eitaa logo
🇮🇷غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند🇮🇷
107 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷رفیق لحظه های لبخند و خاطره ! برای رسیدن بگو کدام راه میانبر دنیا تو را رساند به خانه دوست!!!🌷 💠گروه
رفتید . . . و امروز عطرتان را در شلمچه و هویزه و فکه جستجو می ڪنیم ... 💠گروه
زندگی ، وزن نگاهـی‌ست ڪہ در خاطرہ هـا می ماند ای شهـید التماس نگاہ . . . 💠گروه
شادی ارواح طیبه همه شهدا دفاع مقدس و شهدا مدافع حرم و شهید عزت الله حسنی صلوات 💠گروه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهادت گل معطری است که جز دست برگزیدگان خداوند در میان انسان ها به آن نمی رسد. 💐معرفی #مدافع_حرم #شهید_محسن_حیدری 🌏 زمینی شدن : ۶۳.۰۱.۰۳، خمینی شهر، مصادف با ایام #فاطمیه و شهادت #حضرت_زهرا (س) 💫 آسمانی شدن : ۹۲.۰۵.۲۸، سوریه 💠 ارائه : خانم خادم شهدا 📆 دوشنبه ۹۸.۰۴.۲۴ ⏰ ساعت ۱۹:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷 سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج) سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز 💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا که در گروه حاضر هستند امشب در خدمت هستیم در حین معرفی پستی ارسال نفرمایید🌹 💠گروه
اوایل فروردین 1363، ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهراء (سلام الله علیها) بود، مادرش صاحب فرزند جدیدی شده بود، نامش را محسن گذاشتند. محسن فقط 9 سال داشت که از نعمت پدر محروم شد. پدرش یک روستایی ساده دل، پرتلاش و خادم روضه سید الشهداء (ع) بود. 💠گروه
شریط جنگ، فشار اقتصادی شدیدی بر جامعه وارد کرده بود و وضعیت خانواده ی محسن به مراتب پایین تر از دیگران. خرج زندگی روی دوش مادر بود. مادر مثل دیگر زن های محله قالی بافی می کرد و بچه ها نیز کمکش می‌کردند، آنروزها محسن قالی بافی و نقشه زدن را به خوبی یاد گرفته بود. 💠گروه
بعضی اوقات فراغت دوران ابتدایی اش در کلاس قرآن بسیج می‌گذشت، در کلاس حفظ شرکت کرده و در طی مدت کوتاهی حافظ چند جزء از قرآن شده بود. صدای خوبی داشت. از کودکی عضوگروههای سرود هیئت، پایگاه و مدرسه بود و بعضاً در هیئآت نوحه خوانی می کرد. موذن مسجد بود، حتی تاریکی کوچه ها و سوز سرمای زمستان هم مانع حضور مکبّر نوجوان در نماز جماعت صبح مسجد جامع نمی شد. 💠گروه
دوره دبستان را به خوبی طی می‌کرد. در جشن هایی مثل دهه فجر که مدرسه به شاگرد اولی ها جایزه می‌داد محسن دست پر به خانه می‌آمد. درسش خوب بود به طوری که وقتی به دوره راهنمایی رسید مدیر مدرسه پیشنهاد کرد به غیرانتفائی برود. سال اول راهنمایی را رفت ولی با این که سن کمی‌داشت متوجه هزینه مدرسه غیرانتفائی برای خانواده شد، پافشاری کرد که در مدرسه معمولی درس بخواند و زیر بار اصرار خانواده نرفت. 💠گروه
دبیرستانی شده بود که با بچه‌های قرآنی پایگاه بسیج گروه تواشیح تشکیل دادند و علاوه بر اجرای برنامه‌های فرهنگی محله در سطح شهر و استان نیز مطرح بودند، در مسابقات استانی تواشیح سازمان تبلیغات، مقام اول را کسب کردند. محسن صدای خوبی داشت و معمولاً تک خوان گروه بود. علاقه مند و عاشق شهداء بود. زندگی نامه شهداء را مرتب مطالعه می‌کرد، سیره زندگی شهید سید حسین مهدوی و دائی شهیدش رضا کرمی در شکل گیری شخصیت اجتماعی او بسیار موثر بود. آن زمان قسمتی با نام «دارالشاهد» را در کانون بسیج تعریف کرده بودند که محسن عهده دار آن شد. در اجرای یادواره ها و برنامه‌های مربوط به شهداء همیشه پیش قدم بود. 💠گروه