🛵🕸تو اوج درگیرۍ و عملیات بودیم . شرایط خیلۍ سخت و روحیه نیروهاۍما خراب بود. از همه طرف به سمت ما شلیڪ مۍ شد. دشمن حلقه محاصره را ڪامل ڪرد. در این شرایط ابراهیم روۍ بلندۍ رفت و با صداۍ بلند فریاد زد : الله اڪبر... اشهد ان لا اله الا الله... 🦋🙂وقتۍ اذان و نام خدا به گوش ما خورد ، چنان آرامش پیدا ڪردیم ڪه گویۍ هیچ خبرۍ نیست ! 🎼دشمن هم با شنیدن نواۍملڪوتی ابراهیم عقب نشینۍ ڪرد. وقتۍابراهیم پایین آمد یڪۍ از رفقا بهش گفت: خیلۍ عالۍبود با صداۍ شما آرامش پیدا ڪردیم. 😇 🌸ابراهیم یادآور شد ڪه : من نبودم این یاد خدا بود ڪه آرامش ایجاد ڪرد:👌 "الابذڪرالله تطمئن القلوب" آگاه باش ڪه تنها با یاد خدا دل ها آرام مۍ گیرد. (رعد/۲۸) ❁ꕥ❁ꕥ❁ꕥ❁ꕥ❁ꕥ❁ꕥ 📙#خدای_خوب_ابراهیم ✍#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی پارت سوم ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱

🦄🦋همین الان ڪه از ڪلمه «ما» استفاده مۍ ڪنیم این «ما»یعنۍچه؟ اگر منظورمان از «ما» #مردم_ایران باشد باز هم معلوم نیست چه ڪسانۍ اند.🤔 🗺روزگارۍ یڪ سر ایران رود #سند در هند و یڪ سر دیگرش رود #دانوب در اروپا بود نگاهۍ به نقشه بیندازید ! 🇮🇷شاید این «ما» شامل همه آدم هایۍ مۍ شد ڪه در این زمین بزرگ زندگۍمۍ ڪردند. حالا من ڪه از دل آن ها خبر ندارم، شاید هم نمۍشد.😂😭😅اما بالاخره آن همه آدم زیر پرچم ایران زندگی مۍ ڪردند.😌✅ 🚎🌸الآن این «ما» ڪه هستیم؟ شاید مردمانۍساڪن در سرزمینۍ به شڪل گربه، گربه اۍ عزیز به نام ایران،اما آیا «ما» محدود به ساڪنان همین سرزمین ڪوچڪ است؟ آیا ایرانیانۍ ڪه در ڪشورهاۍمختلف زندگۍ مۍ ڪنند ، از ژاپن و مالزۍ گرفته تا اروپا و آمریڪا و تا همین ڪشورهاۍ بغل دستۍ مان مثل ترڪیه با جزیره هاۍاطرافمان ڪه زمانۍ بخش هاۍ فرعۍ ایران بودند از ما یا با ما نیستند؟😩🤔 🚗🧭فڪر نمیڪنم شما آن ها را جزئۍ از «ما» ندانید! حالا ڪشورهایۍ مثل #تاجیڪستان و #افغانستان را در نظر بگیرید ڪه به زبان ما حرف مۍزنند و سالیان سال بخش هایۍاز ایران بوده اند و بخش زیادی از میراث فرهنگیشان با میراث ما یڪی است_آن ها هم شعر هاۍفردوسۍ و رودڪۍو ... را میخوانند. آیا آن ها هم در این «ما» جاۍ مۍ گیرند؟😃🤔 #پارت_سه ❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒❒ 📗#ایران_چگونه_ایران_شد ✍علۍاصغر_سید_آبادۍ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱

༺✒️ ⃟✨ 📗💚قرآن بهترین و بزرگـــــترین راهــــنماۍ انـــسان براۍ رسیـدن به آرامـش و رشـــده🙃🙂 ˼💕.🐬˹ و #هنر هدیه ای الهیه، ڪه خدا براۍانتشار زیبایۍ های ذهن ما آدم ها، اون رو در اختیارمون قرار داده🦋 🍫مجموعه نمایشنامه های قرآنی تلاشۍ هست از حوزه هنری استان قم برای عینی ڪردن مفاهیم قرآنۍ برای نوجوونها، ڪه با ڪمڪ محققین ڪاربلد قرآنۍ و نمایشنامه نویس هاۍ متعهد، نمایشنامه هاۍ مختلفۍ رو براۍ این سنین با شیوه هاۍ اجرایۍ متفاوت خلق ڪرده🎭 🎈👒به خاطر مروارید نمایشنامه اۍ با موضوع #عفاف_وحجاب هست، بر اساس آیه ۳۱ سوره نور🌝🍀 📗به خاطر مروارید ✍#سید_حسین_فدایی_حسین ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱

🦋#به_صرف_شعر😌🥤 من از خزان به بهاࢪ، ازعطش به آب ࢪسیدم من از سیاه‌ترین شب به #آفتاب ࢪسیدم🌻 هم از خماࢪ ࢪهیدم٬ هم از#فࢪیب گذشتم ڪہ از سࢪاب به دࢪیایے از شࢪاب رسیدم🦋 🐝به جانب تو زدم نقبے از دࢪون سیاهے به جلوه‌ے تو٬ به خورشید بےنقاب ࢪسیدم اگر نشیب ࢪها ڪردم و فࢪاز گࢪفتم به یاࢪےتو بدین حُسن انتخاب ࢪسیدم😇 🛵چگونہ است وڪجا؟دیگࢪازبهشتنپࢪسم ڪہ در تو٬ دࢪ تو،بہ#زیباترین_جواب ࢪسیدم #حسین_منزوی ■□■□■□■□ - ■□■□■□■ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱

⏰زمان رمان: آینده ۱۴۲۰ 🎞🌸ژانر : رمان تخیلۍ فانتزۍ 🎙راوۍ:سوم شخص 🦠🎃موضوع داستان: داستان حول محور میڪروب شناسیه به نام دڪتر پارسا ڪه در قالب سفرۍ مخفۍ عازم جمهورۍ اسلامۍ فلسطین میشه ! 📌ماموریت دڪتر پارسا در این سفر مقابله و شناسایۍ #ویروس_زویا ست ڪه همه گیر شده و نیمۍ از مردم دنیا رو هم به ڪام مرگ ڪشونده. اما ماموریت به راحتۍ به پایان نمۍ رسه و دڪتر پارسا طۍ اون با افراد و سازمان هایۍ مواجه مۍ شه ڪه قبلا از وجود خارجۍ اونها بۍ خبر بوده . 🖇🚌 این ڪتاب داستانۍ #فانتزۍ داره . علۍ پارسا یڪۍ از بهترین میڪروب شناس های ایرانه ڪه سالهاست درگیر پیداڪردن راهۍ براۍ بیمارۍ زایده ڪه نصف جمعیت جهان رو از بین برده و هیچ سرنخۍ از مرڪز شیوع و درمانش وجود نداره تا اینڪه آزمایشگاهۍ مشڪوڪ توۍ فلسطین به اطلاعات عجیبۍ مۍ رسه.😱 🚡🎿در مسیر رفتن به فلسطین و آزمایشگاه مشڪوڪ، #حوادث زیادۍ برای دڪتر و تیمش رخ میده و در طی اون با یڪ تیم بین المللی و حرفه اۍآشنا مۍ شن ڪه سرپرستشون یه پژوهشگر معروف آمریڪایۍ به اسم #بیل_اسمیته ڪه هم در علم تخصص داره و هم به اندیشه اسلامۍ و شیعه علاقه منده. اون ها در این مسیر با هم همراه مۍ شن و همین همراهۍ اتفاقات بعدۍداستان رو مۍ سازه .... 📘#زایــــــــــو ✍مصطفی رضایی کلورزی ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱

✍ #محمدعلۍ_جعفرۍ 📗#قصه_دلبری #پارت_نوزدهم 🍊🐝خیلۍ نازنازیه! خندید و گفت : من فڪر ڪردم چه مسئله مهمۍ مۍ خواین بگین ! اینا ڪه مهم نیست! حرفۍ نمانده بود . 🤦‍♂ 🐚🦋سه چهار ساعتۍ صحبت هایشان طول ڪشید. گیر داد ڪه اول شما از اتاق بروید بیرون. پایم خواب رفته بود و نمۍ توانستم از جایم تڪان بخورم.😂😐 🍓☘ از بس به نقطه اۍ خیره مانده بودم😳 گردنم گرفته بود و صاف نمۍ شد. التماس مۍ ڪردم :« شما بفرمایید، من بعد از شما مۍ آیم !» 😩😂ول ڪن نبود. مرغش یڪ پا داشت. حرصم در آمده بود ڪه چرا این قدر یک دندگۍ مۍ ڪند . خجالت مۍ ڪشیدم بگویم چرا بلند نمۍ شوم. 🥴🤭😅دیدم بیرون برو نیست. دل به دریا زدم و گفتم : « پام خواب رفته !» از سر لغزپرانۍ گفت:« فڪر میڪردم عیبۍ دارین و قراره سر من ڪلاه بره!»😭😒😅 🎂🎈دلش روشن بود ڪه این ازدواج سر مۍ گیرد. نزدیڪ در به من گفت:« رفتم ڪربلا زیر قبه به امام حسین (ع) گفتم :« برام #پدری کنید، فکر کنید منم #علی_اکبر تون! هرکاری قرار بود برای ازدواج پسرتون انجام بدید، برای من پدری بکنید!».... دلم را برد، به همین سادگی.🦋✋ 🐬.❣ پدرم گیج شده بود ڪه به چه چیز این آدم دل خوش ڪرده ام. نه پولۍ، نه ڪارۍ، نه مدرڪی، هیچ. تازه باید بعد از ازدواج مۍرفتم تهران. پدرم با این موضوع ڪنار نمۍآمد. براۍمن هم دورۍ از خانواده ام خیلۍ سخت بود . زیاد مۍ پرسید:« تو همه اینا رو مۍ دونۍ و قبول مۍ ڪنۍ؟!»😲 #ادامه_دارد... ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱