eitaa logo
بغض قلم
645 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
320 ویدیو
35 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸دریای کرم به حضور امام آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن(عليه‌السلام) دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل، حمالی را صدا زد که پول هایش را برایش ببرد. حضرت، پوستین خود را هم داد و فرمود: «این را هم به جای کرایه به آن مرد بده». 📒ستارگان درخشان، ص 46 🆔 https://eitaa.com/bibliophil
-464707839_1782328631.mp3
7.68M
🌸 داستان کریم یعنی حسن (عليه‌السلام) ✍ نویسنده داستان: دوست عزیرم، بانو الناز رحمت نژاد 🎙 گوینده داستان: بانو فاطمه فدایی 🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🌸 زیارت امام حسین در شب جمعه بدعت است؟! سلیمان اعمش چنین نقل کرده است که در کوفه همسایه ای داشتم که برخی شبها برای شب نشینی نزد او می‌رفتم و با هم گپ و گفتی می‌کردیم. شبی در میان حرف‌ها اتفاقاً سخن ازکربلا به میان آمد. از او پرسیدم نظرت درباره زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) چیست؟  او گفت: زیارت حسین (علیه السلام) نوعی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و سرانجام گمراهی آتش جهنم است. من بسیار ناراحت و خشمگین شدم. برخاستم و به خانه‌ام رفتم، اما با خود گفتم که بامداد پیش او می‌روم و گزیده ای از فضائل حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را برای او بازگو می‌کنم; اگر بر لجاجت و انکارش اصرار ورزید، او را می کشم. سلیمان می‌گوید: صبح که در خانه‌اش را زدم. همسرش پشت در آمد. سراغ شوهرش را گرفتم، زن گفت: دیشب برای زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) به کربلا رفته است. با تعجب فراوان از او جدا شدم و به طرف کربلا رفتم. با خود می‌گفتم: هم زیارتی می‌کنم و هم دوستم را می‌بینم .وقتی که وارد حرم مطهر شدم همسایه‌ام را یافتم که فروتنانه سربه سجده گذاشته و زارزار می‌گرید و از خدا استغفار و توبه می‌طلبد. بعد از مدت طولانی سر از سجده برداشت. نزد او نشستم. دیدم حالش آشفته و دگرگون است. پرسیدم: مرد حسابی، تو دیروز می‌گفتی زیارت امام حسین (علیه السلام) بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و سرانجامش آتش جهنم است، اما اکنون می‌بینم که به زیارتش آمده ای. چه شده است؟ گفت: سلیمان، سرزنشم نکن، زیرا من اصلا به امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) معتقد نبوده ام تا آنکه دیشب بعد از رفتنت خوابم برد و خوابی شگفت دیدم و به وحشت افتادم، گفتم :چه خوابی دیدی؟  گفت: در عالم خواب مردی جلیل القدر دیدم که زبان از وصف جمال و جلالش ناتوان است. گرداگرد او را جمعیتی احاطه کرده بودند و در جلوی او سواری بود و آن سوار برسر خود تاجی داشت چهارگوش و زیبا که روی هر گوشه و سمت آن گوهری درخشنده و زیبا نصب شده بود که تا مسافتی راه را روشن می‌کرد. از یکی ازخدمت‌گزاران آن حضرت پرسیدم: این آقا کیست؟ گفت: حضرت رسول الله (صلّی الله علیه و آله) هستند. پرسیدم: آنکه پیش روی اوست کیست؟ گفت: آقا امیرالمومنین علی، وصی رسول الله (صلّوات الله علیهما و آلهما) هستند. آنگاه دیدم، ناقه ای از جنس نور پیدا شد که هودجی از نور بر آن بود و در میان زمین و آسمان پرواز می کرد. پرسیدم: این ناقه ازکیست؟ گفت: ازحضرت خدیجه کبری و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) است. پرسیدم: این جوان کیست؟ گفت: حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) هستند و همهء آنها برای زیارت مظلوم کربلا حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می‌روند.  در این هنگام هودجی دیدم که نوشته هایی از طرف آن برزمین پخش می‌شود، پرسیدم: این ها چه‌اند؟  گفت: در این‌ها چنین نوشته شده است: “امان من النار لزوار الحسین (علیه السلام) لیله الجمعه."  (کسانی که در شب جمعه به زیارت امام حسین علیه السلام می‌آیند از آتش جهنم درامان‌اند). خواستم یکی از آن امان نامه‌ها را بردارم اما نگذاشت و گفت: تو که می‌گفتی زیارت امام حسین (علیه السلام) بدعت است لذا این نوشته بدست تو نمی‌رسد مگر آن که با اعتقاد و ایمان به برتری و شرافت آن حضرت، ایشان را زیارت کنی. در این حال با جزع و گریه و ترس از خواب بیدار شدم و درهمان ساعت به زیارت حضرت سیدالشهدااباعبدالله الحسین (علیه السلام) مشرف شدم، وتوبه کردم. سلیمان، به خدا سوگند، من از کنار قبر امام حسین (علیه السلام) جدا نمی شوم تا آن دم که روح از بدنم جدا شود. 📚 دارالسلام، محدث نوری، ج۱، ص۲۲۳ 🆔 https://eitaa.com/bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5888691456087951075.mp3
5.91M
ترتیل جزء شانزدهم - استاد پرهیزگار 🆔 @https://eitaa.com/bibliophil
4_5888691456087951076.mp3
3.94M
📖 (تندخوانی)، جزء شانزدهم 🎤 استاد معتز آقایی 🆔 @bibliophil
23.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋جلسه شانزدهم آموزش داستان نویسی 🖌سعید فرض پور 📒موضوع این جلسه: ژانر و گونه 💥 منبع؛ کانال تلگرام galimalva 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی از حضرت آیت الله بهجت درباره‌ی تشرفات ایشان می‌پرسیدند و در سوال پافشاری می‌کردند، ایشان با کتمان اسرار و با کنایه می‌فرمود: (عاشق امام زمان لااقل در خواب خدمت حضرت می‌رسد.) 📒کتاب حضرت حجت در بیانات آیت‌الله بهجت/ ص ۴۰۲ 🆔 @bibliophil
🙈نان‌‌خور مو پریشان‌ها! دو روزی هست که ناخور مو پریشان‌ها شده‌ام. از آن جایی که ما نویسنده جماعت از همه جا سوژه برای نوشتن پیدا می‌کنیم، چشمم دوتا سوژه مشابه را در نانوایی گرفت. اولی دیروز بود، در صف نانوایی سنگک. صف شلوغ بود و یک ساعت وقتم را گرفت. بعد از یک ساعت رسیده بودم جلوی کارت‌خوان نانوایی و می‌خواستم کارت بکشم. دخترکی مو پریشان بدون صف خودش را رساند جایی که من یک ساعت برای رسیدن به آنجا، ایستاده بودم. همه چپ چپ نگاهش کردند. من چیزی نگفتم و خشم خود فرو بردم. دختر مو پریشان، کارت‌خوان را از دستم کشید. ۱۵۰ هزارتومان، پول یک تنور نانوایی را پرداخت کرد، به نیت اموات و رفت. من مانده بودم که چه راحت نان خور این مو پریشان شده‌ام. امروز همین جریان در نانوایی بربری اتفاق افتاد. با این تفاوت که اینجا ده دقیقه‌ای ایستادم و خانمی مو پریشان برای ۶۰ نفر کارت کشید و خودش توی صف ایستاد که دوتا نان هم خودش بخرد و به خانه ببرد. شاطر صلواتی از جمع برای اموات‌ش گرفت. خلاصه که دو روزی هست نان خور خانم‌های مو پریشانی شده‌ام که به خاطر ماه مبارک رمضان و ولادت امام حسن مجتبی(عليه‌السلام) و خشنودی اموات، دست به جیب شده‌اند. آقا راست می‌گفت، این مو پریشان‌ها گاهی از من به ظاهر مذهبی، با خدا رفیق ترند. روح اموات این دو مو پریشان از پریشانی به دور 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.mp3
17.32M
ترتیل جزء هفدهم - استاد پرهیزگار 🆔 @bibliophil