☝️🏻 اولین درس
🔹 جماعت بچه های اطلاعات عملیات، مثل شاگرد، پیشش زانو زده بودند. یه تازه وارد بیخ گوش بغل دستیش گفت:«علی آقا که میگن اینه؟!»
✅ جواب رو نگرفته بود که على خطاب به جمع گفت:«اولین درس اطلاعات عملیات اینه که کسی می تونه از سیم خاردارای دشمن عبور کنه که در سیم خاردار نفس گیر نکرده باشه.»
📚 دلیل، ص۶۰ | خاطراتی از شهید علی چیت سازیان
📌 #احلی_من_العسل
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#طنز #جبهه 😂🤣
🌸 غلام سیاه
تئاتری در اسارت داشتيم که طنز بود. يكی نقش غلام سياه را در آن بايد ايفا میكرد. پس از تمرينات بسيار كه عليرغم محدوديتهای بسيار صورت پذيرفت، تئاتر آماده شد و قرار شد كه در آخر شب اجرا شود.
برای مواظبت، نگهبان گذاشتیم و تدابير امنيتی لازم رو دیدیم. تئاتر آنقدر نشاط آور بود كه توجه همه بچهها از جمله نگهبانها به خود جلب كرد و به همين خاطر متوجه حضور سرباز عراقی در پشت در آسايشگاه نشدند و هنگامی که كلمه رمز قرمز اعلام شد، درِ آسايشگاه با كليد باز شد و...
همه پراكنده شدند، از جمله همان برادرمان كه نقش غلام سياه را بازی میكرد. او هم رفت زيرپتوي و خودش را به خواب زد.
سرباز عراقی وارد آسايشگاه شد و در حالی كه دشنام میداد، گفت: چه خبر است؟ مگر وقت خاموشی نيست؟ ديد همه بچهها نشستهاند و دارند به او نگاه میكنند اما يك نفر روی سرش پتو كشيده است.
سرباز عراقی كه از عصبانيت میلرزيد، به تندی به طرف او رفت و در حالی كه با مشت و لگد به جانش افتاده بود پتو را از روی سرش كشيد و با ديدن صورت سياه او از ترس نعرهای كشيد و فرار كرد و خودش را از آسايشگاه بيرون انداخت و سپس خنده بچهها بود كه مثل بمبی آسايشگاه و اردوگاه را بر سر آن سرباز بختبرگشته خراب كرد.
اين صحنه از صدها تئاتر طنز برای ما جالبتر بود و بعد ازاين جريانات هم به سرعت صورت آن برادرمان را تميز كرديم و وسايل را هم جمع كرديم تا همه چيز را حاشا كنیم.
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
✿ بوستان امامت ✿
✨قسمت :3⃣
#نمایش صوتی کتاب
《 لوطی و آتش 》
✨ مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار شهید #حسن_باقری
✨ با صدای: #رامین_پور_ایمان
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#سلام_امام_زمانم 💞
مولای مهربان
غزل های من سلام!
سمت زلال اشک من
آقای من سلام!
نامت بلند و
اوج نگاهت همیشه سبز؛
آبی ترین بهانه ی
دنیای من سلام!
اللهم عجل لولیک الفرج✨
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌿 فریب شیطان در بهار جوانی!
امام خمینی رحمت الله علیه:
⭕️ گمان نکن که پس از محکم شدن ریشه گناهان انسان بتواند #توبه نماید، یا آنکه بتواند به شرايط آن قیام نماید. پس #بهار_توبه ایام جوانی است كه بار گناهان كمتر و كدورت قلبى و ظلمت باطنی ناقصتر و شرایط توبه سهلتر و آسانتر است.
انسان در پیرى حرص و طمع و حب جاه و مال و طول املش بیشتر است...
📚 شرح #چهل_حدیث ، صفحه ۲۷۳
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
••✾••
⚠️#تلنگر
#دلـــت_پاڪــــ_باشــــه🙄🙄
در یڪی از دانشگاه ها
پیرامون #حجاب سخنرانی میڪردم
ناگهان دختری جوان از وسط جمعیت فریاد زد
حاجاقااااااااااااااااا
چرا شما حجاب را ساختید؟!!!!
گفتم ؛ حجاب ، بافتهء ذهن ما نیست
حجاب را ما نساختیم بلکه در کتاب خدا یافتیم
گفت ؛ حجاب اصلا مهم نیست
چون ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه کافیه
گفتم ؛ آخه چرا یه حرفی میزنی ڪه
خودت هم قبول نداری؟!!!!
گفت : دارم
گفتم : نداری
گفت : دارم
گفتم : ثابت میڪنم ڪه
این حرفی ڪه گفتی خودت قبول نداری
گفت : ثابت ڪن
گفتم : ازدواج ڪردی
گفت : نه
گفتم : خدایا این خانم ازدواج نڪرده و
اعتقاد داره ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه
پس یه شوهر زشت زشت زشت قسمتش بفرما
فریاد زد : خدا نڪنه
گفتم : دلش پاڪه 🙄
گفت : غلط ڪردم حاجاقاااااااا😢😭😂😂😂😂
#عزیزم_مواظب_افڪارت_باش
🕊شهیدانه🥀
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
💛شایدچادرڪلمهایستعربی!
ولۍعربڪه‹چ›ندارد!
پسشاید
بهجای‹چ›باید‹ج›گذاشت..
‹ج›گذاشتوگفتجادر!
یعنیجاۍدُر..!🙃
یعنیتودُرهستیهمانمروارید
همانیڪهجایشدرصدفاست..😇
همانمرواریدزیبادرصدفڪهگرانقیمت
تریناستدربیندُرها!
پسچادرهمانصدفاست
صدفیبرایمحفوظماندنمنوتو..!
صدفیبمان:))♥️
#حجاب✨
#عفاف_و_حجاب
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
💢 دستهگلهایی که خانمها به آب میدهند!
انگار عادت دارند خانم ها از اینکه همیشه دسته گل به آب دهند؛
گاهی به رود نیل
گاهی به علقمه
گاه هم به اروند وڪارون...
🌷ام الشهداء حسن، عباس و حسین صابری🇮🇷
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
『🦋』
•
|🌿| #تلنگر°
°
رفقا..
اینماهستیمکهاخروعاقبتمونرو
باکارهامونمشخصمیکنیم..
باگناهامون💔!
یااشکامونواسهظهور📜!
.
+تویاینراه!
نهجنابحررویادتبره..
ونهابلیسوشمررو🖐🏻
.
حالاشمابایدانتخابکنی..
"یزیدی؟"
"یا حسینی!"
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#طنز #جبهه 😂🤣
🌸سرفه عربی
از بچه هاے خط نگهدار گردان
صاحب زمان الزمانـ(عج)بود😎
.ميگفتند شبے به كمين
رفته بود كه صداے مشكوکے شنيد.
با عجله 🏃
به سنگر فرماندهے برگشت
و گفت: بجنبيد كه عراقـےاند
گفتند: شايد نيروهاے خودی باشند؟🤔
گفته بود: نه بابا
با گوشهاي خودم شنيدم
که عربے سرفه میکردند😂
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat