eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شبـ جمعہ ها شهدا مهمانـ حسینن .... شهــ گمنام ــیـد"
؛ 🔹شب قبل از بابڪ بود. یه ماشین مهمات تحویل من بود. من هم قسمت موشکی بودم و هم نیروی آزاد ادوات. اون شب هوا واقعاً سرد بود. بابڪ اومد پیش من گفت: علی جان توی چادر جا نیست من بخوابم. پتو هم نیست.گفتم: تو همش از غافله عقبی. بیا پیش من، گفتم: بیا این پتو؛ اینم سوءیچ .... برو جلو ماشین بخواب، من عقب می‌خوابم. ساعت ۳ شب من بلند شدم رفتم بیرون. 🔰دیدم پتو رو انداخته رو دوش خودش داره نماز می‌خونه... وقتی میگم ساعت ۳ صبح . یعنی خدا شاهده اینقدر هوا ❄️سرده نمی‌تونی از پتو بیای بیرون!! گفتم: بابڪ با اینکارا نمیشی پسر.. حرفی نزد، منم رفتم خوابیدم.‌‌صبح نیم ساعت زودتر از من رفت خط و همون روز شهید شد. 🌷 💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
؛ 🔹شب قبل از بابڪ بود. یه ماشین مهمات تحویل من بود. من هم قسمت موشکی بودم و هم نیروی آزاد ادوات. اون شب هوا واقعاً سرد بود. بابڪ اومد پیش من گفت: علی جان توی چادر جا نیست من بخوابم. پتو هم نیست.گفتم: تو همش از غافله عقبی. بیا پیش من، گفتم: بیا این پتو؛ اینم سوءیچ .... برو جلو ماشین بخواب، من عقب می‌خوابم. ساعت ۳ شب من بلند شدم رفتم بیرون. 🔰دیدم پتو رو انداخته رو دوش خودش داره نماز می‌خونه... وقتی میگم ساعت ۳ صبح . یعنی خدا شاهده اینقدر هوا ❄️سرده نمی‌تونی از پتو بیای بیرون!! گفتم: بابڪ با اینکارا نمیشی پسر.. حرفی نزد، منم رفتم خوابیدم.‌‌صبح نیم ساعت زودتر از من رفت خط و همون روز شهید شد. 🌷 💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
بابڪ با مدافعان حرم در سپاه آشنا شد. در نمایشے بہ او نقش شهید را می دهند "و نقطہ ی تحول بابڪ از آنجا شروع میـشود "و بہ دوستانش میگوید ڪہ من هم دوست دارم بہ سـوریہ بروم و شهیـد شوم... اما وقتے با خانواده اش مطرح می ڪند آن ها قبول نمی ڪنند. پدر و برادرش اصـرار می ڪنند ڪہ برای ادامہ تحصیل بہ آلمـان برود بہ او گفـتن ما تمام شـرایط را براے رفتنت حاضر می ڪنیم اما بابڪ هیچ جـور زیر بار نمی رود.. 💙☘ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌹🌱 ازآن‌زمان‌کہ‌نگاهم‌بہ‌نگاه‌توگره‌خورد تمام‌آرزویم‌این‌شده‌است کہ‌کاش‌میشددنیارا ازقاب‌چشم‌های‌تو‌دید... همان‌چشم‌هایےکہ‌غیرازخداراندید...(:' 🌿! ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌸 🌸 بابڪ با مدافعان حرم در سپاه آشنا شد. در نمایشے بہ او نقش شهید را می دهند "و نقطہ ی تحول بابڪ از آنجا شروع میـشود "و بہ دوستانش میگوید ڪہ من هم دوست دارم بہ سـوریہ بروم و شهیـد شوم... اما وقتے با خانواده اش مطرح می ڪند آن ها قبول نمی ڪنند. پدر و برادرش اصـرار می ڪنند ڪہ برای ادامہ تحصیل بہ آلمـان برود بہ او گفـتن ما تمام شـرایط را براے رفتنت حاضر می ڪنیم اما بابڪ هیچ جـور زیر بار نمی رود.. 💙☘ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
شهدا مهمانـ حسینن .... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"