eitaa logo
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
278 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
27 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) تارنمای ایشان: benisiha.ir. کانال‌های دیگرم: ـ @benisi ـ @ghatreghatre. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی دیشب حدود ساعت ۲:۳۰ بیدار شدم و این شعر ساده، امّا دلی را سرودم: 🔹دلم پر می‌کَشد تا مشهد عشق 🔹چه زیبا هست صحن و گنبد عشق! 🔸تماشای حرم هست آرزویم 🔸شود آیا که باز آن را ببینم؟ 🔹نخواهم «خواستن از غیر او» را 🔹ولی پر می‌کشد دل سوی مولا 🔸خداوندا! به حقّ اهل عصمت 🔸مرا از زائرانش کن به لطفت (علیه السّلام)، @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی دیشب این شعر را سرودم: 🔹من تو را می‌خواهم تو و آن چهرۀ زیبای تو را تو و آن خندۀ شیرینت را. 🔸ای که طاووس بهشتی؛ ای عشق! در کجا دنبالت گردم ای نور!؟ بیا. (علیه السّلام)، @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 🔹دلم گرفته و با یاد تو خوشم ای دوست! 🔹تو کاش بودی و آرام می‌شدی دل را! 🔸کجا است جرعۀ شوقت؟ که تشنه‌ات هستم 🔸چو موْجه‌ای که به دریا رَسانْد ساحل را (موجه: یک موج.) 🔹چه روزها که گذشت و چه غصّه‌ها که وزید 🔹بدون همرهی یارْ جان بیدل را! (بیدل: عاشق.) 🔸ز خویش، راه درازی است تا خدای جهان 🔸کجا است مرد که تا طی کند مراحل را؟ 🔹کسی که گشته به آوار درد هِجرْ دچار 🔹چگونه درک کند حال یار خوش‌دل را؟ (هجر: جدایی، فِراق. خوش‌دل: شاد.) 🔸میان یار و دلم هیچ چیز، حائِل نیست 🔸اگرچه کم نشُُمار ای تو جان! فَواصِل را (حائل: جداکننده / مانع. فواصل: فاصله‌ها.) ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 🔹شکر، حق را که یار دارم من 🔹دلبری گل‌عِذار دارم من (گل‌عذار: گل‌چهره، زیبارو.) 🔸یاد او باغ خرّم دل من 🔸میوۀ آبدار دارم من 🔹می اسرار ریخت بر جانم 🔹حالتی چون خمار دارم من (خمار: حالتی که پس از مستی روی می‌دهد.) 🔸دوستش دارم و به او گویم: 🔸با تو خوش‌روزگار دارم من 🔹از سخن‌های دلبرانۀ تو 🔹روز و شب‌ها شکار دارم من 🔸بس زمستان که بی‌تو سر کردم 🔸با تو امّا بهار دارم من 🔹با تو تا حقْ توانْ فرارفتن 🔹غیر حق را چه کار دارم من؟ 🔸از غم تو که آتشم زده است 🔸درد را یادگار دارم من 🔹من به سوی تو می‌کنم پرواز 🔹چون‌که با تو قرار دارم من (قرار: آرامش / عهد، پیمان.) 🔸ای دل من! جدا نشو از او 🔸که از او اعتبار دارم من (علیه السّلام)، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 مصیبت (سلام الله تعالی علیها) 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💧این شعر را در روز شنبه، ۴ / ۹ / ۱۴۰۲، با سوز دل و اشک سرودم: ▪️یا فاطمه! ز داغت آتش به جانم افتاد ▪️آتش به جان من ای روح و روانم! افتاد ▫️ای وای از آتشی که افتاد بر درِ تو! ▫️از آتشِ درِ تو آتش به جانم افتاد ▪️آتش کَشید شعله، دستان تو به در بود ▪️این آتش زمینی بر آسمانم افتاد ▫️ای وای بر کسی که دردِدلش چُنین است: ▫️آتش به همسر من در آشیانم افتاد! ▪️این، آستان عشق و دلدادگیّ ما بود ▪️ای وای من که آتش بر آستانم افتاد! ▫️در پیش چشم اطفال، بانوی من کتک خورد ▫️ای وای از آتشی که بر خانمانم افتاد! ▪️شیرین و دلربا بود سیْر حکایت ما ▪️یکباره آتش امّا بر داستانم افتاد ▫️بر آتش دل من او آب مِهر می‌ریخت ▫️شعله ولی به دامان مهربانم افتاد ▪️شعله‌ور است جانم پیوسته و همیشه ▪️چون آتش غم او بر استخوانم افتاد @benisiha_ir
🔴 💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔸خوش به آن كس كه بفهمد شعر را 🔸معنی آن را بفهمد از ذُكا! (ذکا: تیزهوشی، زیرکی.) 🔸خوش به آن كس كه بخوانَد شعر من 🔸در ميان جمع مردم با صدا 🔸تا بگويند از سر رحمت كه باد 🔸رحمت حق بر «بِنيسى» بارها! 💻 مشاهدۀ ابیات معنوی دیگر از ایشان: http://benisiha.ir/33/ @benisiha_ir
🔴 دربارۀ شب شهادت، تشییع و دفن (سلام الله تعالی علیها) 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💧این شعر را در تاریخ ۲۷ / ۵ / ۱۳۷۹ سرودم: 💠 ماه مهربانى ▪️شبى كه وعدۀ پرواز ناگهانی بود ▪️شب شكستن پرهاى پهلوانی بود ▫️شبى كه ياس بهشتى نهاد سر بر خاک ▫️شب تلاطم گل‌‏هاى ارغوانی بود ▪️شبى كه عاطفه از شهر زندگى پَر زد ▪️شب هياهوى دل‌‏هاى آسمانی بود ▫️شبى كه مادر «دریا»ی عشق را «شستند» ▫️شب شهادت معناى شادمانی بود ▪️شبى كه حضرت «دل» را به شانه‌ها ‏بردند ▪️شب مشايعت ماه «مهربانی» بود ▫️شبى كه همسر «خورشيد» را «خسوف» گرفت ▫️شب «ظهور» هزاران غم نهانی بود @benisiha_ir
🔴 دربارۀ (سلام الله تعالی علیها) 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹فاطمه يعنى: بهارى بی‌‏خزان 🔹پركَشيدن از زمين تا آسمان (خزان: پاییز.) 🔸فاطمه يعنى: خدا را يافتن 🔸چون علی با مِحنت و غم ساختن (محنت: سختی، بلا.) 🔹فاطمه يعنى: خديجه، آمنه 🔹آيۀ عصمت، صفاى آينه 🔸فاطمه يعنى: هلالی در زمين 🔸دختر معراج و خَتم‌‏المُرسَلین (ختم‌المرسلین: پایان فرستادگان (خدا). مقصود، حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ است.) 🔹فاطمه يعنى: سكوت و زَمزَمه 🔹الگوی اخلاص و طاعت بر همه (طاعت: اطاعت، فرمان‌بُرداری.) 🔸فاطمه يعنى: غدير و كربلا 🔸رازگفتن در دل شب با خدا 🔹فاطمه يعنى: شهادت، سوختن 🔹چشم دل را بر حقيقت دوختن 🔸فاطمه يعنى: حسن، يعنى: حسين 🔸مادر يک دسته‌‏گل، چون زينبيْن (چون زینبین: مانند دو زینب. مقصود از «دو زینب»، حضرت زینب و خواهرش، حضرت امّ‌کُلثوم، ـ علیهما السّلام. ـ هستند.) 🔹فاطمه يعنى: اميد و انتظار 🔹چشمه‌ای از جنس زیبای بهار 🔸فاطمه يعنى: ولیّ كائنات 🔸مظهر ايمان و كشتىّ نَجات (ولیّ کائنات: کسی که اختیار آفریدگان در دست او است.) 🔹فاطمه يعنى كه مادر بر نَبى 🔹معنىِ آيات كوثر در نُبى ‌ (ـ نَبی: پیامبر. نُبی: قرآن کریم.) 🔸فاطمه، جان مرا جانانه است 🔸برتر از هر حقّ و هر افسانه است (جانانه: معشوق.) ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این شعر را که در تاریخ ۱ / ۵ / ۱۳۷۸ و در ۱۷سالگی‌ام سروده‌ام، در این دوران خونریزی‌های شگفت، به شما تقدیم می‌کنم تا شاید برای ظهور، دعا کنید: 🔹لحظه‌هاى حضور گم شده‌‏اند 🔹آیه‌‌های زبور گم شده‌‏اند 🔸دسته‌دسته به آسمان رفتند 🔸آشنايان نور گم شده‌‏اند 🔹عشق‌‏هاى پر از فراز و نشيب 🔹بين بغض و غرور گم شده‌‏اند 🔸قلب‌های زلال و عاطفه‌‏ها 🔸عاشقان صبور گم شده‌‏اند 🔹روزهاى شكفتن و ماندن 🔹راه‌‏هاى عبور گم شده‌‏اند 🔸برف‌‏هاى سپيد باريدند 🔸سنگ‌‏هاى قبور گم شده‌‏اند 🔹کن ظهور ای نگار حضرت حق! 🔹کودکان سُرور گم شده‌اند 🔸شعرهايى به وسعت دريا 🔸لابه‌‏لاى سطور گم شده‌‏اند لطفاً شما هم این مطلب را به دیگران بفرستید تا شاید آنان هم برای ظهور، دعا کنند و شما در ظهور، مؤثّر باشید. ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 دربارۀ (سلام الله تعالی علیها) 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹بی‌‏تو دنياى بی‌كرانه نبود 🔹يک نشانه ز بی‌‏نشانه نبود (مقصود از «بی‌نشانه»، خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ است.) 🔸جز خدا و محمّد و حيدر 🔸هيچ كس همچو تو يگانه نبود 🔹گر نبودى، نبود زيبايى 🔹دشت ایمان، پر از جوانه نبود 🔸بی‌‏تو بلبل نبود عاشق گل 🔸آتشی در دل زبانه نبود 🔹هر حقيقت بدون تو است مَجاز 🔹جز تو رمزى در اين ميانه نبود 🔸آفرينش، طُفيل هستىِ تو است 🔸ورنه، چيزى به جز فَسانه نبود (طفیل: کسی یا چیزی که وجودش وابسته به وجود کس یا چیز دیگر است. فسانه: افسانه.) ، ، (علیها السّلام)، ، ، @benisiha_ir
🔴 برای مادر مهربانم 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اين شعر را در شب سفر حجّ مادر عزيزم که در اواخر سال ۱۳۷۸ بود، سرودم و به ايشان تقديم كردم و پس از سفر حجّ ایشان، مرحوم پدرم ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ که همراه ایشان در این سفر بودند، فرمودند: «این شعرت و شعر دیگرت را که برای من سروده بودی، در کَنار قبرستان بقیع برای زُوّار خواندم و بیت "لحظۀ..." را توضیح دادم و آنان گریستند.» الحمد للّه ربّ العالمین. 💠 لحظۀ وصل می‌‏روى مادرا! خداحافظ سفرت بی‌‏بلا!، خداحافظ خوش به حالت!، كه روزی‌ات گردید به‌‏تر از كيميا، خداحافظ می‌‏روى سوی شهر پیغمبر و به شهر خدا، خداحافظ لحظۀ وصل قطره با دريا كن برايم دعا، خداحافظ روبه‌‏روى ضريح نور بگو: «رَبَّنا آتِنا»، خداحافظ ياد کن از سِرِشک «اسماعیل» روی کوه «صفا»، خداحافظ (سرشک: اشک. «اسماعیل»: حضرت اسماعیل ـ علیه السّلام. ـ که در کودکی در نزدیکی کوه‌های صفا و مروه، از شدّت تشنگی گریست و زیر پای شریفش چشمۀ زمزم پدید آمد یا آشکار شد. نام بنده هم اسماعیل است و این بیت، اشاره به هر دو است.) اى دلت همچو آسمان، آبی! مادرا؛ مادرا! خداحافظ ، ، (علیه السّلام)، @benisiha_ir
🔴 🖊سرودۀ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هم آسمان‌ها و زمین را دوست دارم هم مهربانیّ و یقین را دوست دارم دلدادۀ قرآن و اهل‌البیت هستم آقا امیرالمؤمنین را دوست دارم او بود نیرومند در دنیا و دینش من مردهای آهنین را دوست دارم با دشمن حق، سخت بود و با خودی، نرم من پهلوانی این‌چنین را دوست دارم زیبا است شادی‌ها و غم‌های مقدّس من عاشقانه، کلّ دین را دوست دارم هم نیمۀ شعبان و شور و جشن آن را هم گریه‌های اربعین را دوست دارم دل می‌بَرد پیوند مخلوق و خداوند هم «نعبد» و هم «نستعین» را دوست دارم ایمان و اعمال الاهی، راه عشق است من مؤمنات و مؤمنین را دوست دارم آه است اسم اعظم قلبِ شکسته پس آه‌ این اندوهگین را دوست دارم خوش بوده‌ام یک عمر با گفتار پاکان فرموده‌های دلنشین را دوست دارم با شعر «صائب» (۱) می‌شود تازهْ دل من چون شاعران تیزبین را دوست دارم هم دین حق، زیبا است و هم آفرینش پس مؤمنانه، آن و این را دوست دارم ۱) مقصود، صائب تبریزی است. ، ، ، ، ، (علیهم السّلام)، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir