راستش تو نوشتن، خیلی بهتر و موفق تر از تو مکالمه با آدمها عمل میکنم. وقتی آدم میخواد چیزیو بنویسه، ذهنش باز تره، وقت بیشتری برای فکر کردن و پاسخ دادن داره، بهتر میتونه استدلال کنه، قشنگ تر میتونه حرفاشو بالا پایین کنه و بعد درکنار همدیگه به معقول ترین شکل ممکن بچینهاَتشون. اگه نگاه آدمها عوض نمیشد، حاضر بودم سر یک میز با یه آدم مکالمه کنم ولی با این اختلاف که اون باصدای بلند حرف بزنه و من باخودکار روی کاغذ واسش بنویسم و بعد کاغذو هل بدم سمتش.
4_6028316586568321687.m4a
زمان:
حجم:
437K
- درو دیوار خونه به تو تکیه کردن، اگه بدونِ تو خم بشن چی؟
[ برای تویی که روزای سختی رو میگذرونی و شاید نااُمیدی و حالت زیاد خوب نیست. ]
من، اینکه میگن هرچیزی زمان خاص خودش رو داره رو قبول ندارم. برای کاری که فکر میکنی ارزشش رو داره، هیچوقت دیر نیست. اگه روی زانوهات پر از ردِ پینههای زمین خوردنای کهنهست و از شروع دوباره میترسی، یا هنوزم روزنهای از نور تو قلبت برای اون چیزی که فکر میکنی میتونه زندگیت رو عوض کنه وجود داره ولی ذهنت میگه " نه! ولشکن دیگه دیره" رو نپذیر و نترس. بخاطر خودت، بخاطر چیزی که به زندگیت بدهکاری. تو یبار بهدنیا اومدی پس بذار تو رویاهات زندگی کنی. نمیتونی؟ برو قبرستون ببین هزاران ادم سه متر زیر پات تو اون خاکِ سرد از بین رفتن و مُردن ولی تو این بالایی! برو بیمارستان ببین طرف کل زندگیش به یه کپسول اکسیژن وابستهاست ولی تو سالمی! پس از چیزی که ناشدنیه حرف نمیزنم. همهی ما جوونیمو سالم و صدالبته شجاعت روحی بالاییرو داریم. به قول دنیا' که میگفت من یجوری واسه زندگیم تقلا کردم که وقتی تو دیت اول یکی از این پسرایی که جدیدا حرف از دُنگ میزنن پاشد گفت کی پول کافه رو حساب کنه، بگم داداش من خودم صاحب کافهام! داری از پولِ کافه با من صحبت میکنی؟ اینجوری قدم بردار. جنگیدن رو یاد بگیر که بتونی چند صباح بعد اونو به بچهات یاد بدی. مشخصا آدم یا باید خودشو عوض کنه یا هدفشو، پس اجازه بده چیزی که عوض میشه و تغییر میکنه تو باشی، نه هدفت. اون شخصیت پرقدرته و مصممه باش نه اون توسریخور لوزرِ.
«تو ماه بودی، ماه. زیبا، دور،
دستنیافتنی. من؟! من برهای گمشده در کوهستان،
که آنقدر سربههوای ماه ماند تا گله را گم کرد..»
-حمید سلیمی.
4_5776176996698560957.ogg
زمان:
حجم:
164.1K
خیلی قشنگ میخونه، ریتم و صدا جهت رهایی از استرس:
485.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی از جلوی دبیرستانت رد میشی و میفهمی چقدر روزایی که اون همه سخت میگرفتی، آسونترین روزهای زندگیت بود.
امسال اشتباه سالهای گذشته رو تکرار نمیکنم و وارد چرخهی پایان ناپذیرِ بحث و جدلِ بین زمستون فنها / تابستون فنها، آلوچه فنها / گوجهسبز فنها نمیشم و صرفا میخوام از هوای مطبوع و تغییرِ ماه و چرخشِ فصلها و میوههای خوشمزهشون لذت ببرم. وسلام. به شماهم همین توصیه رو میکنم.
دوتا رمان آبکی خوندن رو همین حساب به کل رمانای ایرانی هیت میدن، ولی از اونوَر بعضا هر رمان خارجیای رو که شما نام ببری از بَرن، چون کتابه یه کتاب "ترجمه شده" بوده و اسم دَر کرده و کلاسشم بالا. مشت نمونهی خروار نیست. انقدر کینهتوزانه بیمهری نکنین، هنری که تو ادبیات ایرانی به چشم میخوره رو هیچ نویسندهی اجنبیای نمیتونه درقالب جمله پیاده سازیش کنه بخدا.