eitaa logo
به سوی ظهور
269 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
56 فایل
ان شاءالله بتوانیم در کنار هم گامی در جهت هموار شدن ظهور مولامون حضرت مهدی فاطمه عجل الله فرجه برداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 نزدیک مغرب است خدایا چه می شود؟ کشتی شکست خورده دریا چه می شود؟ از لاله های خون جراحات زخم عشق مقتل ز عمق فاجعه دریاچه می شود با چکمه های بند نبسته رسیده شمر با زخمهای سینه بابا چه می شود قاتل ز بس برید از نفس فتاد ای سر بریده بعد تو با ما چه می شود نزدیک مغرب است چه باد مخالفی نزدیک مغرب است ندا داد هاتفی : ای کشته فتاده به صحرا حسین من ای میوه رسیده زهرا حسین من آن کهنه پیرهن که خودم بافتم چه شد ای بانی قیامت کبرا حسین من یادش به خیر شانه زدن های موی تو ای صاحب شفاعت عظما حسین من چشمت زدند عاقبت این هرزه چشم قربانی حسادت دنیا حسین من مغرب شد و گذشت وَ حالا شب آمده بعد از تمام حادثه ها زینب آمده زینب رسید و خاطره ها را مرور کرد از بین نیزه های شکسته عبور کرد آهی کشید و گفت «أأنت اخی»حسین اینجا گریز روضه ی ما جفت و جور کرد بشنید یا «اخی الیً»صبور باش دل را به امر حنجر پاره صبور کرد در آخرین دقایق گودال قتلگاه هر نیزه ای به گونه ای عرض حضور کرد قلب ز شعله دلخورش آتش گرفته است ناگاه دید چادرش آتش گرفته است ◾️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
من از آتش زدن بال و پرت میترسم شب به پایان برسد از سحرت میترسم این جماعت همه در فکر عذابت هستند آه از آتش روی جگرت میترسم غم چشمان تو با قبل تفاوت دارد بی من زار نرو از سفرت میترسم اصلا امشب چقدر توصیه داری آقا دارم از اینهمه اما اگرت میترسم چشم من خورد به اکبر جگرم سوخت حسین من ز پاشیدن جسم پسرت میترسم تیرهایی که سه شعبست مهیا کردند از تهاجم سوی چشم قمرت میترسم رحم بر طفل صغیر تو ندارند اینها خیلی از تیر و گلوی ثمرت میترسم زنده ای و بسوی خیمه ی تو می آیند ته گودال ز چشمان ترت میترسم ◾️شعر از سید پوریا هاشمی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
امشب عزیز فاطمه مهمان خواهر می شود فردا میان قتلگه در خون شناور می شود امشب درون خیمه گه دارد هزاران گفتگو فردا در این صحرا سرش دلدار خنجر می شود امشب به سقا بس سخن گوید ز سوز تشنگی فردا تمام باغ او لب تشنه پرپر می شود امشب چو شمعی پر شرر تا صبح می سوزد ولی فردا ز جور کوفیان بی عون جعفر می شود امشب همه پروانه ها دور و برش پر می زنند فردا فدای راه حق بی شیر اصغر می شود امشب یتیم مجتبی بنهاده سر دوش عمو فردا ز سم اسبها صد پاره پیکر می شود امشب تمام دیده ها رو جانب لیلا بود زیرا که چون فردا شود مجنون اکبر می شود امشب مناجات حسین تا عرش اعلا می رود فردا سرش از تن جدا مهمان مادر می شود امشب کند زینب دعا هرگز نگردد صبحدم فردا ز جور خصم دون بی یار و یاور می شود امشب ز راز دشت خون زینب حکایت می کند فردا کنار علقمه او بی برادر می شود امشب برای روز نو در کف نمانده چاره اش فردا سر جانان جدا از تیغ و خنجر می شود ▪️شعر از حبیب الله موحد 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 نزدیک مغرب است خدایا چه می شود؟ کشتی شکست خورده دریا چه می شود؟ از لاله های خون جراحات زخم عشق مقتل ز عمق فاجعه دریاچه می شود با چکمه های بند نبسته رسیده شمر با زخمهای سینه بابا چه می شود قاتل ز بس برید از نفس فتاد ای سر بریده بعد تو با ما چه می شود نزدیک مغرب است چه باد مخالفی نزدیک مغرب است ندا داد هاتفی : ای کشته فتاده به صحرا حسین من ای میوه رسیده زهرا حسین من آن کهنه پیرهن که خودم بافتم چه شد ای بانی قیامت کبرا حسین من یادش به خیر شانه زدن های موی تو ای صاحب شفاعت عظما حسین من چشمت زدند عاقبت این هرزه چشم قربانی حسادت دنیا حسین من مغرب شد و گذشت وَ حالا شب آمده بعد از تمام حادثه ها زینب آمده زینب رسید و خاطره ها را مرور کرد از بین نیزه های شکسته عبور کرد آهی کشید و گفت «أأنت اخی»حسین اینجا گریز روضه ی ما جفت و جور کرد بشنید یا «اخی الیً»صبور باش دل را به امر حنجر پاره صبور کرد در آخرین دقایق گودال قتلگاه هر نیزه ای به گونه ای عرض حضور کرد قلب ز شعله دلخورش آتش گرفته است ناگاه دید چادرش آتش گرفته است ◾️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur