eitaa logo
به سوی ظهور
292 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
56 فایل
ان شاءالله بتوانیم در کنار هم گامی در جهت هموار شدن ظهور مولامون حضرت مهدی فاطمه عجل الله فرجه برداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ✅پرسش:در خصوص شخصیت‌های می خواستم بیشتر بدانم؟ 〰️ بخش1: عبدالله ابن حسن(ع) 〰️ ▪️عبدالله فرزند امام مجتبی (علیه السلام) کودکی یازده ساله بود و روز در خیمه گاه با زنان به سر می برد. ▫️ (علیه السلام) از شدت جراحات بر زمین افتاده بودند و در محاصره دشمن بودند که عبدالله از خیمه بیرون دوید و شتابان به جانب امام رفت. (علیه السلام) به حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: «خواهرم ! او را نگه دارید.» عبدالله در حالی که زینب او را گرفته بود، فریاد زد: «سوگند به خدا زا عمویم جدا نمی شوم!» . سپس به سختی از دستان عمه اش زنیب جدا شد و به میدان رفت. ▪️هنگامی که ابجربن کعب شمشیر خود را به سوی امام پائین آورد. عبدالله فریاد زد: ▫️«ای ناپاک زاده، وای بر تو! می خواهی عمویم را بکشی؟!» ▪️این را که گفت دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور کند ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد . فریاد عبدالله به «وامتاه» بلند شد. امام او را به سینه چسبانیدند و فرمودند : ▫️« ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده است، صبر کن و آن را حساب خیر بگذار.» 🔘سرانجام عبدالله در آغوش امام حسین (علیه السلام) به دست حرمله به شهادت رسید. 💔 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم... 💔 🥀 🏴فرا رسیدن سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد🥀 ✨ ✨ 🆔 @besooyezohur
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸قبر مخفی و ظهور منجی🔸 🔴اینکه حضرت زهرا (س) اجازه نداد قبرش آشکار شود، یک هنر سیاسی بزرگ، توأم با دوراندیشی بود که طول تاریخ را متأثر از خود کند. 🖤حضرت زهرا (س)، اساس تمدن فاطمی را بر روی مخفی بودن قبر خود نهاد که با ظهور حضرت مهدی (عج) این تمدن به کمال رسیده و قبر مادرش آشکار می‌شود. ⌛️کسانیکه هزار و صد و چند سال در انتظار ظهورند، قدر امامشان را می‌دانند زیرا به دلیل غیبت امام، انسان منهای دین، و دین منهای اسلام، و اسلام منهای امامت شد و عالم پر از ظلم و جور شدو چون امامت به اسلام باز گردد و دین به اسلام و انسان به دین زنده شود، عالم پر از عدل و داد خواهد شد. 🌥او غایب شد تا قدرش آشکار شود؛ همانگونه که فاطمه زهرا (س) قبر خود را مخفی نمود تا قدر شوهرش، رهبرش و امامش آشکار شود. 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ هم بازیانم نیستند، امشب کنار بسترم قاسم، عمو عبّاس، عبدالله، داداش اکبرم یادت می آید من چقدر آسوده می خوابیدم آن شبها که می خندید در گهواره ی خود اصغرم؟ امشب ولی بدخوابم و هی خواب می بینم چهل اسب بزرگ سرخ مو رد می شوند از پیکرم بر گونه ام جای چهار انگشت می سوزد عمو! زخم است، تاول تاول است انگشتهای لاغرم بابا! برای من نخر آن گوشوار نقره را حالا که هی خون می چکد از گوشهای خواهرم بابا لبش را بسته و دیگر نمی بوسد مرا دیگر نمی گوید به من «شیرین زبانم، دخترم» من دختر خوبی شدم آرام می خوابم فقط امشب نمی دانم چرا هی درد می گیرد سرم😭💔 🔘شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 کشته ی دوست شدن در نظر مردان است پس بلا بیشترش دور و بر مردان است یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد در دل کودک اینها جگر مردان است همه اصحاب حرم طفل غرورش هستند این پسر بچه ی خیمه، پدر مردان است بست عمامه؛ همه یاد جمل افتادند این پسر هرچه که باشد پسر مردان است نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست دست بر دست گرفتن هنر مردان است بگذارید ببینند خودش یک حسن است حرف در خیمه شدن بر ضرر مردان است گرچه ابن الحسنم پر شدم از ثارالله بنویسید مرا یابن ابی عبدالله مصحف ما، چه به هم ریختنت وای عمو چقدر تیر نشسته به تنت وای عمو همه ی رخت تو غارت نشده...پاره شده بس که یکپارچه با پا زدنت وای عمو آمدم تا که اجازه بدهی و یک یک نیزه ها را بکشم از بدنت وای عمو جان نداده همه بالای سرت جمع شدند چه شلوغ است سر پیرهنت وای عمو آنقدر نیزه زیاد است نمیدانم که بکشم از بدنت یا دهنت؟ وای عمو💔 🔘شعر از 🙏 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🖤 او به چشم می‌بیند روضه‌هایی را که ما فقط می‌شنویم...! ✋ این شب‌ها برای آرامش دل مهربانش صدقه بدهیم.. ◾️ ✨ 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴  نوجوان قبیلۀ خورشید  عالم دَهر مکتب توحید  آمده نیزۀ جمل در دست  سیزده شیشه عسل در دست  نام او چیست در عشیرۀ عشق؟  قاسم بن الحسن،نبیرۀ عشق  کارصد تیغ کرده مژگانش  خشم عباس برق چشمانش  با لب خشک خود غزل می خواند  شعر احلی من العسل می خواند  از نگاه و صداش غم می ریخت  رجزش دشت را به هم می ریخت  نعره می زد: منم یتیم حسن  کفنم را حسین کرده به تن  غیرتی سبز خون رگهایم  نوه ی بوتراب و زهرایم  آمدم پابه پای شمشیرم  انتقام مدینه را گیرم  یا علی گفت و لب تر از می کرد  اسب ها را یکی یکی پی کرد  تیغ را رقص ذوالفقاری داد  همه کفر را فراری داد  با دل شیر تا کجا رفته!؟  چقدر او به مجتبی رفته!!!  گر چه از چارسو گلاویزند  کوفیان مثل برگ می ریزند  لشگر ظلم را چه شاکی کرد  مرحبا، خوب گرد و خاکی کرد  تیغ می زد، سینجلی می گفت  مست و مدهوش یاعلی می گفت  عاقبت تشنگی به بندش کرد  نیزه ای آمد و بلندش کرد  از لب آسمان زحل افتاد  سیزده شیشه عسل افتاد  طاقت صبر را زکف برده  مثل زهرا چه بد زمین خورده!؟  دیدم از رد بند نعلینی  قد کشیده به طرفة العینی  دشنه کینه را صدا کردند  سر مهتاب را جدا کردند  کاروان را ز کربلا بردند  سر او را مغیره ها بردند  🍃وحید قاسمی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ این نالۀ شکستۀ یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل خجلت زده غریب و پریشان و مضطرست از دخترم سکینه شنیدم چه ها شده رویت خضاب گشته ز خون کبوترست مهلت بده دوباره گلم را بغل کنم من مادرم که سینۀ من مهد اصغرست یا که ببند چشم علی یا که صبر کن چشمش هنوز در پی بیچاره مادرست با من مگو که تیر به حلق علی زدند بر حنجرش نشانۀ تیزی خنجرست داغش عظیم اگر چه خودش شیر خواره بود این داغ سخت با همه غم ها برابرست💔😭 ▪️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 نزدیک مغرب است خدایا چه می شود؟ کشتی شکست خورده دریا چه می شود؟ از لاله های خون جراحات زخم عشق مقتل ز عمق فاجعه دریاچه می شود با چکمه های بند نبسته رسیده شمر با زخمهای سینه بابا چه می شود قاتل ز بس برید از نفس فتاد ای سر بریده بعد تو با ما چه می شود نزدیک مغرب است چه باد مخالفی نزدیک مغرب است ندا داد هاتفی : ای کشته فتاده به صحرا حسین من ای میوه رسیده زهرا حسین من آن کهنه پیرهن که خودم بافتم چه شد ای بانی قیامت کبرا حسین من یادش به خیر شانه زدن های موی تو ای صاحب شفاعت عظما حسین من چشمت زدند عاقبت این هرزه چشم قربانی حسادت دنیا حسین من مغرب شد و گذشت وَ حالا شب آمده بعد از تمام حادثه ها زینب آمده زینب رسید و خاطره ها را مرور کرد از بین نیزه های شکسته عبور کرد آهی کشید و گفت «أأنت اخی»حسین اینجا گریز روضه ی ما جفت و جور کرد بشنید یا «اخی الیً»صبور باش دل را به امر حنجر پاره صبور کرد در آخرین دقایق گودال قتلگاه هر نیزه ای به گونه ای عرض حضور کرد قلب ز شعله دلخورش آتش گرفته است ناگاه دید چادرش آتش گرفته است ◾️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
جهان خسته در انتظار توست روزی دیگر گذشت و نیامدی💔 نمی دانم کجایی اما می دانم برای جدت خون گریه می کنی متعجبم زمین گریه های تو را چگونه تحمل می کند🏴 ✨شبتون مهدوی✨ 🆔 @besooyezohur
🌹رقیه جان ▪️ عمه قربانت شود کمتر ببر نام حسین (ع) ▪️ اندکی دیگر تو هم مهمان بابا مى شوی 🏴شهادت مظلومانه سه ساله سیدالشهدا علیه السلام سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنیم🏴 🆔 @besooyezohur
••• °• حسنــم غــریب است...! ▪️شیخ احمد ڪافى(ره) مے فرمـــود : يكى از منبــرى هاى مهم تهران مرحوم شيخ على اكبر تــــرك بود خيلى منبری خوبى بود.او دو خوبى داشت يكى آدم رشيـــدی بود ، دوم آدم متــــدينى بود. °• ايام عراق مى آمد فاطميـه اول را كربلا منبر مى رفت فاطميه دوم نجف، من از ‍ شنيدم . مرحوم حاج شيخ على اكبـر تبريـــزى مى گفت: من جــوان بودم تبريز منبــــر مى رفتم. ماه رمضــان تا شب بيست و هفتـم ماه پيـــش نيآمد که مــن یک شب نـامى از آقـا امـــام (ع) ببريم غرضى هم نداشتم زمينه حــــرف جور نشد ، گفت همـــــان شب بيست و هفتم میخوانیم، رفتم خانه خوابيدم . °• در عالم رؤيــــــا مشرف شدم محضـر مقدس بى‌بى (س) سلام كـردم حضرت كِــدرانه جوابم داد. گفتم بى بى جان ،من از آن نوكـرهاى بى ادب نيستم اسائه ادبـى خيـال نمیکنم از من سر زده باشـــد كه از من نــاراحت شده باشيد ! چـرا اين طــــــور جـواب مرا مى دهيد؟ حضرت فرمود: حاج شيخ مگــر پســر من نيست؟ فهميدم كار از كجا آب خورده ، چرا يـادى از حسنـم نمى كنى؟ غریب است ، مظلـوم است... 🏴رحلت جانگداز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت مظلومانه آقا علیه السلام تسلیت باد 🏴 ◼️▫️◼️▫️◼️▫️◼️ 🆔 @besooyezohur
✨باسم الله النور✨ ⚫عظمت و شدت مصیبت امام حسن عسکری علیه‌السلام ⚫ 🔅آیت الله (ره) : ▪️مصیبت امام حسن عسکری سلام‌الله‌علیه، خیال می‌کنم که خیلی‌خیلی شدیدتر بود از مصائب آباء مطهّرینش علیهم‌السلام، به‌جهت اینکه دید و رسید به آنچه که حضرت رسول صلی ‌الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلم فرموده بود که : 👈«غیبت می‌کند، تا پر بشود زمین از ظلم و جور، بعد ظهور می‌کند» ؛ دید که وقتش شده است. چقدر بر او این مطلب سخت بود💔 ⭕[امام حسن عسکری به امام عصر علیهما‌السلام فرمود:} یا سیّد اهل‌بیته، در بلاد و... نمان، برو در بیابان‌ها؛ جایی نمان که تو را ببینند و بشناسند و بکشند! 🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️ 🆔 @besooyezohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یکی از متهمین شهادت سید روح‌الله عجمیان: تاکنون چنین خشونتی ندیده بودم! 🆔 @besooyezohur
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸قبر مخفی و ظهور منجی🔸 🔴اینکه حضرت زهرا (س) اجازه نداد قبرش آشکار شود، یک هنر سیاسی بزرگ، توأم با دوراندیشی بود که طول تاریخ را متأثر از خود کند. 🖤حضرت زهرا (س)، اساس تمدن فاطمی را بر روی مخفی بودن قبر خود نهاد که با ظهور حضرت مهدی (عج) این تمدن به کمال رسیده و قبر مادرش آشکار می‌شود. ⌛️کسانیکه هزار و صد و چند سال در انتظار ظهورند، قدر امامشان را می‌دانند زیرا به دلیل غیبت امام، انسان منهای دین، و دین منهای اسلام، و اسلام منهای امامت شد و عالم پر از ظلم و جور شدو چون امامت به اسلام باز گردد و دین به اسلام و انسان به دین زنده شود، عالم پر از عدل و داد خواهد شد. 🌥او غایب شد تا قدرش آشکار شود؛ همانگونه که فاطمه زهرا (س) قبر خود را مخفی نمود تا قدر شوهرش، رهبرش و امامش آشکار شود. 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
حال دختر پیامبر رو به وخامت بود. اولی به همراه دومی وضعیت را به ضرر خود دیدند و قصد عیادت از ایشان را کردند... تا با این کار، خود را بی تقصیر جلوه دهند، و مسئله غصب خلافت و هجوم به خانه‌ی علی را؛ معمولی جلوه دهند! و به حکومت خود رنگ مشروعیت بدهند.... با مخالفت حضرت زهرا مواجه شدند. مجبور شدند امیرالمومنین را واسطه کنند! حضرت موضوع را با فاطمه‌ی زهرا(س) در میان گذاشت. به مولا فرمود: علی جان؛‌ خانه خانه‌ی توست من هم به منزله‌ی کنیز و خدمتگزار در خانه ات هستم...! هر طور صلاح میدانی عمل کن. (مطیع‌ مطلق‌ امام‌ بود) داخل شدند. حضرت صورت خود را از آنها برگرداند فرمود: با شما حرف نمیزنم فقط بگویید: آیا این سخن را از پدرم پیامبر شنیده اید؟! که فرمود: "فاطمه پاره ی تن من است هرکس او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده" هر دو تایید کردند که بله شنیده ایم! و بعد حضرت زهرا(س) فرمود: خدا و فرشتگان شاهدند که شما مرا خشمگین کردید، و اگر پدرم را ملاقات کنم ابتدا از شما دو نفر در محضرش شکایت میکنم... اولی به خود آمد و گریه کرد! دومی با آرنج به او زد و گفت: مرد بزرگ؛ تو خلیفه هستی و او در بستر مرگ است! چرا با حرف های یک زن خودت را باخته ای؟! و بعد حضرت زهرا(س) به دومی فرمود: من بعد از هر نمازی که میخوانم تو را نفرین میکنم... 📚 بحارالانوار،ج۴۳،ص۱۹۸ 🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃 زندانی که علیه السلام را در آن نگه داشتند" ...😞 🔸به اندازه قیامی در نماز هم جا ندارد!💔 🆔 @besooyezohur
زندان طاقت فرسای امام موسی کاظم علیه السلام 😭💔 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سر آوردم گناهی از تمام کوه ها سنگین تر آوردم من آن حُرّم کز اول خویش را سد رهت کردم تو را در این زمین بین هزاران لشگر آوردم به جای دسته گل با دست خالی آمدم اما دلی صد پاره تر از لاله های پرپر آوردم نشد تا از فرات آب آورم از بهر اطفالت ولی بر حنجر خشکیده ات چشم تر آوردم غبارم کن، به بادم ده مرا، دور سرت گردان فدایم کن که در میدان ایثارت سر آوردم گرفته جان به کف در محضرت، فرزند دلبندم قبولش کن که قربانی برای اصغر آوردم سرشک خجلت از چشمم چو باران بر زمین ریزد زبان عذرخواهی بر علیّ اکبر آوردم همین ساعت که بر من یک نظر از لطف افکندی به خود بالیدم و مانند فطرس پر برآوردم بده اذنم که خم گردم، ببوسم دست عبّاست که روی عجز بر آن یادگار حیدر آوردم چه غم گر جرم من از کوه سنگین تر بُوَد میثم که سر بر آستان عترت پیغمبر آوردم 🍃شعر از استاد 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 کشته ی دوست شدن در نظر مردان است پس بلا بیشترش دور و بر مردان است یازده ساله ولی شوق بزرگان دارد در دل کودک اینها جگر مردان است همه اصحاب حرم طفل غرورش هستند این پسر بچه ی خیمه، پدر مردان است بست عمامه؛ همه یاد جمل افتادند این پسر هرچه که باشد پسر مردان است نیزه بر دست گرفتن که چنان چیزی نیست دست بر دست گرفتن هنر مردان است بگذارید ببینند خودش یک حسن است حرف در خیمه شدن بر ضرر مردان است گرچه ابن الحسنم پر شدم از ثارالله بنویسید مرا یابن ابی عبدالله مصحف ما، چه به هم ریختنت وای عمو چقدر تیر نشسته به تنت وای عمو همه ی رخت تو غارت نشده...پاره شده بس که یکپارچه با پا زدنت وای عمو آمدم تا که اجازه بدهی و یک یک نیزه ها را بکشم از بدنت وای عمو جان نداده همه بالای سرت جمع شدند چه شلوغ است سر پیرهنت وای عمو آنقدر نیزه زیاد است نمیدانم که بکشم از بدنت یا دهنت؟ وای عمو💔 🔘شعر از 🙏 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴  نوجوان قبیلۀ خورشید  عالم دَهر مکتب توحید  آمده نیزۀ جمل در دست  سیزده شیشه عسل در دست  نام او چیست در عشیرۀ عشق؟  قاسم بن الحسن،نبیرۀ عشق  کارصد تیغ کرده مژگانش  خشم عباس برق چشمانش  با لب خشک خود غزل می خواند  شعر احلی من العسل می خواند  از نگاه و صداش غم می ریخت  رجزش دشت را به هم می ریخت  نعره می زد: منم یتیم حسن  کفنم را حسین کرده به تن  غیرتی سبز خون رگهایم  نوه ی بوتراب و زهرایم  آمدم پابه پای شمشیرم  انتقام مدینه را گیرم  یا علی گفت و لب تر از می کرد  اسب ها را یکی یکی پی کرد  تیغ را رقص ذوالفقاری داد  همه کفر را فراری داد  با دل شیر تا کجا رفته!؟  چقدر او به مجتبی رفته!!!  گر چه از چارسو گلاویزند  کوفیان مثل برگ می ریزند  لشگر ظلم را چه شاکی کرد  مرحبا، خوب گرد و خاکی کرد  تیغ می زد، سینجلی می گفت  مست و مدهوش یاعلی می گفت  عاقبت تشنگی به بندش کرد  نیزه ای آمد و بلندش کرد  از لب آسمان زحل افتاد  سیزده شیشه عسل افتاد  طاقت صبر را زکف برده  مثل زهرا چه بد زمین خورده!؟  دیدم از رد بند نعلینی  قد کشیده به طرفة العینی  دشنه کینه را صدا کردند  سر مهتاب را جدا کردند  کاروان را ز کربلا بردند  سر او را مغیره ها بردند  🍃وحید قاسمی 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ این نالۀ شکستۀ یک خسته مادرست بی شیر بودنم به خدا مرگ آورست آن مادری که شیر ندارد دهد به طفل خجلت زده غریب و پریشان و مضطرست از دخترم سکینه شنیدم چه ها شده رویت خضاب گشته ز خون کبوترست مهلت بده دوباره گلم را بغل کنم من مادرم که سینۀ من مهد اصغرست یا که ببند چشم علی یا که صبر کن چشمش هنوز در پی بیچاره مادرست با من مگو که تیر به حلق علی زدند بر حنجرش نشانۀ تیزی خنجرست داغش عظیم اگر چه خودش شیر خواره بود این داغ سخت با همه غم ها برابرست💔😭 ▪️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ 🆔 @besooyezohur
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه ! یک جبل الرحمه از برابر من رفت نیست کمر درد من به خاطر اکبر دردم از این است که برادر من رفت گفتم ابولفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبر من رفت بسکه بلند است هلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت زود زمین خوردن من علتش این است تیر به بال تو خورد و در پر من رفت چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم وای چه ها بر تو ای برادر من رفت گفت مرا هم ببر به علقمه – گفتم : زودتر از رفتن تو مادر من رفت رفتی با رفتن تو دست حرامی تا بغل گوشواره ی دختر من رفت طفل رضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیده آب آور من رفت جان حسین – روی نیزه باش مراقب دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت 💔😭 ▪️شعر از 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
تصور كن ببينى رفت و امد نيست حرم لبريز زائر نيست مسافر يا مجاور نيست دگر سينه زن و مداح و شاعر نيست علم ممنوع ورود دسته هم ممنوع صداى نوحه و سينه زنى و ذكر و دم ممنوع محرم پرچم مشكى زدن دورحرم ممنوع تصور كن مدينه در تمام سال اين طوريست به روى قبرهايش سايبان هم نيست فقط يك گريه كن دارد كه ان مهديست! 💔 🆔 @besooyezohur
در مشـهد و مدیـنہ ♥️خدایا چہ محشرسٺ شال عزا بہ گردن ♥️زهرا و حیدر اسٺ یا بن الحسن بیا ڪه ♥️تسلا دهیم تو را چون سوگ "مجتبی" و "رضا" ♥️و "پیغمبر" اسٺ تعجیل در مولا پنج صلوات 🆔 @besooyezohur
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸قبر مخفی و ظهور منجی🔸 🔴اینکه حضرت زهرا (س) اجازه نداد قبرش آشکار شود، یک هنر سیاسی بزرگ، توأم با دوراندیشی بود که طول تاریخ را متأثر از خود کند. 🖤حضرت زهرا (س)، اساس تمدن فاطمی را بر روی مخفی بودن قبر خود نهاد که با ظهور حضرت مهدی (عج) این تمدن به کمال رسیده و قبر مادرش آشکار می‌شود. ⌛️کسانیکه هزار و صد و چند سال در انتظار ظهورند، قدر امامشان را می‌دانند زیرا به دلیل غیبت امام، انسان منهای دین، و دین منهای اسلام، و اسلام منهای امامت شد و عالم پر از ظلم و جور شدو چون امامت به اسلام باز گردد و دین به اسلام و انسان به دین زنده شود، عالم پر از عدل و داد خواهد شد. 🌥او غایب شد تا قدرش آشکار شود؛ همانگونه که فاطمه زهرا (س) قبر خود را مخفی نمود تا قدر شوهرش، رهبرش و امامش آشکار شود. 🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴 🆔 @besooyezohur
🥀 🥀 🍁ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای... 🍁آقا سرت سلامت از اینکه به دوشِ خود.. بارِ بزرگ ماتم مادر کشیده ای... 🖤 جهت تعجیل در مولا پنج صلوات 🖤 🆔 @besooyezohur
🥀 سلام من بہ رقیہ،بہ خاندان ڪریمش بہ گوشواره و زلف و،بہ اجتهاد رفیعش سلام من بہ رقیہ،بہ شام و ڪنج خرابہ بہ دسٺ و بال عمویش،بہ تشنگےِحبیبش 🆔 @besooyezohur
عرض تسلیت خدمت همه اعضای محترم🖤🖤🖤🖤 برا آرامش قلب امام زمان(عج)دعا بفرمایید و صدقه بدیدویک سوره بخوانیدبه نیت صبرامام زمان دربرابرمصیبت بزرگ روزعاشورا
🌹رقیه جان ▪️ عمه قربانت شود کمتر ببر نام حسین (ع) ▪️ اندکی دیگر تو هم مهمان بابا مى شوی 🏴شهادت مظلومانه سه ساله سیدالشهدا علیه السلام سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنیم🏴 🆔 @besooyezohur