یه چیزی آوردم دور هم بخونیم
جیگرمون حال بیاد 🇮🇷👌
به مناسبت اینکه سردار حاجیزاده
امروز از دست آقا، مدال فتح رو گرفتن
خوندن کمی از مجاهدتهاشون در
روزهای جنگ خیلی دلنشین.
#سردار_حاجیزاده
#ایران_قوی
اولینباری که سردار حاجیزاده یه موشک رو از نزدیک دید 🇮🇷👌
از لحظهای که خبر آماده شدن موشکها را به حاجیزاده داده بودند، دل توی دلش نبود. هم خوشحال بود و هم ناراحت.
تونل منتظری هنوز آماده نشده بود. به این فکر میکرد که چهکار باید بکند. موشکها را کجا نگه دارد که هنوز نیامده لو نروند؟ با کدام نیرو میخواست از آنها محافظت کند؟
آن دو هفتهای که موشکها در فرودگاه لیبی درگیر بارگیری بودند، حاجیزاده توانسته بود مقدماتی برای ورودشان بچیند.
از سپاه بیست سی نفر نیروی ساده ولی مطمئن تقاضا کرده بود و با هماهنگیهای زیاد توانسته بود دو شیلتر مسقف یکی توی پایگاه یکم نیروی هوایی ارتش در مهرآباد و یکی در پایگاه هوایی نوژه در همدان بگیرد.
اینطوری میتوانست تا آماده شدن مکان اصلی نگهداری موشکها آنها را موقتا توی فرودگاه نگهدارد و با نیروهایی که میگیرد از آنها محافظت کند.
وقتی شنید که هواپیمای حامل موشکها نیمه شب قرار است در پایگاه یکم شکاری فرود بیاید، فکر نمیکرد مشکل خاصی باشد.
ظهر، استیشنی را که تازه گرفته بود، برداشت و راهی تهران شد. مستقیم رفت فرودگاه. هواپیما ۷۴۷ باری تازه رسیده بود و انتهای باند اختصاصی توی یک آشیانه پارک کرده بود. خلبان و چندتا از لودمسترها پای هواپیما مشغول صحبت بودند.
حاجیزاده خودش را معرفی کرد و با تکتکشان دست داد. همانطور که با همدیگر خوش و بش میکردند، به دماغهی هواپیما نزدیک شدند. در باز بود. لولههای دراز موشک از همان بیرون دیده میشدند.
_ اینم امانتیها، تحویل شما، صحیح و سالم!
حاجیزاده گردنش را دراز کرد و داخل هواپیما را دید زد. اولین بار بود که موشکی را از نزدیک میدید. فکر نمیکرد که این قدر دراز و بدقواره باشند.
حالا چطوری میخواست این درازهای بیقواره را جابهجا و پنهانشان کند؟
_ ظاهرا برای سوار شدن خیلی اذیتتون کردن!
_ اذیت که نه، ولی نافرمانی تا دلتون بخواد! حالا نگران نباشید! همانطور که به زور سوارشون کردیم به زور هم پیادهشون میکنیم. همگی خندیدند. خنده هم نمیتوانست خستگی توی چهرههایشان را پنهان کند.
📒خطمقدم/ فائضهغفارحدادی
#سردار_حاجیزاده
#ایران_قوی
#کتابخوانی
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
🆔 @bibliophil
وقتی تاریخ میخوانم اصلا دوست ندارم متولد در سالهای استقرار سلسلهی افشاریه، قاجاریه و پهلوی و این هزاران سال پادشاهی ایران باشم.
چون روزگاری بر تاریخ ما گذشت که ایرانی بودن مساوی بود با تحقیر و توهین.
خدا را سپاس که در زمانی زندگی میکنم که ایرانی بودن مساوی است با ایمان، شجاعت، اقتدار و عقلانیت.
همه را مدیون ایمان عمیق امامخمینی و حضرت آقا به وعدههای الهی هستیم.
آقا به ما جرئت طوفان داد❤️
من هنوز برای حضور در آن نمازجمعه
تاریخی به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم😍 و ما نسل ظهوریم اگر بخواهیم 💪
#وعده_صادق
#ایران_قوی
#مرگ_بر_اسرائیل
#پیروزیم
🆔 @bibliophil