٌرّ امام حسین بشم...
ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعدهم گفت :برایم سوره ی #فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ... به آیه
«یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد...
هنوز #سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز...
گفت:پس #خداحافظ...
قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده...
تازه ظهرشده بود...ظهرعاشورا...
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت فرزند شهیدی که هنگام نماز به #حاج_قاسم گل داد..
💠حاج حسین یکتا از فرزند شهید مدافع حرم، #حسین_بواس می گوید که به حاج قاسم میگفت #بابا !!
@beneshanHa