318.6K
سوال ۱
چرابعضی ها هنوز ازشعارهای تاریخ مصرف گذشته ی غربگراها استفاده میکنند مثال استفاده ازکلمه پادگان
👤استاد شب نگار
🎤پرسش وپاسخ
686.7K
سوال ۲
برنامه دولت برای رفع تحریمهاوجلوگیری ازتشدیدان چی هستش؟
👤استاد شب نگار
🎤پرسش وپاسخ
759.1K
سوال ۳
اگر آقای رئیسی ردصلاحیت می شدکاندیدای دیگربرای او رایزنی می کردند این نشانگرچه صفاتی ازآقای رئیسی می باشد
👤استاد شب نگار
🎤پرسش و پاسخ
692.4K
سوال ۴
چرا ازکاندیدای انقلابی مثل رئیسی می ترسند وبه شکلهای مختلف ایشان را تخریب میکنند؟
👤استاد شب نگار
🎤پرسش و پاسخ
976.7K
سوال۵
خطرشفاف نبودن گفتمان بعضی ازجریانات چه مضراتی براکشوردارد مثلا میگنددرمناظرات کاندیدایمان رامعرفی می کنیم
👤استاد شب نگار
🎤پرسش و پاسخ
919.8K
سوال ۶
آیا شورای نگهبان طبق قانون مسئول افزایش مشارکت مردم است؟
👤استاد شب نگار
🎤پرسش وپاسخ
816.8K
سوال ۷
استادمعزز مشارکت حداقلی باانتخاب درست ومشارکت حداکثری باانتخاب غلط چه محاسن ومعایبی درپی دارد؟
👤استاد شب نگار
🎤پرسش و پاسخ
1.71M
سوال ۸
متاسفانه خیلی از انقلابیون هم میگن باید تعدادی از غربگراها تایید صلاحیت بشن تا شورای نگهبان بتونه مشارکت رو بالا ببره!
👤استاد شب نگار
🎤پرسش وپاسخ
❤️نوید علاقه فراوان و سفارش فراوان به خواندن زیارت عاشورا داشت و طبق گفته ی خودش اگر کسی ۴۰ روز زیارت عاشورا بخواند و هدیه کند به او، تمام تلاشش رو می کند که حاجت دل شخص رو برایش بگیرد و اگر نشد در آخرت جبران می کند برای شخص.
🌱معرفی شهید بی سر مدافع حرم، #شهید_نوید_صفری_طلابری
💠 ارائه : خادم الشهدا یازینب (س)
📆 دوشنبه ۱۴۰۰.۰۳.۱۰
⏰ ساعت ۲۱:۰۰
🕊گروه جامانده از شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃
eitaa.com/booyenaena
وقتی مادرشوهرم من را دید، همینطور گریه میکرد و ناراحت بود که چرا تنها آمدهام؟ میگفت: آخر نوید چطور دلش آمد که تو را تنهایی بفرستند
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
سال ۱۳۹۶، در بحبوحه نبرد سوریه و قولی که سردار حاج قاسم سلیمانی مبنی بر پایان حکومت داعش داده بود، عملیات بوکمال با حساسیت بالایی انجام شد و نتایج بسیار موفقی برای جبهه مقاومت در پیداشت. همان روزها، در بین اخبار شهادت مستشاران ایرانی، خبر شهادت نوید صفری که جوانی زیبارو و در آستانه ازدواج بود، بیشتر از بقیه به چشم میآمد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
حالا که بیشتر از سه سال از آن روزها میگذرد و همزمان با انتشار سومین چاپ از کتاب «شهید نوید» که روایتی از پدر، مادر، همسر و همرزمان شهید صفری است، فرصت مغتنمی بود برای همکلامی با سرکار خانم مریم کشوری، همسر شهید که اگر چه مدت کوتاهی در حیات دنیایی با شهید نوید زندگی کرد، اما به اندازه دهها سال، از او آموخت و با او همراهی کرد. ایشان همچنان شبانه روز به یاد و برای زنده ماندن سیره و روش شهید صفری و همرزمانش تلاش میکنند و برای آینده خود نیز همین مسیر را انتخاب کردهاند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
آنچه در ادامه میخوانید، هفتمین قسمت از این گفتگوی مفصل و طولانی است که ۱۸ اردیبهشت ماه در کتابفروشی آستان قدس رضوی در تهران انجام شد
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
همسر شهید: این خواب برای سال ۹۴ و قبل از اولین اعزامش به سوریه بوده. دستنوشتههای آقانوید بیشترش برای سال ۹۴ است. یعنی از چند جهت به آقانوید بشارت شهادت را داده بودند. من نور شهادت را در وجود آقانوید میدیدم و وقتی میدیدمش، ناخودآگاه اشکهایم جاری میشد. میگفتم: من متوجه میشوم که چند وقت دیگر شهید میشوی، مدیونی که من را از یاد ببری. تو را به خدا پیش امام حسین علیه السلام که رفتی، من را هم یاد کن.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
یک بار به من گفت هر وقت خواستم شهید بشوم، به یادت هستم. پیش خیلیها رفتهام و پرسیده ام که چرا تا الان شهید نشدهام؟ به من گفتهاند حتما یک کاری با تو داشته اند که هنوز شهید نشدهای. هر وقت این کار انجام بشود شهید میشوی... آقانوید قول داد هر وقت میخواست شهید بشود، زودتر به من بگوید.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
حتی زمانی که سوریه بود هم در اواخر، دو بار به من گفت که میخواهم یک چیزی به تو بگویم، اما نمیدانم چگونه بگویم. آقانوید خیلی اهل استخاره بود. فکر میکنم میخواسته خبر شهادتش را بگوید، اما دوباری که در تلگرام با هم صحبت میکردیم، بی خیال شد و چیزی نگفت. احتمال میدهم که استخاره کرده و خوب نیامده که بخواهد به من بگوید و الا به من قول داده بود، اما چیزی از زمان شهادتش به من نگفت...
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
ماجرای سفرتان به سوریه چگونه بود. آن سالها خیلی رفت و آمد خانوادهها معمول نبود.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
همسر شهید:، چون قرار بود آقانوید برگردد به من گفت: قرار بود ما برای عروسیمان به زیارت برویم، من تصمیم گرفتم اول بیایی زیارت خانم حضرت زینب سلام الله علیها و آب و هوایی هم عوض کنی. چون یک بار خیلی دلتنگ بودم، اما چیزی نگفتم و از صدایم متوجه شد. آقانوید آدمی احساسی و منطقی بود. هیچ وقت پیش نمیآمد دوباره زنگ بزند، اما این بار وقتی تلفن قطع شد، باز هم زنگ زد. گفت: دلم پیشت ماند. میدانم که دلتنگی، اما نمیگویی. میخواهم کاری کنم که بتوانی بیایی سوریه... بیشتر هدفش این بود که من را خوشحال کند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
این دلتنگی برای چه زمانی است؟
همسر شهید: آقانوید ۲۱ مرداد که رفت، قرار بود اول مهر برگردد، اما نیامد. آنجا بود که هماهنگ کرد تا من به سوریه بروم. روال اینگونه بود که وقتی میرفتی، برای برگشت، رزمنده هم با همسرش به تهران برمی گشت. آقانوید تنها کسی بود که با من برنگشت. تمام رزمندها با خانمشان برمی گشتند، اما من تنها بودم. البته نیامدن ایشان برای من خیلی سخت نبود، چون میدانستم که ۱۰ روز دیگر برمی گردد. با مسئول فرودگاه صحبت کرده بود که تا پای پرواز بیاید و من را تا آخرین لحظه برگشت همراهی کند. به یکی از دوستانش هم سپرده بود که همسرش، هوای من را در طول پرواز داشته باشد. حتی پیگیر بود که صندلیام را کنار همان خانم قرار بدهند. بعدها هم همسر یکی از دوستانش تعریف کرد؛ آقانوید به شوهرش گفته بود: هر وقت همسرت به سوریه آمد، حتما با ایشان برگرد، چون برای من که خانمم را تنهایی به تهران فرستادم، خیلی سخت گذشت!...
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
وقتی صحبت دلکندن شهدا از خانواده میشود میگویم: اینها در اوج عواطف و احساسات هستند، اما عشق بالاتر باعث میشود که دست از احساساتشان بکشند و بروند. اینگونه نیست که به همسر و فرزند و پدر ومادرشان توجهی نداشته باشند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
همسر شهید: در فرودگاه دمشق به استقبال من آمدند و سه روز آنجا بودیم. دمشق در آن روزها امن بود. از سال ۹۵ به بعد، دمشق خیلی امن بود و خانوادهها را برای زیارت میبردند. صبحها به زیارت حضرت زینب سلام الله علیها میرفتیم و غروبها به زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها. چون شب اول و دوم و سوم ماه محرم بود، مراسم روضه و عزاداری هم به پا میشد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
اوضاع و حالات من در سوریه به نحوی بود که آنجا به فکر شهادت آقانوید هم نبودم. آقانوید خواب دیده بود که پسردار میشود و با ذوق و شوق میگفت که آقارسولمان باید قاری قرآن بشود. بعد از شهادت هم خیلیها خواب دیده بودند که یک پسربچه کنار آقانوید بوده.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
در یکی از آن تماسهایی که با هم صحبت میکردیم، من یک مصاحبه از همسر شهید حججی خوانده بودم که به شهید حججی در سوریه گفته بوده: آقامحسن! استاد معرفت نفسمان گفته شما که آنجا هستید، باید به خاطر رضای خدا شهید بشوید و نه به خاطر شهادت. حواست باشد که تو به خاطر رضای خدا شهید بشوی... من گفتم بارکلا که همسر شهید اینقدر اثرگذار است. وقتی آقانوید زنگ زد گفتم: شما که نمیخواهی این دفعه شهید بشوی، شیطان کمتر وسوسهات میکند و بیشتر میتوانی روی خودت کار کنی و خودسازی کنی.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
وقتی این را گفتم به خیال خودم، میخواستم اثرگذار باشم. آقانوید هم گفت: اگر این دفعه قرار باشد شهید بشوم چه؟... این را که گفت، انگار آب سرد روی سر من ریختند. گفتم: اگر شهید بشوی پس بچهمان چه؟ قرار نیست که این دفعه شهید بشوی... گفت: ما که خبر نداریم... این را که گفت، تلفن قطع شد. من تا صبحش به اندازه شنیدن خبر شهادت، منقلب بودم. گفتم احتمالا خوابی دیده که میخواهد شهید بشود و به من نگفته است. تا فردایش نگران بودم
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم