کیست این بانو که خلقی واله و شیدای اوست؟
گرمی بازار عشق از گرمی سودای اوست
#غلامرضا_شکوهی
#تک_بیتی
@beytolghazal
به قبرستان گذر کردم کم وبیش
بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بیکفن در خاک رفته
نه دولتمند برده یک کفن بیش
#باباطاهر
#دوبیتی
@beytolghazal
جهان به مجلس مستان بیخرَد مانَد
که در شکنجه بوَد هرکسی که هشیار است...
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
دور از همه مردم شدهام در خودم امشب
پیدا شدهام، گم شدهام در خودم امشب
لبریز ز سرمستی و سرریز ز هستی
دریای تلاطم شدهام در خودم امشب
در هر نفسم بوی گلی تازه شکفتهست
یک باغِ تبسّم شدهام در خودم امشب
تا نورِ تو تابیده به طور کلماتم
موسای تکلّم شدهام در خودم امشب
باریده مگر نمنمِ نامِ تو به شعرم
بارانِ ترنّم شدهام در خودم امشب؟!
هم دانهی دانایی و هم دامِ هبوطم
اسطورهی گندم شدهام در خودم امشب!
#قیصر_امینپور
#غزل
@beytolghazal
حد اعلایی و با حداقلها همنشین
آه مرواریدِ اصلِ با بدلها همنشین
از معمّا ماندنت چندیست لذت میبری
ای سؤال مشکلِ با راه حل ها همنشین
من به لطفِ دوستانت رفتم امّا سعی کن
بعدِ من کمتر شوی با این دغلها همنشین
دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت میکند
چشم وقتی می شود با مبتذلها همنشین
گردن آویزی چنین را پاره کن، آزاد شو
آه مرواریدِ اصلِ با بدلها همنشین
#كاظم_بهمنی
#غزل
@beytolghazal
کدام کیک تولد کدام شمع مزار؟
توهّم است که ما آمدیم و ما رفتیم...
#محمد_سهرابی
#تک_بیتی
@beytolghazal
گم کردهام بدون تو راهِ نجات را
خضرم که دادهام ز کف، آبِ حیات را
درد است این که با همهی پادشاهیام
مجبورم انتخاب کنم کیش و مات را
پشت بهانههای تو هر بار، نکتهای ست
حفظم تمام زیر و بمِ این نکات را
رحمت به روزگار! که پستی بلندیاش
رو کرده دستِ زندگیِ بیثبات را
ای عشق! این سکوت به معنای عجز نیست
حرمت نگاه داشتهام خاطرات را
#نفیسه_سادات_موسوی
#غزل
@beytolghazal
اين و آن هيچ مهم نيست چه فكری بكنند
غم نداريم، بزرگ است خدای خودمان!
#مهدی_فرجی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیدهای؟
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیدهای؟
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیدهای؟
بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیدهای؟
گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیدهای؟
من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیدهای؟
#سعدی
#غزل
@beytolghazal
آنسان که یادم داد چشمت دل سپردن را
یک روز یادم میدهد از یاد بردن را!
آنقدر دارم یادگار از تو که فرزندم
با زخمهای من بیاموزد شمردن را...
جان رقیبم را قسم خوردی که خوش عهدی
از اعتبار انداختی سوگند خوردن را!
تحقیر ما افتادگان تا کی؟ که یادت داد
اینگونه روی زخم مردم پا فشردن را
چشمی که بر من بسته ای بر غیر وا کردی
ممنونم از چشمت که آسان کرد مردن را...
#حسین_زحمتکش
#غزل
@beytolghazal