یک لحظه دلم زائر ایوان نجف شد
دل رفت به پابوسی ومهمان نجف شد
به به چه جلال وچه شکوه وجبروتی
سر تا قدم من همه حیران نجف شد
ذکر لب هر ذره علی بود در آن شب
دیدم در و دیوار غزلخوان نجف شد
ناد علیً یا علی، آمد به دل وجان
ذکرش ز شعف سلسله جنبان نجف شد
بارید مرا اشک ز چشمان گنهکار
ناگاه دلم غرقهی باران نجف شد
دل رفت به یاد علی و فرق پر از خون
از غصه فلک دست به دامان نجف شد
یادم به غم و غربتِ مولا علی افتاد
محراب هم از غصه پریشان نجف شد
#علی_زینبی
#غزل
@beytolghazal