#سه_شنبه_های_تربیتی
🔹فرق تربیت دینی با غیر دین (قسمت دوم)👇🏿👇🏿🔹
آدمهایی که در سایه ی #تربیت_دینی قرا می گیرند به اوج شکوفایی و قابلیت های خودشان می رسند.
مثل اینکه شما از موبایل برای در زدن استفاده بکنید. همه به این کار می خندند. پس از بقیه اش استفاده کن. پس این را بگیرید و به او سنگ بدهید.
انسانی که دین ندارد یعنی به جایی نرسیده که از همه استعدادهایش استفاده بکند. از بخش اندکی از استعدادهایش استفاده کرده است.
چقدر انسان دلش برای چنین فردی می سوزد.
با اینکه همه استعدادهایش شکوفا نشده، خوشحال هم هست.
خیلی از تشویق ها و تنبیه ها جنبه تحمیل پیدا میکنند.
لذا در تربیت دینی آمار تشویق ها و تنبیه ها به شدت پایین می آید.
میگوید: بگذار خودش این کار را بکند. لذا در یک تربیت دینی تشویق ها و تنبیه ها زیر پرده غیب می رود. اینجا با انگیزه هایی که بیشتر استقلال ما را معنی میکند، حرکت می کنیم
#ندای_تهذیب
🌸 @nedaye_tahzib
🌾 tahzib-howzeh.com
taglide_kodak.mp3
1.61M
#سه_شنبه_های_تربیتی
محیط های تربیتی و تقلید کودکان از دیگران
استاد: #تراشیون
#ندای_تهذیب
🌸 @nedaye_tahzib
🌾 tahzib-howzeh.com
#انذار_و_تبشیر #محبت #حضرت_شعیب
💠 رسیدن به عشق الهی
🔻 بشارت، اگر در طول راه و به همراه محبت باشد، خیلی اثر دارد؛ یعنی شخص انذارهایش را دیده باشد، نه این که بشارت برای مبتدی باشد، بشارت برای مبتدی، داعی[و انگیزه برای] حرکت نمیشود.
🔸 حضرت شعیب ـ علیه السلام ـ در ميان انبياء، سیر محبتی داشتند. محبت، فرع معرفت است و معرفت به خدا، فرع مجاهده و شناخت نفس است. افرادی که در جامعه، هزار رقم مشكلات دارند، انذار و محبت مورد تأیید قرآن است که آنها را نجات میدهد، آخرش يك حركتي باید ايجاد شود.
🔹 تمام مشكل ما اين نيست كه محبت نداريم، محبت فرع معرفت و زحمت است. وابستگيهاي نفساني، مانع انسان است. اگر نفس را رها کنی، بیش از هشت ساعت میخوابد، از خواب که بیدار شود، میل به انواع غذاها دارد، ارتباط با خانواده هست، ارتباط با اجتماع هست، با این همه اشتغالات، این نفس میخواهد مبتلا به عشق خدا باشد، معلوم است که نمیشود.
ادامه دارد...
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
منبر جالب و درس آموز امام خمینی
در کتاب «پارهای از خورشید»، یکی از برادران شهید مطهری خاطرهای پیرامون امام راحل (ره) نقل میکند که خلاصهاش چنین است: آقا سید روحالله، از همان اوایل جوانی، طلبه زبده و سخنوری بهحساب میآمد و در محافل مختلف مورد اقبال بود. یکبار در میانه سخنرانی ایشان که جمع کثیری هم مستمع آن بودند، یکباره در نقطه اوج، سخنرانی خود را نیمهکاره گذاشت و روضه خواند و مجلس را تمام کرد. پس از جلسه با تعجب از ایشان علت را جویا شدم. ایشان پاسخ داد: دیدم گوش تا گوش جمعیت نشسته و به حرفهای من با دقت توجه میکنند، یکلحظه حس کردم از این وضعیت حس رضایت دارم و به خود نهیب دادم که آقا! این منبر باید ابزار بندگی باشد نه حجابی میان من و معبود و همین شد که حرف را همانجا تمام کردم.
جای دیگری پیرامون امام خمینی (ره) نقلشده که ایشان پس از مورد مشابهی، با خود عهد کرده بود که تا مدتی منبر نرود و تا ۴ سال هم منبر نرفته بود
【💛↷】
شھربایدبزند
عڪستورا
برهمہجا ...
توشدیچشم
وچــراغ
منو ...
اینمردمشہر💔
#جهاد_المقاومة 🇱🇧
#شهیدعمادمغنیه
🔴 #سبک_زندگی_شهدا
💠 وقتی نبود، وقتی منطقه بود و مدتها میشد که من و بچّهها نمیدیدمش، دلم میگرفت. توی #خیابان زنها و مردها را میدیدم که دست در دست هم راه میروند، غصّهام میشد. زن، شوهر میخواهد بالای سرش باشد. میگفتم: «تو اصلاً میخواستی این کاره بشوی چرا آمدی مرا گرفتی؟» میگفت: «پس ما باید بیزن میماندیم؟» میگفتم: «اگر سر تو نخواهم نق بزنم پس باید سر چه کسی بزنم؟» میگفت: «اشکال ندارد ولی کاری نکن #اجر زحمتهایت را کم کنی، اصلاً پشت پردهی همهی این کارهای من، بودن توست که قدمهایم را محکمتر میکند.» نمیگذاشت اخمم باقی بماند. کاری میکرد که #بخندم و آن وقت همهی مشکلاتم تمام میشد.
🔴 #شهید_عباس_بابایی
┄┄••❅🌈🇮🇷❅••┄┄
🆔 @Jameeh_Mahdavi
┄┄••❅🌈🇮🇷❅••┄┄
🔴🔵 امام زمانی بودن سخت نیست فقط جگر میخواد .اگر مردش هستی بسم الله
🌺 وارد میوهفروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب را پرسیدم. فروشنده گفت: موز شانزده تومان و سیب ده تومان. گفتم از هر کدام دو کیلو به من بده. پیرزنی وارد میوهفروشی شد و پرسید: محمد آقا سیب چند؟ میوه فروش پاسخ داد: مادر کیلویی سه تومان! نگاه تعجبزدهام را به سرعت به میوهفروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش مرا به آرامش دعوت کرد. صبر کردم. پیرزن گفت: محمد آقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همشون سیب را ده-دوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمیشه میوه خرید!
🔹محمد آقای میوهفروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و او را راهی کرد و رو به من کرد و گفت: این پیرزن به تازگی پسرش و عروسش را تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوهی یتیم! من چند بار خواستم به او کمک کنم و به او میوهی مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد. به همین خاطر هیچ وقت روی میوهها تابلوی قیمت نمیزنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمتها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچههاش میوه بخره. راستش را بخواهی من به هر کسی که نیاز داشته باشه کمک میکنم و همیشه با امام زمانم معامله میکنم.
🔺دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود. دلم میخواست روی میوهفروش را ببوسم، میوهها را خریدم، سوار ماشین شدم و هقی زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان علیه السلام خجل بودم و با خودم میگفتم؛ ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم را با امام زمانم معامله میکردم.
🆔 @emame_zaman
1_598408067_۷.mp3
10.74M
🔷 داستان تشرف شماره 59
🔴داستان تشرف احمد عسکری کرمانشاهی و دستور ساخت مسجد امام حسن مجتبی(ع) در شهر مقدس قم
🎙️#ابراهیم_افشاری
🆔 @tasharofat