دادم به چشم او دل اندوه پیشه را
غافل که مست می شکند زود شیشه را
ای مدعی بکوش که محکم گرفته است
عشق همیشه، دامن حسن همیشه را
در بیستون به صورت شیرین نگاه کن
تا حسن چون به سنگ فرو برد ریشه را
فرهاد را چه ذوق که او با وجود دل
در کار زخم سنگ کند زخم تیشه را
عرفی ببین فسردگی کشت ماهتاب
امشب که در بغل ننهادیم شیشه را
#عرفی
#غزل
@beytolghazal
خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند
من و ز کوی تو رفتن؟ زهی خیال محال
که دام زلف تو هرگز مرا رها نکند
چگونه سرو چمن خوانمت که سرو چمن
به سر کله نگذارد به بر قبا نکند
چگونه ماه فلک دانمت که ماه فلک
به دست جام نگیرد به بزم جا نکند
چه داند آنکه شب ما چگونه میگذرد
کسی که دست در آن طرهی دو تا نکند
کجا ملامت فرهاد میتواند کرد
کسی که صحبت شیرینش اقتضا نکند
ادیب اینهمه دلگرم سوز آه مباش
که سوز آه تو تأثیر در قضا نکند
#ادیب_نیشابوری
#غزل
@beytolghazal
جهان به مجلس مستان بیخرَد مانَد
که در شکنجه بوَد هرکسی که هشیارست
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ای جان تو جانم را از خویش خبر کرده
اندیشه تو هر دم در بنده اثر کرده
ای هر چه بیندیشی در خاطر تو آید
بر بنده همان لحظه آن چیز گذر کرده
از شیوه و ناز تو مشغول شده جانم
مکر تو به پنهانی خود کار دگر کرده
بر یاد لب تو نی هر صبح بنالیده
عشقت دهن نی را پرقند و شکر کرده
از چهره چون ماهت وز قد و کمرگاهت
چون ماه نو این جانم خود را چو قمر کرده
خود را چو قمر کردم باشد به میان آیی
ای چشم تو سوی من از خشم نظر کرده
از خشم نظر کردی دل زیر و زبر کردی
تا این دل آواره از خویش سفر کرده
#مولوی
#غزل
@beytolghazal
من از عهدِ آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم: تو را دوست دارم
نه خطی! نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازه غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم آواز با ما:
تو را دوست دارم تو را دوست دارم
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
مرا مقایسه با تو، بگو کسی نکند
کنار گل مگر از حُسن خار میگویند؟!
#کاظم_بهمنی
#تک_بیتی
@beytolghazal
من دلم می خواهد این خودکارها را بشکنم
وزن و بیت و مصرع و گفتارها را بشکنم
همصدا با خود کنم کوچه خیابان را سپس،
روز روشن خواب این بیدارها را بشکنم
گوشها چون بر نمیخیزند با صوت بلند
شهر را ویران کنم دیوارها را بشکنم
آن قدَر با دور باطل دور خود چرخیدهام
صفحهها و نقطهها، پرگارها را بشکنم
جامه نو قامت اندیشهها پوشم وَ بعد
رسمهای کهنه و پندارها را بشکنم
روزگار رفته را در حال حاضر آورم
جعبه سنگی راز غارها را بشکنم
نغمهای نو سر دهم در پردههای سازها
هرچه نی روئیده در نیزارها را بشکنم
با خدا هرطور میخواهد دلم صحبت کنم
قید و بند و عادت و تکرارها را بشکنم...
#تقی_شیرین_زاده
#غزل
@beytolghazal
من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته
امّید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
#حسین_منزوی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ما قصهی دل جز به بر یار نبردیم
وز یار شکایت سوی اغیار نبردیم
معلوم نشد صدق دل و سر محبت
تا این سر سودازده بر دار نبردیم
ما را چه غم سود و زیان است که هرگز
سودای تو را برسر بازار نبردیم
با حسن فروشان بهل این گرمی بازار
ما یوسف خود را به خریدار نبردیم
ای دوست که آن صبح دل افروز خوشت باد
یاد آر که ما جان ز شب تار نبردیم
سرسبزی آن خرمن گل باد اگر چند
از باغ تو جز سرزنش خار نبردیم
بیرنگیام از چشم تو انداخت اگر نه
کی خون دلی بود که در کار نبردیم
تا روشنی چشم و دل سایه از آن روست
از آینهای منت دیدار نبردیم
#هوشنگ_ابتهاج
#غزل
@beytolghazal