eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تانک عراقی آتش گرفت . یه سرباز خودش رو از تانک پرت کرد بیرون . گیج گیج بود . نگاهی به اطرافش کرد . سرِ جاش ایستاد و قمقمه‌اش رو برداشت . شروع کرد به آب خوردن . یکی از بچه‌ها نشانه رفت طرفش . علی‌اکبر زد زیر اسلحه‌اش و گفت: چیکار میکنی؟ مگه نمی‌بینی داره آب میخوره؟ نگذاشت بزندش و گفت: شما مثل امام حسین علیه السلام باشید، نه مثل دشمنای امام حسین علیه السلام . 🌷شهید علی اکبر محمد حسینی🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای خوابی که دختر شهید دید و هدیه‌ای که چند روز بعد از طرف پدر برای دختر آمد... 🕊شادی روح شهید مدافع حرم ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
‍ ‍ شهیدی که جنازه اش قرآن خواند وقتی که پیکرش را آوردند من حال مساعدی نداشتم نشسته بودم و داشتم گریه میکردم😞 درغم واندوه بودکه صدایی بلندشنید😱 شهیدقرآن خواند!!!!!یکی ازروحانیون که آنجا بود قسم خورد که تلاوت قرآن رو از جنازه شهید شنیده است😳😳 وضو گرفتم رفتم بالاسرش بوی عطر میداد گوشم را به دهانش گذاشتم خدا میدونه انگار برق منو گرفت الله اکبر یه جمله بیشتر نشنیدم آره جنازه شهید قرآن خواند ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🍃 ازش پرسیــدن چرا همیشہ دست به سینہ ای؟ گفت : نوڪر امام حسین (ع) باید همیشه دست بہ سینه باشہ... برادرش میگفت: از یڪ ماه 20 روز، روزه بود... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
جاے تـ📿ـسبیح اسٺـ فقط در بین دسٺــ او ولے😢 دسٺــــ مــ🙋🏻ـن دارد بہ تسـبیحش حسادٺـ مےڪند☹️ 😜 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🕊🌷🌷🌷🕊 ✨سرماي شديدي خورده بود. احساس مي‌كردم به زور روي پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك سوپ براي حاجي درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همين كار را هم كردم. با چيزهايي كه توي آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم. از حالت نگاهش معلوم بود خيلي ناراحت شده است. گفت: چرا براي من سوپ درست كردي؟ گفتم: حاجي آخه شما مريضي، ناسلامتي فرمانده‌ي لشكرم هستي؛ شما كه سرحال باشي، يعني لشكر سرحاله! گفت: اين حرفا چيه مي‌زني فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيه‌ي نيروهام فرق گذاشتي؟ توي اين لشكر، هر كسي كه مريض بشه، تو براش سوپ درست مي‌كني؟ گفتم: خوب نه حاجي! گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايي رو مي‌خورم كه بقيه‌ي نيروها خوردن... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
CQACAgQAAx0CV82WegACBtFiDili_QVfQI1T5Zw53_wIkN4b9AAC8gkAAuHtyVFfGYentK88eiME.mp3
3.91M
▪️سلام بر حضرت زینب کبری ▪حاج میثم مطیعی ‌ 💖🌸 🍃◼🍃
باسلام✋ میخام داستان چادرے شدنم و تحولمو😇 تعریف کنم که کمی باور نکردنی هست😳.پیشنهاد میکنم تا آخر داستان بخونید🙏🍂 الان 17 سال سن دارم داستان برای سن 15 سالگیم هست☺️ خیلی مغرور و یه دنده بودم😡 آرایشای خیلی غلیظ میکردم💄💅،همه دوستام اون موقع با جنس مخالف دوست بودند 😱دور و برم پر از آدمای هوسباز و خلافکار بود👿👿 منم اصن توجهی نداشتم من همیشه باید ارایش میکردم🙁 اصن وقتی ارایش نداشتم انگار چیزی کم داشتم😫.ما بااقوام پدریم کلا تو یه خیابون هستیم😎 وقتی مادرم میگفت مثلا برو از زن عموت فلان چیزو بگیر من برای 5دقیقه راه یک ساعت ارایش میکردم😳😳 البته نه بخاطره اینکه چهره بدی داشته باشم😏 اتفاقن دوستام میگن چهره خوبی دارم🙈🙈 ولی خب من دیگه عادت کرده بودم به ارایش😕😕 با دوستام ارایش💄💅 میکردیم لباسای تنگ و بدن نما👖👗👢 میپوشیدیم راه می افتادیم تو خیابونا🛣 دور دور کردن🚶‍♀🚶‍♀ تو مسیر خیلی نگامون میکردند👀👀 کلی متلک بارمون میکردند🗣🗣 من کلا از اولشم از این پسرا خوشم نمی یومد😂🙈 برا همین اصن نگاشون نمیکردم چه برسه به حرف زدن😏😤 اما دوستام...😱😱😱😱 همیشه یه آینه تو کیفم داشتم که هر 10 دقیقه رژ لبمو 💄💋چک میکردم که مبادا کم رنگ شده باشه😥😥 خلاصه تو اوج بد بودن بودم😖😣 اصن خوشم میومد یکی نگام میکرد و من محلش نمیدادم احساس غرور و بزرگی میکردم 😎😎😎 تو خانوادمون همه تو فاز آرایش بودن جز مادرم که برخلاف همه تو بسیج📿 شورای مخابرات بود و خیلی تو پایگاه و اینجور جاها رفتو آمد داشت😍 پدرمم مذهبی نبود😕 من اون موقع انقدر جذاب بودم با ارایش و لباسای تنگ که حتی یک فرد به بنده پیشنهاد مبتذل داد 😱😱که من....⁉️ (ادامه داستان روز بعد) ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
✅صدام پس از شهادت شهید صیاد شیرازی چه گفت؟ دو روز پس از شهادت شهید صیاد شیرازی، در حالی که صدام به تازگی از تکریت و کاخ پیچ در پیچش بازگشته بود از «حمود» منشی خود خواست مراتب تشکرش را از منافقین به دلیل ترور این افسر ایرانی به آن‌ها ابلاغ و به قصی پسر جنایتکار و فاسدش نیز دستور داد به سران منافقین پاداش دهد. صدام به حمود گفته بود کاش این ترور در سال‌­های اول جنگ رخ می‌داد. 🌹 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🔰 من باید نمانم! اگر بناست قبر زینب به دست نااهلان بیفتد... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
11.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دست نوشته شهید سلیمانی در وصف لحظه‌ای که میخواست وارد ضریح مطهر حضرت زینب شود 🏴 به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات حضرت زینب (س) بانوی بزرگ اسلام ‌ "شهــ گمنام ــیـد"