چرا می گویم مولا جان؟!
چرا می گویم پدر جان؟!
اصلا مگر همچون منی با این کارنامه سیاه شایسته است با چون شمایی اینگونه سخن بگوید؟
امام رضا «ع» فرمودند: امام همچون دوستی صمیمی است...
از تشریفات معمول خبری نیست! وقت قبلی نمی خواهد... همانطور که هر روز صبح با شما همکلام میشویم
این هم از کرامت شماست...
#یا_صاحب_الزمان
#سلام_بر_مهدی
🍃🌸🍃🌸🍃
🆔 @besooyezohur
🍀🍀🍀🌺🌸🌸🌸🌺🍀🍀🍀
#امام_زمان_عج_و_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
خیلی بی تاب بود.ناراحتی در چهره اش موج می زد. پرسیدم چیزی شده!؟ #ابراهیم با ناراحتی گفت: دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسائی ، تو راه برگشت، درست در کنار مواضع دشمن، #ماشاالله_عزیزی رفت روی مین و #شهید شد.
عراقی ها تیراندازی کردن و ما مجبور شدیم برگردیم.
تازه علت ناراحتی اش را فهمیدم. هوا که تاریک شد #ابراهیم حرکت کرد، نیمه های شب هم برگشت، خوشحال و سرحال! مرتب فریاد می زد؛
#امدادگر...
#امدادگر...
سریع بیا، #ماشالله زنده است!
بچه ها خوشحال بودند، #ماشاالله را سوار آمبولانس کردیم.
اما #ابراهیم گوشه ای نشسته بود به فکر! کنارش نشستم.
با تعجب پرسیدم تو چه فکری!؟ مکثی کرد و گفت:
#ماشاءالله وسط میدان مین افتاد، نزدیک سنگر عراقی ها.
اما وقتی به سراغش رفتم آنجا نبود.کمی عقب تر پیداش کردم، دور از دید دشمن.
در مکانی امن! نشسته بود منتظر من.
از زبان #ماشاءالله:
خون زیادی از پای من رفته بود. بی حس شده بودم. عراقی ها اما مطمئن بودند که #زنده نیستم. حالت عجیبی داشتم. زیر لب فقط می گفتم: #یا_صاحب_الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادرکنی. هوا تاریک شده بود.
جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد.چشمانم را به سختی باز کردم. مرا به آرامی بلند کرد. از #میدان_مین خارج شد. در گوشه ای #امن مرا روی زمین گذاشت.آهسته و آرام. من دردی حس نمی کردم! آن #آقا کلی با من صحبت کرد.
بعد فرمودند:
کسی می آید و شما را نجات می دهد.او #دوست ماست! لحظاتی بعد #ابراهیم آمد. با همان صلابت همیشگی. مرا به دوش گرفت و حرکت کرد.آن #جمال نورانی #ابراهیم را #دوست خود معرفی کرد.خوشا به حالش.
اینها را #ماشاءالله در دفتر خاطراتش نوشته بود .
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۱۷ الی ۱۱۸
🍀🍀🌺🌸🌺🍀🍀
🆔 @besooyezohur
🍀🍀🌺🌸🌺🍀🍀
💖 #سلام_امام_زمانم 💖
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما
#قیصر_امین_پور
#یا_صاحب_الزمان🙏💖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃 تعجیل در #ظهور مولا پنج صلوات 🍃
🆔 @besooyezohur
#روضه_دهه_دوم
#یا_صاحب_الزمان
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشکِ تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی💔
▪️شعر از وحید محمدی
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#التماس_دعا
🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨
🆔 @besooyezohur
#یا_صاحب_الزمان
🌹معنی چشم انتظاری را نفهمیدم ولی
🌸جان مادر های مفقودالاثر ها العجل
🙏💔
#شبتون_مهدوی
🆔 @besooyezohur
#یا_صاحب_الزمان
🌹معنی چشم انتظاری را نفهمیدم ولی
🌸جان مادر های مفقودالاثر ها العجل
🙏💔
#جمعه
#امام_زمان
#شبتون_مهدوی
🆔 @besooyezohur
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
#یا_صاحب_الزمان💔
بین ما فاصلہها، #فاصلہ انداختہاند
ڪاش این فاصلہ با آمدنت سر مےشد
شهر ما بوے #خدا داشت، دوبارہ اے ڪاش
با ظهورت نفس شهر #معطّر مےشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🌸 تعجیل در #ظهور مولا پنج صلوات 🌸
🆔 @besooyezohur
#مهدویت
#کلام_بزرگان
🔸بعضی از یاران من، به دست شما ترببت خواهند شد🔸
حجهالاسلام نظامالدین حائریشیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی ره):
من بیش از یکی دو بار [از پدرم این مطلب] را شنیده ام. سالها پیش از انقلاب، حالت خوابی (مکاشفه) برایشان پیش آمده بود که به ایشان گفته می شود: «بعضی از #یاران یا سربازان من به دست شما #تربیت خواهند شد» و سکه ای هم به ایشان می دهند.
قسمت مهم و ویژه این است که وقتی ایشان از خواب بیدار می شوند آن سکه که رویش «#یا_صاحب_الزمان» نوشته بوده، در دستشان بوده است. آن سکه را تا مدتی داشته اند اما ظاهراً زمانی که ساواک به خانه می ریزد، گم می شود.
🆔 @besooyezohur