eitaa logo
پایگاه اطلاع‌رسانی بنیادشهیدوامورایثارگران مازندران
572 دنبال‌کننده
43.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
112 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
31.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 بمناسبت گرامیداشت هفته بسیج اردوی زیارتی سیاحتی همسران فرماندهان و سرداران شهید و جانباز لشکر ویژه ۲۵ کربلا در مشهد مقدس برگزار گردید .در این مراسم ضمن قرائت پیام مدیرکل محترم بنیاد شهید و امور ایثارگران و فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شاهد ( دکتر سعید کهن سال) از این بزرگواران تجلیل بعمل آمد.🌷 . 💢گرامیباد یاد و نام بسیجیان مخلص و جان بر کف لشکر ویژه ۲۵ کربلا و ده هزار و چهارصد شهید والامقام استان مازندران. . (▪️ و بنیاد و اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مازندران)
. ⚜نوروزعلی یزدانخواه.تو فریدونکنار مش نوروز صداش میکردند.تا قبل انقلاب بقالی داشت و بعد اونم تو یک شرکت نگهبان شده بود.عجیب مقید به نماز اول وقت بود.۹ آذر سال ۱۳۵۷ حین تظاهرات بر علیه رژیم شاهنشاهی دو دخترش 🌷شهیده طوبی ( ۱۱ ساله) و 🌷خدیجه ( ۲ ساله) با یک گلوله بشهادت می‌رسند.سال ۱۳۶۰ پسر دیگرش 🌷قربانعلی توسط منافقین بشهادت میرسه. . ⚜بعد از شهادت سه فرزندش ؛ مش نوروز خودش از لشکر ویژه ۲۵ کربلا عازم جبهه ها شد و ۱۷ ماه بعنوان بسیجی تو جبهه ها حضور داشت.تا سال ۱۳۶۵ قبل از عملیات کربلای چهار.پدر و پسر دیگرش ( رحیم) برای جبهه رفتن عزم سفر کردند .رحیم میگفت بابا تو پیش مامان بمون ، مش نوروز هم میگفت : من میرم رحیم تو بمون.حاج بصیر هم گفت : قرعه کشی کنین یکدوم از شما برای عملیات بیاد.اما مادر قبول نکرد و گفت : دلم میخاد هر دوتون برین جبهه...عملیات کربلای چهار شروع شد.🌷مش نوروز همون اول عملیات بشهادت رسید.حاج بصیر هم که فرمانده بود به رحیم گفت: تو دیگه برگرد عقب.قبول نکرد و پنجاه متر جلوتر از مکان شهادت پدرش ، 🌷رحیم هم بشهادت رسید و شد پنجمین شهید خانواده یزدانخواه.... . ▪️مردم به والله این ها نیستند... همه می‌خواهند این رشادت ها به فراموشی سپرده شوند...نمی‌دانم چرا !!! شهدا شما بگذارید پای بی معرفتی ما ...!!! شادی روح شهیدان یزدانخواه و ام البنین لشکر ویژه ۲۵ کربلا مرحومه بانو شهربانو ثمنی ( مادر ۴ شهید و همسر شهید یزدانخواه ) صلوات ...🦋🇮🇷🦋 . 💠 @hafttapeh
. 💢فرماندهی محمد باقر(ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا را بر عهده داشت. صمصام حدود ساعت 10 صبح 4 خرداد 1367 با دو دستگاه به سوی خط مقدم برای مقابله با حمله حرکت کرد. بلافاصله در منطقه عملیاتی سرگرم سازماندهی نیروها شد. آن روز وحشیانه حمله کرد.صمصام با همراهی نیروهایش در مقابل تانک ها و نفربرها ایستادگی کرد. پس از چند آرپی جی از ناحیه دست زخمی شد، ولی باز هم کرد تا گلولهای آرپی جی تمام شد. سپس با کلاش اقدام به تیراندازی کرد. در هیمن هنگام پای چپ وی نیز زخمی شد و به زمین افتاد. وقتی یکی از که پیک گردان بود، خواست او را به دوش بگیرد با کمال به وی گفت: «شما بروید و به خاطر من خود را به خطر نیندازید چون دشمن خیلی نزدیک است.» به این ترتیب سردار شهید صمصام طور در اثر خونریزی زیاد به رسید. 🌷🇮🇷 . . 🆔 @hafttapeh