eitaa logo
ڪــافھ ☕️کتـاب📚انقݪابـــ 🇮🇷
725 دنبال‌کننده
156 عکس
13 ویدیو
9 فایل
ڪافہ ڪتاب انقلاب دریچہ ای بہ دنیاے ڪاغذے ڪتاب @book_caffe_Eng👈 کانال انگلیسۍ ما پیج اینستاگرام بہ زودی.....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸زندگۍ موسیقۍ گنجشڪ هاست زندگۍ باغ تماشاۍ خداست🌸 🌸گر تو را نور یقین پیدا شود می‌تواند زشت هم زیبا شود🌸 صبح بخیر🍀 ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادتـــــ🖐ـ باشــد(قسمت دوم).mp3
8.57M
🖇🎭 ࢪمــان یــ✋ـــادت باشـــــد 🌺🦋قسمت: دوم ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز صبح🌞 شروع یک صحنه از داســـتـانِ زندگـیه 📗 بهترینش رو بساز... 🚌💚 صبح تون بخیر و شادی 🦋🌺 ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪــافھ ☕️کتـاب📚انقݪابـــ 🇮🇷
✍ #محمدعلۍ_جعفرۍ 📗#قصه_دلبری #پارت_نهم 😲...بهههه!!! آقا خودش آن جاست؛ نمونه اش حسینیه ۍ گردان تخ
📗 🧣شال سبزۍداشت ڪه خیلۍ به آن تعصب نشان مۍ داد، وقتۍروحانۍ ڪاروان مۍ گفت « بانداۍِ بلندگو رو زیر سقف اتوبوس نصب ڪنین تا همه صدا رو بشنون»،من با آن شال باندها را مۍبستم. با این ترفند ها ادب نمۍشد و جاۍ مرا عوض نمۍ ڪرد. 😷🤕 🚎در سفر مشهد ساعت یازده شب با دوستم برگشتیم حسینیه. خیلۍ عصبانۍشد اما سرش پایین بود و زمین را نگاه مۍڪرد. گفت،: « چرا به برنامه نرسیدین؟» عصبانۍگذاشتم توی ڪاسه اش :« هیئت گرفتین برای من یا امام حسین (ع) ؟ اومدم زیارت امام رضا (ع) نه ڪه بند برنامه ها و تصمیمای شما باشم! اصلا دوست داشتم این ساعت بیام، به شما ربطۍ داره؟» 🛵🔪دق دلۍ ام را سرش خالۍڪردم ‌. بهش گفتم: « شما خانمایی رو به اردو آوردین ڪه همه هیجده سال رو رد ڪردن. بچه پیش دبستانی نیستن ڪه! » گفت :«گروه سه چهار نفرۍ بشید، بعد از نماز صبح پایین باشین خودم میام مۍ برمتون . بعدم یا با خودم برگردین یا بذارین هوا روشن بشه و گروهۍ برگردین. مۍ خواست خودش جلو ما برود و یک نفر از آقایان را بگذارد پشت سرمان. مسخره اش ڪردم ڪه از اینجا تا حرم فاصله اۍ نیست ڪه دو نفر بادیگارد داشته باشیم. ڪلۍکل کل ڪردیم. متقاعد نشد. 🦋خیلۍ خاطرمان را خواست ڪه گفت براۍ ساعت ۳ صبح پایین منتظرش باشیم. به هیچ وجه نمۍ فهمیدم اینڪه با من اینطور سرشاخ میشود و دست از سرم بر نمۍ دارد، چطور یڪ ساعت بعد مۍ شود همان ادم خشڪ مقدس از آن طرف بام افتاده! آخر شب جلسه گذاشت برای هماهنگۍ برنامه هاۍ فردا. گفت: خانما بیان نمازخونه! ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
man_an_sobham.mp3
2.93M
🎧 🧸 ༺◍⃟🌞🦋 ⇆ㅤ◁ㅤ ❚❚ㅤ ▷ㅤ↻ ━━━━━━━━━━━━━━━━ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕 🖇خاطرات دختر مسلمانۍ ڪه در ڪشور فرانسه، هر چند براۍ ادامه‌ۍ تحصیل در مقطع دڪترۍ حضور دارد اما شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجهه‌ۍ او با آدم‌هاۍ مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذاب‌تر مۍڪند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناس‌ترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای ڪمیل برای «یڪ سلیم النفس». 📝نیلوفر شادمهری در این ڪتاب، حدود سۍ خاطره را به رشته‌ۍ تحریر درآورده ڪه این مجموعه در واقع بخش ڪوچڪی از تمام خاطرات اوست. 🦋🕸درگیری هاۍروحۍ و ذهنۍ روابط با انسان هایۍ با ارزش ها و فرهنگ هاۍ متفاوت و چالش هایی ڪه در یڪ ڪشور اروپایی مۍ تواند دخترۍمسلمان را درگیر خود ڪند ،به تمامۍ در این ڪتاب و در لابلاۍ خاطرات نیلوفر آمده است. ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱