eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
110 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
دشمن متجاوز با ادعای حمایت از اعراب خوزستان، محمدرضا سبحانی، این سرباز دلاور اسلام را به نخل خرما بست، بنزین روی پیکر زخمی و خون آلود و زنده‌اش پاشید، شعله‌ای آورد و این سرباز اسلام را زنده زنده سوزاند. 💠گروه
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، بعد از شکست نخستین تلاش دشمن در اوایل مهرماه جهت اشغال سوسنگرد، بعد از سقوط خرمشهر در اواسط آبان، دشمن بار دیگر برای تصرف شهر اقدام و آن را محاصره نمود. در شرایطی که مدافعان شهر آخرین مقاومتها را انجام میدادند، 2 گردان زرهی از ارتش با همراهی نیروهای سپاه، بسیج و ستاد جنگهای نامنظم دکتر چمران، در امتداد جاده سوسنگرد-حمیدیه دست به حمله زده و ضمن شکستن حلقه ی محاصره و توانستند عراقی ها را از داخل شهر به عقب برانند. در عملیات آزادسازی سوسنگرد در ۲۶ آبانماه سال ۱۳۵۹ که به شکست حصر سوسنگرد منجر شد، ۲۴ خلبان نیروی هوایی شرکت داشتند که از این تعداد می توان به نام هایی چون « هوشنگ کیانآرا»، «سید محمدتقی حسینی»، «محمد کامبخش ضیایی»، «نعمتالله اکبری سامانی»، « یونس خوشبین» و « ابراهیم امیدبخش» اشاره کرد که خلعت شهادت پوشیدند.  همچنین «استوار دوم شهید حسین سلمانزاده»، «گروهبان یکم شهید ابراهیم قهوهچیزاده»، «استوار دوم شهید غلامعلی حلاج قدوی»، «سروان فنی شهید عبدالله عیسیپور»، «ستوان دو شهید سیدعلی اکبر حیدری» نیز از دیگر شهدای نیروی هوایی در جریان عملیات آزادسازی سوسنگرد می باشند. در این حماسه بزرگ سرداران و امیران لشگر اسلام، شهیدان چمران، دقایقی، زین الدین، علی هاشمی، ذبیح اله عاصی زاده، بهروز غلامی، علم الهدی، یاغچیان، برونسی، تجلایی، علیرضا نوری، اسحاق عزیزی، حسین بهرامی، داود صادقی، محمود نعیمی، محمدباقر خوشنویسان، پرویز نصری، ایرج عصاره، اقارب پرست، سید اسماعیل موسوی، حمید رمضانی، رضا رمضانی، مسعود منفردنیاکی، ایرج رستمی، بابا محمد رستمی، سید احمد مقدم پور، معینیان، شریفی، پورکیان و بسطامی و جهادگران بی سنگر محمد طرحچی، هاشم ساجدی و ابراهیم رجب بیگی و .... شرکت داشتند. 💠گروه
به مناسبت سالروز آزادسازی سوسنگرد، زندگینامه چند شهید حماسه آفرین جبهههای سوسنگرد را از نظر بگذرانید. شهید سردار مهدی ضرغامی شهید ضرغامی همزمان با ورود حضرت امام خمینی (ره) به تهران، یکی از مسئولین کمیتههای استقبال از حضرت امام (ره) را بر عهده داشت. او علاقه عجیبی به پاسداری داشت و همچنان به پاسداری از دست آوردهای انقلاب مشغول بود تا تشکیلات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت و در آذر ماه 1358 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. در حالی که خود فرماندهی نیروهای اعزامی شهرستان خمین در عملیات ظفرمند طریق القدس آزادسازی بستان را بر عهده داشت در حین عملیات تعداد زیادی از عزیزان به شهادت رسیدند .  صبح روز عملیات که دشمن بعثی تک نمود وی با انتخاب گروهان شهادت و انتخاب افراد شهادت طلب برای دفاع از پل سابله ، در محل تک دشمن استقرار و راه حرکت تانک های بعثیون را بر روی پل سابله مسدود نمود و مسئولیت و فرماندهی حفظ پل را بر عهده گرفت و توانست دلاورانه به انهدام تانکهای دشمن پردازد و با زدن چند تانک پل را مسدودو از عبور تانکها و تجهیزات دشمن بعثی جلوگیری کند که ضمن درگیری تن به تن با بعثیون با اصابت تیر به پیشانی (محل سجده گاهش) سرانجام به دیدار معشوق شتافت و به شهادت رسید. از شجاعت و غیرت و مردانی او همین بس که تا قبل از شهادت در چهار ماموریت جنگی (یعنی از اولین درگیری در کردستان دومین درگیری در جنوب) مسئولیت فرماندهی نیروهای اعزامی را بر عهده داشت. شهید بابا محمد رستمی همزمان با شروع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره)، علیه رژیم ستم شاهی به جمع انقلابیون پیوست و در مبارزات مردمی علیه رژیم دست نشانده آمریکایی شاه مشارکت فعال داشت. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و همزمان با تشکیل سپاه، به صورت افتخاری وارد این جریان اصیل انقلابی شد و قبل از شروع جنگ تحمیلی، حفاظت از شهر مشهد را به اتفاق نیروهای مخلص و وفادار به انقلاب، در برابر توطئههای ضد انقلاب و ایادی دشمن و استکبار جهانی به عهده داشت. در غائله گنبد و کردستان که دشمنان قصد ریشه کن کردن تمامیت ارضی و امنیت ملی را داشتند به عنوان فرمانده عملیات سپاه مشهد، مردانه وارد میدان شد و در کنار شهید والامقام «چمران» به نبرد با ضدانقلاب پرداخت. با شروع جنگ تحمیلی از پیشتازان امر دفاع مقدس و از شخصیتهای برجستهای بود که در امر سازماندهی نیروها گامهای مهمی را برداشت و توانست خدمات ارزندهای را در مدتی که مسئولیت نیروهای خراسان را بر عهده داشت، انجام دهد. این شهید با فرماندهی «ستاد خراسان» متشکل از نیروهای مردمی و پاسدار خراسان و از اولین یگانهای رزمی سپاه در جنوب در عملیات آزادسازی سوسنگرد، نقش فعالی داشت. شهید بابا محمد رستمی با مسئولیت عملیات سپاه خراسان در 19 دی 1359 در منطقه سبزوار به شهادت رسید. شهید عباس پالیزگیر عباس پالیزگیر قبل از انقلاب با همکاری روحانیون به مبارزه فرهنگی و مسلحانه علیه رژیم شاه پرداخت و در دستگیری از مستمندان و مستضعفان بسیار فعال بود. در مبارزات انقلاب در تظاهرات بسیار فعالانه مشارکت داشت. پس از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ در مهرماه 1359 به جبهههای جنگ حق علیه باطل شتافت و در قالب نیروهای جنگهای نامنظم شهید چمران در جبهه سوسنگرد شرکت کرد. در طول 9 ماه مبارزه و رشادتهای بسیار در جبهههای سوسنگرد و مهارت در بکارگیری توپ 106، به "عباس 106" مشهور شد. این شهید که یکی از رزمندگان شجاع، مدافع و موثر جبهه سوسنگرد بود سرانجام در یک درگیری در منطقه دغاغله که تحت اشغال دشمن بود در یک عملیات ایذائی در اردیبهشت ماه سال 1360 به شهادت رسید. شهید محمدرضا سبحانی هنگامی که سرما و سیاهی از سال 1338 رخت برمیبست؛ محمدرضا در شهر سوسنگرد به دنیا آمد. نوجوان بود اما مبارزات انقلابی خود را با پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) و حضور در راهپیماییها آغاز کرد. با پخش عطر شکوفههای پیروزی انقلاب، به سوی کمیته انقلاب اسلامی شتافت تا در شناسایی و مبارزه با عوامل ضد انقلاب یاران امام را یاری کند. سرانجام شهید سبحانی به سربازان هنگ مرزی ژاندارمری سوسنگرد پیوست تا از مردم و مملکت اسلامیش محافظت کند. رژیم بعث عراق با گلولههای آتشینش زنان و کودکان را نشانه گرفت؛ این فرزند غیرتمند انقلاب به سوسنگرد و بستان رفت و برای مقابله با متجاوزان بعثی در منطقه سوسنگرد بستگان را دور خود جمع کرد و در ششمین روز از حمله عراق، دست به نبردی جانانه علیه دشمن زد. شهید سبحانی مقاومتی مردانه و تاریخی را رقم زد . یکی از تک تیراندازان دشمن توانست اسوه سرباز مقاومت را در منطقه خزعلیه شهرستان سوسنگرد با شلیک به دست و پایش زخمی کند؛ محمدرضا گلولهها را به جان خرید اما دشمن به این هم راضی نشد و فرمانده مزدور عراقی با دستور اکید خود اعلام کرد تا او را دستگیر کنند. محمدرضا در حالی که حتی یک گلوله هم برای شلی 💠گروه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من به خاطرخدای خود و تعهدات دینی و وجدانی و اسلامی خود به فرمان امام امت و برای پیروزی حق بر باطل افتخار شهادت پیدا میكنم و برحسب آیات قرآن كریم من نمرده و زنده میباشم و به برادرانم بگوئید كه من همیشه در میان شما خواهم بود. 💐معرفی 🌏 زمینی شدن : 29.07.20، شیراز 💫 آسمانی شدن : 61.04.30، بغداد ☘️ رجعت پیکر : تیرماه 1381 💠 ارائه : خانم خادم شهدا 📆 پنج شنبه 98.04.31 ⏰ ساعت 21:00 🍃❤️همزمان با سی و هفتمین سالگرد شهادت شهید 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 💠گروه
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷 سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج) سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز 💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا که در گروه حاضر هستند امشب در خدمت خلبان شهید هستیم. در ایام شهادت این شهید معزز هستیم. شهادت گوارای ایشان مطالب از وبسایت همشهری آنلاین، جماران و وبلاگ شهید عباس دوران در حین معرفی دوستان پست ارسال نفرمایید🌹 💠گروه
در یکی از تمرینات ورزش اسکیت، متاسفانه در اثر برخورد با زمین پای چپ او مصدوم شد و به مدت 2 ماه از برنامه پروازی باز ماند. پس از بهبودی، دوباره آموزش خلبانی را ادامه داد و پس از دریافت نشان خلبانی در سال ۱۳۵۲ به ایران بازگشت و به عنوان خلبان هواپیمایی F4 ابتدا در پایگاه یکم شکاری و سپس در پایگاه سوم شکاری مشغول انجام وظیفه شد. 💠گروه
، ، عباس دوران۲۰ مهر ماه سال ۱۳۲۹ در شهرستان شیراز در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از گذراندن دوران ابتدایی پای به دبیرستان نهاد. عباس دوران در سال ۱۳۴۸ موفق به اخذ مدرک دیپلم طبیعی از دبیرستان سلطانی شیراز شد. در همین سال به استخدام فرماندهی مرکز آموزش هوایی درآمد. در سال ۱۳۴۹ به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوران مقدماتی پرواز در ایران، در سال ۱۳۵۱ برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت. عباس دوران ابتدا در پایگاه «لکلند» دوره تکمیلی زبان انگلیسی را طی کرد و سپس در پایگاه «کلمبوس» در ایالت می سی سی پی موفق به آموختن فن خلبانی و پرواز با هواپیماهای بونانزا، تی۴۱ - تی ۳۷ گردید. 💠گروه
سال آخر دبیرستان بودم که مادر عباس مرا از مادرم خواستگاری کرد. او که هیچ تمایلی نداشت دخترش را به یک نظامی دهد، به فکر ازدواج نبودن من و سیر کردن در فضای درس و بحث را بهانه مناسبی دید تا جواب رد به مادر عباس بدهد و بگوید که دخترم می خواهد درس بخواند. چند وقت بعد دوباره مرا خواستگاری کردند و این بار پدرم گفت که حالا بگذارید بیایند، در عالم همسایگی خوب نیست اینطور برخورد کنید. قرار گذاشته شد و آمدند. در همان برخورد اول، عباس به دل پدرم نشست و به من گفت که او یک مرد کامل است برای زندگی. به دل خودم هم نشست و کار خودش را کرد و فکر کردم که قرار است من با او خوشبخت شوم. پدرم نظر مرا خواست و من به رسم حیا گفتم: هر چه شما صلاح بدانید. چهار ماه بعد یعنی ۲۲ تیرماه ۵۸ عقد کردیم و هفتم آبان ماه نیز جشن عروسی برگزار و اینچنین زندگی مشترکمان آغاز شد. 📸همسر و پسر شهید 💠گروه
با شروع جنگ تحمیلی سر از پا نشناخته به دفاع از کیان جمهوری اسلامی ایران پرداخت و با ۱۰۳ سورتی پرواز جنگی در طول عمر کوتاه اما پر بارش، یکی از قهرمانان دفاع مقدس شناخته شد. خلبان عباس دوران همواره به دوستان و همکارانش تاکید می‌کرد که هرگز تن به ذلت نخواهد داد و اگر در حین پرواز مورد اصابت موشک دشمن قرار گیرد، هواپیمای سانحه دیده را بر سر دشمن زبون خواهد کوبید. وی همان طور که گفته بود بر این پیمان خویش صادقانه ایستاد و جان فدا کرد. 💠گروه
در یکی از روزهای بهار سال 1360 مسئولین شهر شیراز تصمیم می گیرند به خاطر رشادت ها و دلاوری های عباس دوران، یکی از خیابان های شهر شیراز را به نام او کنند؛ لذا از دوران دعوت می شود تا در مراسم شرکت کند و او نیز قبول کرده و به آن جا می رود که از دوران به شایستگی تقدیر می شود. چون او ضربات مهلکی به دشمن وارد نموده بود، همیشه عوامل نفوذی دشمن قصد ترور وی را داشتند که یکی از این موارد هم در همین زمان بود که خوشبختانه این ترور عقیم ماند. 💠گروه
شهید عباس دوران در هفتم آذر ۱۳۵۹ در عملیات «مروارید» حماسه‌ای بزرگ آفرید و به کمک خلبان شهید حسین خلعتبری پنج فروند ناوچه عراقی را در حوالی اسکله الامیه و البکر منهدم ساخت و بقایای آن را به قعر آب‌هاب نیلگون خلیج فارس فرستاد. به گفته یکی از همرزمان خلبانش، در یکی از نبردهای هوایی که فرماندهی دو فروند هواپیما را به عهده داشت، به مصاف ۹ فروند از جنگنده‌های دشمن رفت و با ابتکار عمل و مهارتی خاص، یک فروند از هواپیماهای دشمن را سرنگون و هشت فروند هواپیمای دیگر را مجبور به فرار از آسمان میهن کرد. خلبان شهید عباس دوران همواره در عملیات جنگی پیش قراول بود و برای دفاع از میهن اسلامی و حفظ و حراست آن لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. 💠گروه
وقتی قرار شد به پاس کاردانی های وجانفشانی های مکرر از پایگاه هوایی بوشهر به تهران انتقال یافته ودر ستاد عملیات نیروی هوایی خدمت کند. همسرش فوق العاده خوشحال شد واو را تشویق کرد تا هرچه زودتر برای انتقال اقدام کند. اما اودر دفتر یادداشتش نوشت. باید بازبان خودش قانعش کنم انتقال به تهران یعنی مرگ من چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است. 💠گروه
هشتم تیر 1360 دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟ باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است. 💠گروه
در طول پرواز صحبت نمى کرد. همواره مى گفت: اگر از مسیر منحرف شده و یا حالت نامتعادلى داشتم، با من صحبت کنید، خودتان هم مواظب اطراف باشید. همچنین بسیارى از دوستانش از زبان او شنیده بودند که اگر روزى هواپیماى من مورد هدف قرار گیرد، هرگز آن را ترک نمى کنم و با آن به قلب دشمن حمله ور مى شوم. 💠گروه
تابستان۱۳۶۱صدام حسین بر برگزاری کنفرانس سران غیر متعهدها دربغداد پافشاری و تاکید داشت وچند ماه زودتربنزهای تشریفات خریداری شد برای اجلاس. را در اتوبان های بغداد به نمایش گذاشت اما صبحگاه تیر ۱۳۶۱آخرین پرواز عباس دوران .جولان بر فراز بغداد با جنگنده دوست داشتنی اش E3_F4 ۶۵۷۰ وبمباران پالا یشگاه الدوره بود .اوضمن نمایشی از عزت وشجاعت .جنگنده ی شعله ورش راباخشم وکین بر قلب دشمن فرود آورد تا خواب صدام را پریشان کرده و میزبانی اجلاس سران غیره متعد ها را ازاو بگیرد. 💠گروه
او به عنوان لیدر دسته ای دو فروند یF_14 برای مقابله با تجاوز هوایی ۹فروند هواپیمای دشمن از زمین بلند شدند. دقایقی بعد در حالی کنترل زمینی به آنها هشدار می داد که مراقب باشند تا مورد اصابت قرار نگیرند در آسمان خوزستان به سوی جنگندها مهاجم حمله ور شد وبا سرنگون کردن دو فروند میگ۲۳عراقی بقیه را مجبوربه فرار کرد . این نبرد درخشان هوایی در جدول آمارهای و رکود درگیری های هوایی جهان بانام A_DoWran بسیار پر آوازه وبرای هر ایرانی غرورآفرین است. 💠گروه
عملیات در تاریخ 1359.9.7 شروع می شود. در همان ساعات ابتدایی نبرد، در یک عملیات متحورانه عباس دو ناوچه نیروى دریایى عراق را در حوالى اسکله «الامیه» و «البکر» سرنگون کرد. تا پایان عملیات، دوران و همرزمانش مرتبا هواپیما عوض می کردند. بطوریکه بعد از فرود، دوران از هواپیما پیاده می شد و به هواپیمای دیگری که مسلح بود سوار می شد و به نبرد ادامه می داد. عباس بی‌نهایت شجاع بود. آن روزها سخت‌ترین مأموریت‌ها را قبول می‌کرد. در این عملیات به او که درحال پرواز بود اطلاع دادند باید عملیات نیمه تمام رها شود، که عباس قبول نکرد و با رشادت تمام این دو اسکله را نابود ساخت. چنان چه مىگفتند و به اثبات هم رسید، نیروى دریایى عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبرى به نابودى کشاندند. 💠گروه
در آستانه عملیات بیت المقدس، دشمن دست به تحرکات گسترده ای زده بود و مرتبا نیرو و تجهیزات به جبهه های جنوبی ارسال می کرد. لذا از سوی نیروی هوایی تدبیری اندیشیده شد تا ضربه ای کاری به دشمن وارد شود لذا بعد از کسب اطلاعات لازم و تهیه نقشه های پروازی، تصمیم بر این شد که در یک عملیات گسترده هوایی عقبه دشمن از جمله نفرات و تجهیزات آنها از ارتفاع بالا بمباران شدید شود. در 29 اسفند سال 1360 طرح آغاز شد و دوران به عنوان لیدر یا همان فرمانده دسته پروازی، انتخاب و 15 نفر از خلبانان تیزپرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز انتخاب شدند. بعد از توجیهات لازم توسط دوران، همگی به پرواز درآمدند و با هدایت او مواضع دشمن به سختی بمباران شد و راه برای فتح خرمشهر هموار گردید. 💠گروه
عباس دوران در طول 22 ماه حضور در جنگ 120 پرواز عملیاتی داشتند. آنهایی که اهل پرواز هستند می دانند که غیرممکن است. شاید هیچ خلبانی پیدا نشود که توانسته باشد از عهده این کار برآید و این در آن زمان یک رکورد در نیروی هوایی محسوب می شد. در بین نیروی های دشمن نیز دوران خیلی معروف بود و زهرچشمی از عراقی ها گرفته بود که عراقی ها آرزو داشتند او را اسیر کنند. 💠گروه
و پرواز آسمانی عباس... ۳۰ تیر ۶۱ اگرکنفرانس سران کشورهای غیره متعهد در بغداد برگزار می شد صدام به مدت ۸سال ریاست آن را به عهده می گرفت. تنهاراهی که می شود از برگزاری کنفرانس جلوگیری کرد. ناامن نشان دادن بغداد بود برگزاری بود که صدام به امنیت آن افتخار می کرد . عباس با این حرکت شهادت طلبانه اش باعث شد که این اجلاس به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشود. به آسمان پرکشید...باروحی به وسعت آسمان . قصد ترک سفینه ی آتش گرفته را نداشت این را بارها قبل از حادثه به دوستانش گفته بودکه ( بعثی ها آرزوی اسارت مرا به گور خواهند برد ) عاشقانه در حالی که به کابین عقب خود دستور خروج اضطراری داده و دستگیره ی خروج او را کشیده بود جنگنده ی شعله ورش را به یکی از ساختمانهای نظامی بغداد کوبید و از حجم انبوه دود و آتش برای مشاهدی جمال الهی به آسمان ها پرکشید... 💠گروه
صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در تلوزیون عراق گفت: به هر خلبان ایرانی که به 50 مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود- حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد و 150 دقیقه بعد از مصاحبه صدام-عباس دوران و حیدریان و علیرضا یاسینی- نیروگاه بصره را بمباران کردند. با این عملیات جواب گستاخی صدام داده شد و در حقیقت خود صدام تحقیر شد . غروب همان روز خبرنگار رادیو بی بی سی اعلام کرد: من امروز با آقای صدام حسین رئیس جمهور عراق، مصاحبه داشتم و ایشان با اطمینان خاطر از دفاع قدرتمند هوایی خود در راه محافظت از نیروگاه ها، تاسیسات و دیگر منابع اقتصادی عراق در برابر حملات و تهاجم خلبانان ایرانی سخن می گفت. ولی من هنوز مصاحبه او را تنظیم نکرده بودم که نیروی هوایی ایران نیروگاه بصره را منهدم کرد. اینک جنوب عراق در خاموشی فرو رفته و چراغ قوه در بازارهای عراق بسیارنایاب و گران شده است چون با توجه به خسارات وارد به نیروگاه، تا چند روز آینده برق وصل نخواهد شد. سپس این خبرنگار با لبخندی تمسخر آمیز گفت: - البته هنوز فرصتی پیش نیامده که من از صدام حسین سوال کنم چگونه جایزه خلبانان ایرانی را تحویل خواهندداد. 💠گروه
روزی از او پرسیدند آیا امام زمان را دیده اید؟ در جواب اظهار داشت امام زمان را عیناً ندیده ام ولی معجزات آن بزرگوار را بطور وضوح دیده ام بدین معنی كه موشكهائی كه بطرف هواپیمای من از طرف دشمن كافرها میگردید دارای دوفیوز است كه یكی در موقع نزدیك شدن به هواپیما و دیگری هنگام بر خورد باهواپیماعمل می نماید بارها و بارها دیدم كه این موشكها از طرفین هواپیما عبورمیكردند و هیچكدام نه عمل مینمودند و نه به هواپیما اصابت می نمود. 💠گروه
پس از سالها انتظار در تیرماه ۱۳۸۱ بقایای پیکر شهید دوران توسط کمیته جستجوی مفقودین به میهن منتقل شد و در پنجم مرداد ۱۳۸۱ طی مراسمی رسمی با حضور مسئولان کشوری و لشکری، خانواده شهید و بستگان در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی، بر دوش همرزمان خلبانش تشییع شد. پیکر مطهر آن شهید تیز پرواز سپس برای خاک سپاری با یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ به زادگاهش شیراز منتقل شد. شهید خلبان عباس دوران به هنگام شهادت ۳۲ سال داشت و امیررضا تنها یادگار اوست. 💠گروه