eitaa logo
✿ بوستان امامت ✿
698 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
397 ویدیو
48 فایل
🌸 کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات 🌸 @Azizi00Z ♡ ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
قدری تأمل ‼️ 🔴 هیچوقت با ها رابطه نکنین و اجازه ندین پای غریبه ها ب زندگیتون باز بشه⛔️⛔️ ⭕️"این تصور که من مذهبی ام و یا چادریم و با دیگران فرق دارم و در دام خیانت نمی افتم را دور بریزید" چون واقعا در اشتباه هستید و این را بدانید شیطان قسم خورده است تا ما را به گناه آلوده نکنه دست بردار نیست حالا چه مذهبی باشد و چه غیر مذهبی باشد پس مراقب باشید چون میلیون ها نفر با همین اطمینان و تصور غلطی که نسبت به خودشون داشتند دچار دام و فریب و شیطان شدند⚠️ ♨️ آقایی که مذهبی است و یا علاقه به دین دارد مطمئنا غــیرت دارد و با هیچ نامحرمی ارتباط نمی گیرد حالا به هر بهانه ای ، چون آفات و مضرات آن را به خوبی می شناسد و میداند که رعایت آن دستور مؤکد دین ماست. 🔺و خانمی که چــادریه حــیاء داره و فلسفه حجاب را به خوبی میشناسه مطمئنا اونم با نامحرم ارتباط نمیگیره و عفت و حجاب خود را با ارتباط بیش از حد با نامحرم به حراج نمیگذاره و با هیچ یک از آنها ؛ ارتباط و درد و دل نمیکنه !! ♨️ پس مراقب باشید سر خودتون کلاه شرعی نگذارید رعایت کنید 🚫 چون شما هم امکان دارد دچار فریب و مکر شیطان بشوید. 😔 🚫فراموش نکنیم↯↯ خیـــــانت حق النـــــاسه.. بالأخره یک زمانی میرسه که جواب این همه گناهان و فتنه ها را ؛ باید بدهید. ┄┅═✼✨🌸✨✼═┅┄ 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🌸 😂🤣🌸 🌸کنسرو ماهی 🌸پیک گردان طبق روال هر شب، رفت تا سهمیه ی غذای آن شب را بگیرد و برگردد. منتظر بودیم، پیک زودتر از راه برسد و دلی از عزا دربیاریم. سفره را پهن کردیم. بالاخره سر و کله ی پیک پیدا شد. به تعداد بچه ها با خودش کنسرو ماهی آورد در کنسرو که باز شد، صدای «فش فش ش ش» ی از کنسرو آمد بیرون و بعد هم بوی تعفن. چادر پر شد از بوی گند کنسرو. معلوم بود که مال خیلی وقت پیش بود و حالا هم فاسد شده. یکی از بچه ها کنسرو را گرفت و با عجله برد بالای خاک ریز و از آن جا هم با همه ی زور بازوش پرت کرد آن طرف خاک ریز. با این که کنسرو را از چادر انداختیم بیرون، اما بوی بدش دست از سر ما برنمی داشت. هر کاری از دستمان بر آمد، انجام دادیم بلکه از شرش خلاص شویم، اما نشد. مثلا هر چی کاغذ باطله بود، آتش زدیم تا شاید افاقه کند، اما نشد که نشد. مجبور شدیم از چادر برویم بیرون و توی هوای آزاد بنشینیم تا «آب ها از آسیاب بیفتد» هنوز خوب خوب ننشته بودیم که یکهو یکی از نگهبان ها، سراسیمه از آن طرف خاک ریز، آمد به طرف ما و داد و هوار راه انداخت: - بچه ها! ماسک هاتان را بردارید، عراقی ها منطقه را شیمیایی زدند. با تعجب گفتم: - معلوم هست چه می گویی؟ شیمیایی؟ ما که این جا اصلا بویی حس نمی کنیم. - باور کنید! چند دقیقه پیش صدایی از کنار خاکریزی که داشتم نگهبانی می دادم، بیرون آمد. رد صدا را گرفتم. نزدیک که شدم، دیدم بویی مثل بوی ماهی گندیده می آید. - خب که چی؟ چه ربطی به شیمیایی دارد؟ - مگر توی آموزش ش م ر یاد ندادند، گاز شیمیایی اعصاب، شبیه بوی ماهی گندیده است؟ وقت تلف نکنید! الان همه مان شیمیایی می شویم. ما که تازه فهمیدیم ماجرا از چه قرار است، زدیم زیر خنده. نگهبان که هاج و واج داشت نگاهمان می کرد، گفت: - چیزی شده؟ خب به من هم بگویید! 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ایده خلاقانه و زیبا برای هنرمندای عزیز کانال🤩😉 خلاقیتی زیبا برای شب یلدا😍👌 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ با کدام آبــرویـی روز شمـ🗓ـارش باشیم لحظه ای در نظر چشـ✨ــم خمارش باشیم کاروان سحـرش بــهـر هـمـه جــ🍃ــا دارد تا که جا هست چرا گـ💨ــرد و غبارش باشیم 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🔶معنای دعا برای فرج 🔹امام زمانِ ما الآن در این کربلای کره‌ی زمین، در یک عاشورای دیگر، ندای‌شان بلند است؛ 🔸«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ» برای فرجِ من دعا کنید. دعا کردن هم، نه فقط نشستن و دست به آسمان بردن و«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»گفتن! دعا از درخواست و دعوت می‌آید، یعنی دعوت کنیم. 🔸انسان وقتی مهمان دعوت می‌کند، جلوتر آماده می‌شود، خانه‌اش را مرتّب می‌کند، جارو می‌زند، غذا می‌گذارد، درِ خانه‌اش را آب و جارو می‌کند. 🔹به او می‌گویند منتظر مهمان هستی؟ 🔸معلوم می‌شود منتظر مهمان است، دارد انتظار می‌کشد که مهمانش بیاید. 🔹«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ» مرا دعوت کنید. هم، زبانی دعا کنید و هم قلبتان را طوری تنظیم کنید که همه بفهمند تو منتظر مهمان هستی. 🔸مهمانت چه کسی است؟ آن چه شخصی است که شایستگی دارد در قلب شما قدم بگذارد و بنشیند، در چشم ما قدم بگذارد؟ 🔹حضرت ولیّعصر ارواحنافداه امام زمانمان، یوسفِ فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللّه‌علیها)، کسی که همه‌ی اهلبیت علیهم‌السّلام، انبیاء و اولیاء چشمشان به او روشن می‌شود، شاد و مسرور می‌شوند. 🍀لذا باید خانه‌ی قلب را ساخت و بنا کرد. 💠استاد حاج آقا زعفری زاده 🤲 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🌸 😂🤣🌸 🌸مهمان ها 🌸سال 1365 بود. در فاو مستقر بودیم. فرمانده ی لشکر- آقا مرتضی قربانی- به بنده که آن وقت فرمانده ی محور 2 بودم، بی سیم زد و گفت: - صحرایی! استاندار مازندران به همراه چند مدیر کل، امروز مهمان ما هستند. هواشان را داشته باش! از هواداشتن آقا مرتضی معلوم بود که این هوا داشتن، با آن هوا داشتن ها فرق دارد. گرای حرفش راگرفتم. با چند تا از فرماندهان گردان و گروهان به استقبال استاندار وقت- مرتضی حاجی- و همراهان او رفتیم. درست ساحل اروند کنار، بایستی مهمان هامان را سوار قایق می کردیم و از این طرف ساحل به آن طرف می آوردیم و از آن جا هم به فاو. مهمان ها با قایق موتوری حرکت داده شدند به آن طرف ساحل. آقا مرتضی بی صبرانه انتظار مهمان ها را می کشید. فرمانده لشکر هم که توی جنگ، استاندار و غیراستاندار برایش فرقی نمی کرد، آنها را با خودش تا نزدیکی عراقی ها برد. طبق نقشه ی قبلی، آقا مرتضی پشت بی سیم، مدام با من در تماس بود و طوری وانمود می کرد که یکی دو تا از یگان های ما بنا دارند، از یک جهت به عراقی ها نزدیک شده و تکی را انجام دهند. عراقی ها هم پشت بی سیم، هدایت عملیات فرضی آقا مرتضی را شنود می کردند؛ برای همین مطمئن شدند، راستی راستی بنای تکی در پیش است. عراقی ها که دست پاچه شدند، برای این که خیالشان را از هر تکی راحت کنند، بی محابا آتش زیادی را نزدیکی های موقعیت آقای استاندار و همراهاش ریختند. تا چشم کار می کرد، آتش بود و رد گلوله ها و خمپاره ها. منطقه شد عین جهنم. استاندار و مدیرانش که تا آن موقع، حجم به این بزرگی از آتش را در عمرشان ندیده بودند، حسابی جا خوردند. خدا می دانست که توی دلشان چه غوغایی به پا بود. چند دقیقه از آتش بازی که عراقی ها راه انداختند، گذشت. عراقی ها که دیدند، خبری از حمله نیست، از آتش بازیشان کم کردند. حالا دیگر وقتش بود که فرمانده لشکر 25 کربلا تقاضاهای خود را به استاندار و مدیران کل بگوید و از کمبود بچه ها و یگان ها بگوید. بعد از این که زیر آتش، قول مساعدت لازم را از آن ها گرفت، مهمان ها را به عقبه ی فاو هدایت کرد. 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
✿ بوستان امامت ✿
صوتی کتاب 《فریاد مهتاب 》 ✨(شرح 75 روز از زندگانی حضرت فاطمه (س) از وفات پیامبر اکرم تا شهادت ام ابیها ) ✨ 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ بے عشق مٙهدے در دلم لطف وصفا نیسٺ💔 لایق بہ خاڪ اسٺ آن دلےڪہ مبتلا نیسٺ💚 هرروز باید ازفراقش نالہ سرداد💔 مٙهدے فقط آقاے روزجمعہ هانیسٺ 🤍 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
📌 عمقِ ریشه‌ها 🔹 در هفت سالِ دوم زندگی، کودک به مسئولیت‌پذیری می‌رسد و در این سن خواستار رسیدن به نتیجهٔ مطلوب و دلخواه از فعالیت‌هایش است. 🧠 او همچنین می‌تواند به طرزِ فکر بزرگ‌ترها پی ببرد، اما هنوز به مرحلهٔ تصمیم‌گیری نرسیده است. درواقع در این دوره، کودک از مرحلهٔ چیستی، به مرحلهٔ چگونگی و چرایی می‌رسد. 🔰 والدین در این دوران، دو وظیفهٔ اصلی دارند: ➖ تربیت و ادب‌آموزی ➖ تعلیم و باسواد کردن فرزند 🌱 در این دوره، باورهای دینی و مهدوی را باید در وجود فرزندمان عمیق‌تر کنیم تا در وجود او تثبیت و ریشه‌دار شوند. به همین علّت، آموزش‌های دینی و مهدوی، نباید خشک و کسل‌کننده باشند، بلکه باید شاد و مفرح بوده و با ادبیاتی ساده به او ارائه شوند؛ یعنی باید از جملاتی استفاده کنیم که برای کودک قابل فهم باشد. ◽️ پاسخ‌گویی به سؤالاتِ او در این سن اهمیت بالایی دارد. پس هرگز از جملاتی مانند «چون من می‌گم باید این کار رو انجام بدی» برای کودک استفاده نکنید. این دوره، با ورود فرزندان ما به مدرسه هم‌زمان است. اما متأسفانه نظام آموزشی طوری است که کودکان را برای زندگی تربیت نمی‌کند. ❌ پس به جایِ آنکه فرزند خود را تحت فشار قرار دهید تا در مدرسه بدرخشد، به او بیاموزید که مهم‌تر از درخشیدن در مدرسه این است که برای حضرت بدرخشد. البته فراموش نکنید که آموزشِ چگونگی رسیدن به این درخشش به عهدهٔ ما والدین است. 👨‍👩‍👧‍👦 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج ✨🍃 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat