#شهیدی که دوست داشت حرّ #امام #حسین علیه السلام باشد
#شهید_محمد_تقی_شمس
خواندن #زیارت #عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که #چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت #عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت #عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: #بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟گفتم: روزعاشورا...
گفت : دعاکن من هم امروز #حٌرّ امام حسین بشم...
ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعدهم گفت :برایم سوره ی #فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ... به آیه
«یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد...
هنوز #سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز...
گفت:پس #خداحافظ...
قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده...
تازه ظهرشده بود...ظهرعاشورا...
@beneshanHa
🌹یازهرا 🌹
نشان از بی نشان ها
کلام شهید ▫️برای شهید شدن باید شهادت را آرزو کرد. من خودم به این یقین رسیده و با اطمینان می گویم:
امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود
💠شهید علی یزدانی :
ایشون (شهید بیضائی) یه پیشونی بندی داشت
یا فاطمه الزهرا"س" روش نوشته بود،
بهش گفتم: از این پیشونی بندت خیلی می ترسم
توی کوچه(زمان شهادت)براش تله گذاشتن...
💠دکتر احمد رضا بیضائی :
🌷پیکرمحمودرضا، سر تا پا غرق خون بود. پیکر آمد بهشت زهرا(س) و لباسهای رزم از تنش خارج شد.
بازوی چپ از کتف جدا بود و با چند عضله به بدن بند بود.
روی بازو، در اثر ترکشها و موج انفجار، تا روی مچ بشدت آسیب دیده بود. #پهلوی #چپ پر از جراحت بود.
بعدا شمردم، روی پهلوی پیراهن ۲۵ جای اصابت ترکش بود.
سر یکی از ترکشهایی که اصابت کرده بود از زیر کتف راست خارج شده بود. ساق پای چپ شکسته بود و ترکش کوچکی هم به سرش گرفته بود.
با همه جراحاتی که جلوی چشمانم بر پیکرش میدیدم، زیبا بود.
زیباتر از این نمىشد که بشود.
غبطه میخوردم به وضعی که پیکرش داشت. توی دلم گذشت و زیر لب گفتم ماشاءالله داداش! ای والله!
حقا #شبیه #حسین (ع) شدهای.
اما نه !
#شبیه #زهرا (س) بیشتر...
چه میگویم؟...
هیچکس نمیدانست حرف آخری داشته یا نه؟!
آنهایی که بالای سرش رسیده بودند میگفتند :
نفسهای آخرش بود و حرف نمی زد.
نمىدانم ...
شاید وقتی با موج انفجار به دیوار کانال خورد، #یا #زهرا گفته باشد.
@beneshanHa
⚫️یازهرا⚫️
هدایت شده از آقامحمودرضا
💠سردارسپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی:
🍃🌸عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم:چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که بایدموفقیت آمیزنبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت:برای چی؟
گفتم:چون این عملیات خیلی سخته وبعید میدانم موفق بشویم.
گفت:اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروز هستیم.
گفتم: #حسین دیوانه شدی؟ در عملیاتهایی که به آن آسانی بود وهیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت دراین یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سختتر است. موفق میشویم.
🍃🌸خندهای کرد وبا همان تکه کلام همیشگی اش گفت: #حسین_پسرغلامحسین به تو میگویدکه ما در این عملیات پیروزیم.!!
میدانستم که او بی حساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان واطمینان دارد.
گفتم: یعنی چه از کجا میگویی؟
گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟
گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم:کی به تو گفت جواب داد: #حضرت_زینب (س) دوباره سوال کردم.
در خواب گفت یا در بیداری. با خنده جواب داد: تو چه کار داری. فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد. و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم. هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. همان طور که گفتم همیشه به حرفی که میزد، #ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود.
🆔 @Agamahmoodreza
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن لحظہ که جان مےرود از دست ، #حسین
دیدارِ تو آخرین امید است ، #حسین
تا همّـت عشـــق است چرا منّت مرگ؟!
باید به «شہیدان» تو پیوست ، #حسین
🎥 کشف پیکر مطهر یک شهید در محور فکه با پیراهن مشکی امروز ۳۰ مرداد و در آستانه ماه #محرم
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
@beneshanHa
#زندگينامه_جانباز_شهيد_سید_مجتبی_علمدار
____
✨﷽✨
🍃 #بسم الله #الرحمن الرحیم🍃
#شهادت میدهم و #پسندیده ام خدا را به #پروردگاری و #اسلام را برای #دینداری و محمد ( ص ) را به #پیغمبری و علی ( ع ) را به #امامت و حسن ( ع ) و #حسین ( ع ) #علی ( ع ) و محمد ( ص )و #جعفر ( ع ) و #موسی ( ع ) و محمد ( ع ) و علی ( ع ) و #حسن ( ع ) و #قائم آل محمد #مهدی موعود ( عج ) را #امام و پیشوایان بر حق و #رهبران اسلام بعد از #پیغمبر ( ص ) از #دشمنانش بیزارم و #دوستانشان را دوست دارم .
_________🌷_______________
°•°•📝 #وصیت_نامه 📝•°•°
اولین #وصیت من به شما راجع به #نماز است چیزی را که #فردای قیامت به آن #رسیدگی می کنند نماز است #پس سعی کنید در #حد توانتان #نمازهایتان را سر #وقت بخوانید و قبل از شروع #نماز از خداوند منان #توفیق حضور قلب و خضوع در نماز #طلب کنید.
به همه شما #وصیت می کنم همه #شمائیکه این #صفحه را می خوانید #قرآن را بیشتر #بخوانید بیشتر بشناسید #بیشتر عشق بورزید بیشتر #معرفت به قرآن داشته #باشید بیشتر دردهایتان را با #قرآن درمان کنید #سعی کنید قرآن انیس و #مونستان باشد نه #زینت دکورها و طاقچه های منزلتان #بهتر است قرآن را #زینت قلبتان کنید.
__________💔_______________
به #دوستان و برادران عزیزم #وصیت می کنم کاری نکنند که #صدای غربت فرزند #فاطمه (س) ( #مقام معظم رهبری ) را که #همان ناله غریبانه فاطمه (س) #خواهد بود به گوش #برسد همان طوری که #زمان امام خمینی ( ره ) #گوش به #فرمان بودید و در #صحنه های انقلاب حاضر و آماده #ایثار از جان و #مال و زندگی جهت #هر چه بارورتر شدن #درخت تنومند اسلام #ناب که 1400 #سال پیش بدست #توانای خاتم پیغمبران #محمد بن عبدالله ( ص ) کاشته #شده و با خون #فاطمه زهرا( #علیهاالسلام) بین درب و #دیوار و عرق خون آلود #پیشانی حیدر ، جگر #پاره امام حسن ( علیه السلام ) در میان #تشت ، بدن پاره پاره و #رگ بریده #حلقوم ابی عبدالله ( علیه السلام ) و #خونهای جاری شده از #ابدان شهدای #کربلا و کربلای ایران #آبیاری شد ،باشند #نگذارید...
.......#ادامه_دارد.....
@alaamddar
✳ آرزوی زینب قویتر است یا آرزوی مادر؟
🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قویتر است یا آرزوی مادر؟ من میخواهم بماند. او میخواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قویتر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قویتر است، وگرنه نیمهشب به #علی که گریه میکرد، نمیگفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازهام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمیگرفت و به تو نمیسپرد و نمیگفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»
📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی
✅ @beneshanha
🌷یازهرا🌷
✳ امام زمان لحظهای از نيروسازی غافل نیست؛ از لشکرش جا نمانیم!
🔻 #حسين (ع)، مدام به فكر #جذب_نيرو و #تربيت و #سازندگی بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاقهای خود، سعی در جذب و تأليف قلوب و تربيت و پرورش آنان داشت. او دو سال پيش از مردن معاويه، در «منا»، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضايل #اهل_بيت را به همراه ويژگیهای دشمنان آنان، از #قرآن بر آنان خواند. آن حضرت در دورهی يزيد، در سفر خود از مكه به كربلا، از سياست جذب نيرو چشم نپوشيد و افرادی همچون زهير و حرّ را جذب نمود.
🔸 #مهدی (ع) فرزند حسين (ع) نيز در ميان ما و در حال تلاش و #نيروسازی است و لحظهای از اين مهم غافل نيست: «ان يكون صاحبكم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر يتردد بينهم و يمشي في اسواقهم و يطأ فرشهم و لايعرفونه حتي يأذن الله له ان يعرّفهم نفسه» صاحب اين امر... در ميان آنان راه میرود، در بازارهايشان رفتوآمد میكند. روی فرشهايشان گام برمیدارد؛ ولی او را نمیشناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی كند. در جلد دوم موسوعهی امام مهدی (تأليف شهيد محمد صدر) داستانهايی شنيدنی و موثق در اين باره آمده است.
📚 از کتاب #عاشورا_و_انتظار
📖 صفحات ۱۶ و ۱۷
👤 #مسعود_پورسیدآقایی
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
✅ @beneshanha
🌹 یازهرا🌹
••🍂••
بزرگےمےگفت: ما قراره با امام حسین(ع)
محشوربشویمنہمشهور!
خیلےراستمیگفت
محبوب #حسین باشنہمشهورِ #جماعت!
#تلنگرانہ
✅ @beneshanha
🌹 یازهرا🌹
#امام_صادق علیهالسلام
به راستی #حسین کسی را که برای او گریه
میکند میبیند و از روی رحمت و دلسوزی
برایش طلب آمرزش می کند
@beneshanha
🖤یا ابالفضل 🖤
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام، جان داد
از هلند تا کربلا.......
جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیهالسلام فوت کرد،
بدون هیچگونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی....
جوان مرفهی از خانوادهای غیرمذهبی، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی، اما به یکباره برمیگردد
همه زرق وبرق و خوشی و ثروت را رها میکند و میگوید که میخواهد سرباز امام زمان شود
خانوادهاش اصلا متوجه حرف او نمیشوند
او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش میخواهد به کربلا برود
به مادرش می گوید
مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت
با دوستش دونفری به عراق می آیند،
دوستش میگوید مستقیم کربلا بریم،
امیر حسین قصه ما،میگه:
"اگر کربلا بریم، من دیگه نجف را نمیبینم، اما تا ابد کنار امیرالمومنین خواهم بود.
♨️و #نجف را ندید
در همان #حرم امام حسین علیهالسلام امیر حسین تمام کرد
با اینکه عتبه #حسینی سه جا برای قبر در #حرم به آنها پیشنهاد داد:
اما امیر #حسین همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد.
✅ @beneshanha
🌹 یازهرا🌹