eitaa logo
اشعار بیقرار اصفهانی
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
640 ویدیو
229 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شام غریبان  فاطمه فاطمه   شام   غریبانت    بود عالم     بالا    پریشانت    بود شیعه میگریدبرایت روزوشب زینب ات نالان وگریانت   بود بین عزادرت حسن باشدحسین فضه  مضطر  فکر درمانت بود قدسیان وعرشیان درسوگ تو عالمی  مبهوت و حیرانت بود رفتی و آتش  زدی بر مرتضی او  گرفتار  و    پریشانت  بود (بیقرارم)شعرمن شعرغم است فاطمه   شام    غریبانت    بود بیقرار اصفهانی التماس دعا
مادر بیا خانه خانه زلفم بزن شانه شانه مادر بیا خانه  زینب پریشانه 2 ای هستیم مادر مادر تنها شده حیدر حیدر مادر بیا خانه زیبنب پریشانه 2 مادر حسن تنهاست تنهاست با درد و با غم هاست غم هاست حسین بود گریان گریان دلخسته  و نالان نالان مادر بیا خانه خانه زینب پریشانه 2 ای ماه تابانم  جانم روحی و ریحانم جانم بیقرار  اصفهانی
جوان  مادرم  رفته  ز دستم ای وای (جوان) مادرِ من رفته ز دستم من زینب ام و  یاور  من  رفته ز دستم با  رفتن  او  این  نفسم از  نفس  افتاد دردا  گل  نیلوفر   من   رفته  ز   دستم افسوس که میخانه چشمش شده بسته بشکسته  سبو  ساغر  من رفته ز دستم او   مهر   من  و  ماه  شب  تار  دلم بود ای   وای    مه    انور  من رفته ز دستم رفت  است  قرار دل  من  که (بیقرارم) دردا   که   جوان مادر من رفته ز دستم پرویز بیابانی ( بیقرار اصفهانی) ،
مادرم آرام  رفت شد خزان و مادرم   آرام رفت هستیم  تاج   سرم   آرام رفت فاطمه  یاس  نبی   سرو  روان تکیه گاه   و   یاورم  آرام رفت با    محبت   مهربان  دنیای من پر کشید  و  از  برم   آرام رفت زینبم  من  بیکس  و  تنها شدم غمگسار   و   سرورم  آرام رفت او  گلستانی  ز  مهر  و  عاطفه نسترن     نیلوفرم    آرام  رفت (بیقرارم)   تا   ابد  از   رفتنش مادرم      تاج سرم   آرام رفت (بیقرار اصفهانی) مصاف با ایام فاطمیه    
زهرا سبک گل  پونه زهرا  رود امشب به  دیدار  خدایش مولا  بشیند در غم و سوگ و عزایش مهدی بود صاحب عزا  ای اهل  عالم در ماتم اش گریان  بود همراه  خاتم ای شیعیان در سوگ او باهم بنالیم بنالیم نوحه برای غربت اش باهم بخوانیم زهرا  عزیز مصطفی رفته ز دنیا آتش زده بر جان ما آه و واویلا گوید حسین ای مادرم ماه منیرم ای یاور و همراه من تنها مجیرم سوگ ات زده آتش به جان و هستی من ای یادگار جد من زهرای اطهر زهرا عزیز مصطفی رفته ز دنیا آتش زده بر جان ما آه و واویلا شیعه ز داغت (بیقرار) و دل پریشان بر سینه و سر میزند باچشم گریان بیقرار اصفهانی
هدایت شده از تورجی زاده
109K
هدایت شده از تورجی زاده
123.7K
هدایت شده از تورجی زاده
187.8K
یه چندروزه که زینب داغ داره خدا   داند   دگر  طاقت   نداره گهی گرید. گهی  نالد  به  زاری  ز  هجر   روی    مادر   بیقراره همی گوید که بابا مادرم رفت خدایا از برم تاج سرم رفت اَلا. ای مادر پهلو شکسته ز دنیا دل بریده زار و خسته ببین قد پدر گشته خمیده چه رنجی اودراین دنیاکشیده چه شبهایی برایت گریه کردم نمیدانم    چرا   مادر   نمردم منم زینب دگر طاقت ندارم ببین مادر برایت (بیقرارم) بیقرار اصفهانی
هدایت شده از تورجی زاده
262.9K