4_5943054205773155084.pdf
2.44M
📎 #_یک_تکه_کتاب
سه گدا مرتب یک روز در میان به خانههای مهماننواز خیابان میگل سر میزدند. حدود ساعت ده یک هندی با دوتی و جلیقه میآمد و ما یک قوطی برنج به کیسهای که پشتش بود میریختیم. ساعت دوازده پیرزنی که چپق گِلی دود میکرد، میآمد و یک سنت میگرفت. ساعت دو مرد کوری که پسرکی عصاکشش بود میآمد و یک پنی میگرفت.
گاه خانهبهدوشی از راه میرسید. یک روز مردی آمد و گفت گرسنه است. بهش غذا دادیم. سیگار خواست و تا روشنش نکردیم و دستش ندادیم، شرش را نکند. این مرد دیگر بر نگشت.
عجیبترین مهمان ناخوانده یک روز عصر حدود ساعت چهار پیدایش شد. از مدرسه برگشته و لباس خانه پوشیده بودم. مرد به من گفت: «پسرجان، میشود بیایم توی حیاطتان؟»
مرد ریزنقشی بود و لباسهای تر و تمیزی به تن داشت. کلاه به سر و پیرهن سفید و شلوار سیاه به بر داشت.
پرسیدم: «چی میخواهی.»
«میخواهم زنبورها را تماشا کنم.»... .
📕 خیابان میگل
✍🏻 #نایپل
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از غم عشق با تو می گویم
و نفس هایم به شماره می افتد،
چقدر تو برایم کافی هستی،چقدر عشقت شیرینست
چه اندازه بی ارزش می شود همه چیز و همه کس
وقتی آتش عشق تو در دلم شعله ور می شود.
مهربانم چگونه مرا آفریدی که بی تو هیچم
و هیچ و با تو دنیایی در مقابلم به زانو می افتد.
من خوب یاد گرفتم که فقط با عشقت کامل میشم
پس همیشه مواظبم باش که این
رنگارنگ های دنیا، هیچ وقت و
هیچ زمان و مکانی یاد تو را از دلم نبرد.
⭐شبت آرام و در پناه خداوند مهربان🌙
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 روزی پراز عشق و محبت
🌸 روزى پراز موفقيت و شادى
🌼 روزى پراز خنده و دلخوشى
🌸 و روزی پراز خبرهای خـوب
🌼 براتون آرزومندم
🌸 تقدیم به شما همراهان باوفا
🌷چهارشنبهتون گلبـارون عزیزان🌷
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
هدایت شده از تبلیغات موقت👇
((روضه حضرت مسلم بن عقیل ع برای #خانه دار شدن))باز شدن گره ها
(روضه مجازی برای محرم صفر که به علت کرونا برگزار نشده ما برگزار میکنیم)
فقط کافی اسم خودتون و یا نائب تان را بفرمایید تا صوت روضه را
برایتان ارسال کنیم.
هرکسی خواست نیابتی روضه میخونیم یا برای صاحب خانه شدن یا برای اموات وگذشتگان یارفع مشکلات وبازشدن گره .شرایط را درکانال سنجاق کردیم
برای ثبت سفارش 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1707802721Ca5e4226796
📚داستان کوتاه
🔸 گرگی با مادر خود از راهی میگذشتند، بزی در بالای صخرۂ تیزی ایستاده بود و بر سر گرگ آب دهان میانداخت. گرگ مادر اهمیتی نداد و ردّ شد.
🔸 فرزند گرگ ناراحت شد و گفت: مادر! برای من سنگین است که بزی برای ما آب دهان بیندازد و تو سکوت کنی.
🔸 گرگ مادر گفت: فرزندم، نیک نگاه کن ببین کجا ایستاده و آب دهان میاندازد، اگر او نمیترسید این کار را از روی صخرۂ تیزی نمیکرد، چون مطمئن است من نمیتوانم آنجا بایستم و او را بگیرم. پس به دل نگیر، که بز نیست بر ما آب دهان میاندازد، جایی که ایستاده است را ببین که بر ما تف میکند.
👈 گاهی ما را احترام میکنند گمان نکنیم که محترم هستیم و این احترام قلبی و بخاطر شایستگی ماست، چه بسا این احترام یا بخاطر نیازی است که بر ما دارند یا بخاطر ترسی است که از شرّ ما بر خود میبینند. مانند: سکوت و احترام عروسی در برابر بدخلقیهای مادرشوهری بداخلاق، و یا سکوت و احترام کارگری در برابر کارفرمایی ظالم!!!
🌹 حضرت محمد (ص) فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که برای درامان ماندن از شرّ او، تکریم و احترامش کنند.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚حکایت زیبایی از کتاب گلستان شیخ سعدی
♦️موافقید با این طرز برخورد با مزاحم جماعت؟
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
▪️روزی که حضرت آدم(ع)برای امام حسین (ع)گریست...
هنگام سیر حضرت آدم (ع) در زمین ٬ گذر آن حضرت به زمین کربلا افتاد . ناگهان نا خود آگاه سینه اش به تنگ آمد و غمناک شد چون به قتلگاه امام حسین (ع) رسید پایش لغزید و خون از پایش جاری گردید. پس سرش را بسوی آسمان بلند کرد و خدمت خداوند متعال عرض کرد : « پروردگارا ! آیا من مرتکب گناه دیگری۱ شده ام که اینک مرا به کیفر می رسانی ؟ » خداوند فرمود : « ای آدم ! گناهی تازه ای نکرده ای بلکه در این سرزمین فرزند تو حسین (ع) به ظلم و ستم کشته می شود و خون تو نیز به خاطر همدردی و موافقت با او به زمین ریخته شد . » حضرت آدم (ع) فرمود : « قاتل او کیست ؟ » خداوند فرمود : « قاتلش ٬ یزید که مورد لعن اهل آسمانها و زمین است می باشد.» در این هنگام حضرت آدم (ع) به حضرت جبرئیل گفت : « حالا چه کار بکنم ؟ » جبرئیل گفت : « بر یزید لعنت بفرست . » پس حضرت آدم (ع) چهار مرتبه بر یزید لعنت فرستاد . گناه حضرت آدم (ع) ترک اولی بوده است .
📚بحارالانوار ٬ ج ۴۴ حسین بن علی (ع)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
مادرکودکي اورابدست موجهاى نيل ميسپارد،
تابرسدبه خا نه ي فرعونِ تشنه به خو نَش
ديگري رابرادرانش به چاه مى اندازند
سرازخانه ي عزيز مصردرمي آورد
مکر زليخازندانيش مي کند
اماعاقبت برتخت مينشيند
آتشي نمىسوزاندابراهيم را
دريايى غرق نميکندموسى را
اگرهمه عا لم قصدضرررساندن تورا داشته باشند
وخدانخواهدنميتواننداويگانه تکيه گاه من وتوست
به "تدبيرش" اعتماد کن ،
به "حکمتش" دل بسپار ،
وبه سمت اوقدمي بردار،
به او "توکل" کن
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺑﯿﻔﮕﻨﻨﺪ،
ﯾﻮﺳﻒ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ!
ﯾﻬﻮﺩﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ؟! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ...!
ﯾﻮﺳﻒ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ با ﻣﻦ ﺍﻇﻬﺎﺭ
ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ...!
ﺍﯾﻨﮏ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻂ ﮐﺮﺩ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ
"ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﻨﺪﻩﺍﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩ..."
{ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ؟}
ﺳﻮﺭﻩ ﺯﻣﺮ، ﺁﯾﻪ36
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
#بهوقتروانشناسی
یکی از حس هایی که موقع عاشقی تجربش می کنید وقتیه که صداشو می شنوید یا بهش فکر می کنید یا لحظه دیدن معشوق اتفاق میفته که بعد می گید یهو #هوری دلم ریخت
✍🏻از نظر علمی اسمش pvc هست که یعنی قلبتون یه ضربان قلبی رو جا میندازه به عبارتی یادش می ره بتپه،
بعدش تو ضربان بعدی جبران می کنه که این حس رو بهتون می ده.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
خبرت هست...؟
✍🏻عاشقانهای از امیر خسرو دهلوی
کلمات این حکایت؛
راهگذر: راه عبور، گذرگاه
مِحنَت: رنج، سختی، بلا
زُلف: گیسو، موی سر
ظَفَر: پیروزی
سوز: سوختن؛ غم بسیار
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel