eitaa logo
برش‌ ها
385 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
569 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته،کاربردی، و به استناد کتابهای چاپ شده روایت می کنیم تا بتوان آن را با دل زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺باغیرت! 🔹محمدتقی خیلی با بود. همراه خواهرانم رفته بودیم خانه اش. خانه هم مقداری گرم شده بود. 🔸بهش گفتم : پنجره را باز کن تا یه مقدار هوای تازه داخل اتاق بیاید. 🌦با خنده اش فهماندم که این کار را نمی کند. چون اتاق شان طوری بود که می شد از بیرون داخل خانه را دید. ▪️خیلی کیف کردم. بلند شدم بوسیدمش. 💢گفتم: قربانت بروم داداش با غیرت خودم. ما حجاب مان را رعایت می کنیم. تو بلند شو و پنجره را باز کن. ▫️راوی: نرگس سالخورده؛ خواهر شهید 📚؛ مجموعه خاطرات شهید محمدتقی سالخورده، نوشته: مصیب معصومیان. ناشر: انتشارات شهید کاظمی. نوبت چاپ: اول-1398. صفحه 98. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺مثل امام زمان (عج) ▫️پدر شهید و حسین مولوی؛ هم رزم شهید: 🔹محمدتقی در در احترام به پدر ومادرش بی نظیر رود. وقتی پیش پدرش بود، دوزانو می نشست و لام تا کام حرف نمی زد. این رفتار او برایم خیلی ناشناخته بود. اوایل فکر می کردم خجالتی است و یا شاید اهل بازی و ریاکاری است. 🔸طوری پیش پدرش می نشست که انگار پیش امام زمان نشسته است. هیچ حرف اضافه ای نمی زد. پایش را جمع می کرد و ساعتها دو زانو می نشست. 🌱از کرامتهای اخلاقی او بوسیدن دست پدر و مادر بود؛ آنهم به صورت ناگهانی به طوری که آنها نتوانند دستشان را پنهان کنند. 💢زمان مجردی اش راضی نمی شد که مادرش از خواب بیدار شود و برایش صبحانه درست کند، با اینکه مادرش طوری با او رفتار می کرد که انگار همین یک فرزند را دارد. 📚؛ صفحه ۲۲ و ۱۶۴. ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir