دوست میدارد دلم جور و جفای دوست را
دوستتر از جان و سر درد و بلای دوست را
زحمت خود با طبیب مدعی خواهم نمود
تا بسازد چاره درد بی دوای دوست را
چون مراد دوست جان افشاندن است از دوستان
زودتر دریاب جان من رضای دوست را
در هوای او تواند داد عاشق سر به یاد
لیک نتواند نهاد از سر هوای دوست را
گر بدل کردی به صد فردوس خاک کوی دوست
رایگان از دست دادی خاک پای دوست را
دستبوس دوست میخواهی بشو دست از دو کُون
دست آلوده نشاید مرحبای دوست را
دوستیهای دو عالم را بروب از دل کمال
پاک باید داشتن خلوت سرای دوست را
#کمال_خجندی
#غزل
@beytolghazal