eitaa logo
بسلام آمنين
1.8هزار دنبال‌کننده
120 عکس
9 ویدیو
17 فایل
وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلّا بابَ #عَليٍ وَقالَ: أَنا مَدينةُ العِلْمِ وُعَليٌ بابُها #تمدن_مدرن، بالهای پرواز انسان را شکست و پاهایش را زخمی کرد، آنگاه با منت به او عصا داد @Haj_ghasem_y یادداشتهای سبک زندگی اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ آبان۱۴٠۲/ سال سوم نمی از بال مگس بر کرانه اقیانوس! مبانی استنباط فقه البیان به معنای حقیقی کلمه یک شبکه در هم تنیده، منسجم و معنادار از قرآن و روایات را پیش روی ما قرار می دهد. در این منطق استنباطی برخلاف متد اصولی موجود، شارع در نهایت کار مورد بررسی قرار می گیرد نه در ابتدا، چرا که اوامر و نواهی، نتایج و ثمرات پایانی کارند و برای اینکه بنده خود را به آن مرحله برساند، مجموعه ای بسیار گرانقدر از و یک حکم را نیز بیان کرده که در منطق اجتهادی موجود به صورت حداقلی بررسی می شود. فقه البیان ۹ مقصد دارد و برای عملیاتی کردن هدایت، به دنبال کشف پرسش حاکم بر یک مسئله(نیاز) و پاسخ شارع به آن است. یک طلبه در این منظر توانایی بررسی تمامی مسائل زندگی انسانی را دارد، چرا که قرآن، و همه چیز است( ۸۹نحل/۱۱۱یوسف) و خداوند نیز درباره ، رهنمایی تبیانی تفصیلی دارد(تفسیر العیاشی ج۱ص۶/الکافی ج۱ص۵۹) نه فقط درباره محرمات و واجبات آنهم با نگاه فردی و بدون توجه به زیرساختهای عقلانی پیشینی یک حکم! از باب نمونه مقصد سوم فقه البیان، بیان مبتنی بر «مُکث»(۱٠۶ إسراء) است. در این مقصد که به دنبال ارائه پاسخ شارع به نیازهای گونه گون بشری هستیم، ابتدائا یک مسئله یا حکم را از نگاه شارع بررسی می کنیم. همینطور آن مسئله به معنای مجموعه فوایدی که باز هم خود شارع بیان کرده و نهایتا یک امر به معنای مجموعه اقداماتی که شارع گرانقدر برای عملیاتی شدن آن موضوع بیان کرده است. بر اساس این منطق و همینطور به عنوان یکی دیگر از ابواب فقه البیان، یادداشتی در مورد موضوع بنیادین آماده کرده ام که ان شاءالله به زودی منتشر خواهد شد. در واقع ابتدا به تعریف عدالت از منظر شارع پرداخته ام، سپس فواید و در نهایت مجموعه اقدامات زیرساختی برای حرکت به سمت جامعه عادلانه. حقیقتا الان که نگاه می کنم می بینم که باتوجه به زیرساخت های۹گانه هدایت(دریافت)، می شود حداقل ۹ جلد کتاب بسیار نفیس درباره عدالت نوشت، ناظر بر رفع نیازهای انسانی و تماما برگرفته از آیات و روایات و حجیت یافته. با در نظر گرفتن تمام ۹ مقصد استنباطی فقه البیان، خود را در برابر اقیانوس بیکرانه ای از عقلانیت وحیانی می یابیم که حضرت «» علیه السلام در نهج البلاغه اش فرمودند: القُرْآنُ فَهُوَ یَنابیعُ العِلْمِ وَ بُحورُه وَ بَحْرٌ لایُدْرَکُ قَعْرُه. (خطبه۱۹۸) @besalamen_amenin
۱۳ فروردین ۱۴٠۳/ سال چهارم بریم سلام فرمانده یا آقای جویا؟!؟!؟ زمانی همسایه خیلی جالبی داشتیم. آدم نمی دانست از کارهایش بخندد یا بگرید. فی المثل در حد انفجار برای دختر خردسالش انیمیشن های مسموم هالیوودی تهیه می کرد. از طرفی خیلی جدی و با تردید می پرسید: درست است که می گویند این کارتون ها برای بچه ها ضرر دارد؟؟ یا روزی که هماهنگ کرده بودیم بچه ها را برای برنامه به مسجد جمکران ببریم می گفت: امروز آقای جویا _از مجریان شبکه پویا_ هم در قم برنامه دارند. بعد خیلی جدی ادامه داد: سلام فرمانده را برویم یا آقای جویا را؟!؟!؟ حوادثی که این روزها در عرصه اندیشه دینی و تمدن سازی در حال رقم خوردن است، بیش از پیش مرا به یاد همین پرسش همسایه می اندازد. شاید همین ها، مهم ترین گرهی است که بسیاری از بزرگواران را چه در عرصه مدیریت و اجرا، چه در عرصه اندیشه و تولید علم گرفتار کرده. همانند پنداری و ! عزیزی می گوید: شهر نیاز به بیمارستان دارد، پس ما که در اسلام چیزی درباره بیمارستان نداریم طب اسلامی هم نداریم! اصلا شهر اسلامی هم نداریم! دیگر بزرگوار، رقم بالا و فاجعه بار تعداد جراحی های صورت گرفته در یک استان را، رسما به عنوان پیشرفت عنوان می کند! عزیز دیگری که صاحب تالیفات فراوان در فقه و اصول و فلسفه است می گوید: چرا زنان که نیمی از جامعه هستند باید بیکار باشند! برادران دیگری همنوا با به دنبال شهر هوشمند البته با روکش اسلامی اند و قس علی هذا..... این قبیل حرفها و دیدگاه های به ظاهر متفاوت، یک حلقه مشترک دارند و آنهم: یکسان انگاری مسیر با و سبک زندگی اسلامی است. همه این دیدگاه ها نتیجه نداشتن نگاه جامع به دین است. ریشه اصلی یکسان پنداری اسلام و آنچه که از علوم دنیای کفر برآمده، در دانش کنونی است که تمرکز اصلی اش بر اوامر و نواهی الهی است. نه کاری با توصیفات شارع دارد و نه خود را ملزم به بررسی و فواید رهنمایی های اسلام می داند. اساسا این منطق فهم دین به لحاظ ساختاری نمی تواند تمام عرصه قرآن و روایات را با هم ببیند و آنگاه به تفاوت های اظهر من الشمس معیارهای پیشرفت اسلام و کفر پی ببرد. همین نگاه در زمینه اقتصاد می گوید: آیه داریم؟ روایت داریم که تورم را چطور کنترل کنیم؟ این عزیزان هم چون تمام دین را مطمح نظر قرار نمی دهند، اقتصاد را امری می دانند که به خود بشر واگذار شده و ربطی به هدایت های اسلامی ندارد!!! چرا که به دلیل ضعف اصول استنباطشان توانایی یافتن نظام اقتصادی قرآن را ندارند. آنگاه مانند مثال بیمارستان نتیجه می گیرند: چون از ادبیات اقتصاد غربی _تورم_ چیزی در قرآن و روایات نیامده، پس اسلامی هم نداریم. این بزرگواران در نهایت به این می رسند که همانطور که سلامت مردم برای شارع مهم نیست، همانطور که شهر و مکان زندگی انسان برایش اهمیتی ندارد، حضرت باری تعالی با اقتصاد هم کاری ندارد که اگر داشت، باید آنرا به صورت یک بسته می گفت!!! الهِدايةُ أَمْرٌ والاقتصادُ أَمْرٌ آخَرْ! پیشنهاد می کنم برای پاسخ به نگاه های استنباطی ناقص دوستان، کتاب «الگوی مردم پایه مشاغل برتر» را حتما مطالعه کنید. در این کتاب، پنج اشکال و تفاوت جدی میان اقتصاد مدرن(دولتی_خصوصی) و بررسی شده است. نهایتا چهل تصمیم عملیاتی نیز با توجه به مجموعه آیات و روایات و در فضای اقتصاد اسلامی ارائه شده است. @besalamen_amenin