30.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ روایت تکان دهنده از زندگی ارنستو چه گِوارا
استاد حسن عباسی
@brjko1402
1623739897_D1kA7.mp3
5.35M
عاشقان وقت نماز است اذان میگویند🌺 🕌
اذان با صوت زیبا و دلنشین استاد موذن زاده اردبیلی🤗
🌷#مهدی_شناسی۷۸🌷
💠اسامی امام زمان عج الله فرجه
🌹ودود...
🔸از القاب مبارک حضرت بقية الله ودود است. ودود از ماده ود به معنای دوست داشتن ميباشد.
🔺از نشانههای مودت اين است كه«ودود» دوست دارد هر چه كه از آن برخوردار است، در اختيار ديگری هم قرار دهد.
🍃امام زمان(علیه السلام) میخواهد آنچه كه برای خود میپسندد در زندگی ما هم محقق شود، و آنچه كه دوست ندارد، از زندگی ما هم به دور باشد.
🌹يا ذالفضل و الامتنان
🔹وجود مقدس ولي عصر(عج) عطايايی امتياز آفرين دارد. هبه حضرت، فردِ هديه گيرنده را دارای فضائلی میكند كه او را صاحب امتياز كرده و از ديگران متمايز مینمايد. زيرا نوع عطيه امام با ديگران متفاوت است.
#مهدی_شناسی
#قسمت_هفتاد_و_هشتم
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
امام زمان 039.mp3
3.17M
✍️تنهـــا نیستی یوسف!!!
ما ثابــت خواهیم کرد؛
که اهل کوفـه نبوده و نخواهیم بود.
🌸ما ثابـــت می کنیم که؛
اَحــــرارِ توئـــــیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی۲۰شهریور۱۴۰۲
برای امام زمانم چه کنم؟
این کلیپ و ببینید نذر ظهور #امام_زمان عج نشر دهید.
شاید قبلاً دیدید اما هزاران بار باید دید
🔻 شیخ حسین انصاریان همان کسی است که یک روزی این حرفو زد و بهش حمله کردند و گفتند داری سیاه نمایی میکنی. اون زمان اگر مسئولین این حرفشو میشنیدن امروز کار به اینجا نمیرسید😭😭😭
💐💐💐💐💐
ان شاءالله همگی پای مکتب مهدی فاطمه (عج) و جز یاران حضرت باشیم
سلامتی و تعجیل در فرج مولایمان یوسف زهرا(عج) و شادی دل حضرت زهرا (س) صلواتی تقدیم میکنیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💐💐💐💐💐
#انس_بانهج_البلاغه
#انس_باامیرالمؤمنین
#نهج_البلاغه_خوانی_باید_یک_مکتب_شود
ان شاالله #بخش_نامه_های_نهج_البلاغه_راخواهیم_داشت
#روزهای_دوشنبه_چهارشنبه_ها
ثواب برکات نشر معارف اهلبیت علیهم السلام و کلام مولای متقیان را تقدیم به محضر چهارده معصوم سلام الله علیها میکنیم
⚘
📚 #نهج_البلاغه_نامه۳۸_به_مردم_مصر
🌿 #ويژگيهایبيمانندمالكاشتر
از بنده خدا، علي امير مومنان، به مردمي كه براي خدا به خشم آمدند، آن هنگام كه ديگران خدا را در زمين نافرماني كردند، و حق او را نابود نمودند، پس ستم، خيمه خود را بر سر نيك و بد، مسافر و حاضر، و بر همگان، برافراشت، نه معروفي ماند كه در پناه آن آرامش يابند، و نه كسي از زشتيها نهي مي كرد پس از ستايش پروردگار! من بنده اي از بندگان خدا را به سوي شما فرستادم، كه در روزهاي وحشت، نمي خوابد، و در لحظه هاي ترس از دشمن روي نمي گرداند، بر بدكاران از شعله هاي آتش تندتر است، او مالك پسر حارث مذحجي است، آنجا كه با حق است، سخن او بشنويد، و از او اطاعت كنيد، او شمشيري از شمشيرهاي خداست، كه نه تيزي آن كند مي شود، و نه ضربت آن بي اثر است، اگر شما را فرمان كوچ كردن داد، كوچ كنيد، و اگر گفت بايستيد، بايستيد، كه او در پيش روي و عقب نشيني و حمله، بدون فرمان من اقدام نمي كند مردم مصر! من شما را بر خود برگزيدم كه او را براي شما فرستادم، زيرا او را خيرخواه شما ديدم، و سرسختي او را در برابر دشمنانتان پسنديدم⚘
#نامه۳۸
#جلسه_پنجاه_و_سوم_دوشنبه_۲۰شهریور_۱۴۰۲
#شرح_نامه۳۸
✨﴾﷽﴿✨
🔹شرح نامه(۳۸)🔹
...آن گاه در چهارمين وصف مى فرمايد: «او در برابر بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است و او مالک بن حارث از قبيله مذحج است»; (أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّارِ، وَهُوَ مَالِکُ بْنُ الْحَارِثِ أَخُو مَذْحِج.
تعبير به «حَرِيقِ النَّارِ; سوزش آتش» در واقع رساترين تعبيرى است که براى حملات شديد مالک اطلاق شده، زيرا هيچ چيز همانند آتش نابود نمى کند. آب غرق مى کند، سنگ مى شکند; ولى آتش مى سوزاند و خاکستر مى کند.
مرحوم تسترى در شرح نهج البلاغه خود از کتاب صفين نصر بن مزاحم نقل مى کند که در ايام جنگ صفين مردى از اهل شام که قامتى بسيار بلند و بى نظير داشت از صفوف جمعيّت شاميان خارج شد و مبارز طلبيد (مطابق سنّت جنگ هاى تن به تن در آن زمان) هيچ کس از لشکر امير مؤمنان(عليه السلام) براى مبارزه با او بيرون نيامد جز مالک اشتر که آمد و با ضربه اى او را به خاک افکند و کشت. يکى از شجاعان لشکر شام گفت: به خدا قسم قاتل تو را خواهم کشت. اين سخن را گفت و بر اشتر حمله برد. اشتر او را با ضربه اى از پاى در آورد و او در پيش روى اسبش افتاد و يارانش با بدن مجروح او را از معرکه بيرون بردند. يکى از لشکريان شام به نام ابو رفقيه سهمى گفت: اين مرد آتش بود; ولى در برابر طوفان آتش زا مقاومت نکرد. (کانَ هَذا ناراً فَصافَدَتْ أعْصاراً).
سرانجام امام(عليه السلام) در يک نتيجه گيرى از اوصاف گذشته مالک اشتر مى فرمايد: «حال که چنين است به سخنش گوش فرا دهيد و فرمانش را در آنجا که مطابق حق است اطاعت کنيد»; (فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِيعُوا أَمْرَهُ فِيمَا طَابَقَ الْحَقَّ).
بديهى است کسى که بنده مخلص خداست، مراقب دشمن و نقشه هاى اوست و هرگز از برابر دشمن عقب نشينى نمى کند و همچون آتش يا صاعقه اى بر سر او فرود مى آيد، کسى است که بايد به سخنانش گوش فرا داد و اوامر او را اطاعت نمود; ولى جالب اين است که امام(عليه السلام) مى فرمايد: «فيما طابَقَ الْحَقَّ; در آنجا که مطابق حق باشد» اشاره به اينکه هيچ کس به جز انبيا و اوصيا معصوم نيست، بنابراين اطاعت از اوامر آنها بايد محدود به مطابقت با حق باشد. به اين ترتيب امام(عليه السلام) حتى درباره نزديک ترين دوستانش اين توصيه را مى فرمايد، از اين رو ابن ابى الحديد در شرح اين جمله مى نويسد: اين نشانه قدرت دينى و صلابت روحى امام(عليه السلام) است که حتى درباره محبوب ترين افراد نزد او مسامحه را روا نمى دارد و اين قيد را براى اطاعت از فرمان او نيز قايل مى شود چرا که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لاَ طَاعَةَ لِمَخْلُوق فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق».
آن گاه امام(عليه السلام) به سراغ وصف پنجم درباره مالک مى رود و مى فرمايد: «چرا که او شمشيرى است از شمشيرهاى خدا که نه هرگز به کندى مى گرايد و نه ضربه اش بى اثر مى گردد»; (فَإِنَّهُ سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللهِ، لاَ کَلِيلُ الظُّبَةِ، وَلاَ نَابِي الضَّرِيبَةِ.
تعبير به «سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللهِ; شمشيرى است از شمشيرهاى خدا» شمشيرى برنده و با کارايى بالا; بهترين تعبيرى است که درباره مرد شجاعى همچون مالک به کار رفته است.
بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: سيف الله لقب خالد بن وليد بود و در اينکه چه کسى اين لقب را بر او نهاد اختلاف کرده اند. بعضى گفته اند: پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) اين لقب را به او داد; ولى ابن ابى الحديد تصريح مى کند: صحيح اين است که اين لقب را ابوبکر به او داد به سبب جنگ هايى که او با اهل ردّه و مسيلمه کذاب داشت و بر آنها پيروز شد.
ولى مى دانيم که خالد بن وليد کارهاى زشت فراوانى داشت و هرگز قابل مقايسه با مالک اشتر، آن مرد شجاع راستگوى پاک باز نبود.
قابل توجّه اينکه ابن اثير مى گويد: هنگامى که خالد مالک بن نويره را (بدون دليل شرعى) به قتل رسانيد و همسر او را به عقد خود در آورد عمر خشمگين شد و به خالد گفت: مسلمانى را کشتى سپس بر همسرش پريدى، به خدا سوگند تو را سنگباران مى کنم و اصرار کرد که ابو بکر، خالد را به علت کشتن مالک بن نويره قصاص کند; ولى ابوبکر در پاسخ او گفت: خالد کارى انجام داد و خطا کرد و من شمشيرى را که خداوند کشيده در نيام نمى کنم (و همين سبب شد که گروهى او را سيف الله بنامند ولى عجب سيفى).(17)
امام(عليه السلام) باز نتيجه گيرى کرده و مى فرمايد: «بنابراين اگر او فرمان بسيج و حرکت داد حرکت کنيد و اگر دستور توقف داد توقف نماييد»; (فَإِنْ أَمَرَکُمْ أَنْ تَنْفِرُوا فَانْفِرُوا، وَإِنْ أَمَرَکُمْ أَنْ تُقِيمُوا فَأَقِيمُوا)
#ادامه_دارد
🔹 #شرح_نامه۳۸ 🔹
...امام(عليه السلام) باز نتيجه گيرى کرده و مى فرمايد: «بنابراين اگر او فرمان بسيج و حرکت داد حرکت کنيد و اگر دستور توقف داد توقف نماييد»; (فَإِنْ أَمَرَکُمْ أَنْ تَنْفِرُوا فَانْفِرُوا، وَإِنْ أَمَرَکُمْ أَنْ تُقِيمُوا فَأَقِيمُوا).
سپس او را با ششمين و آخرين وصف مى ستايد و مى فرمايد: «زيرا او هيچ اقدام و منعى و هيچ عقب نشينى و پيش روى نمى کند مگر به فرمان من»; (فَإِنَّهُ لاَ يُقْدِمُ و لاَ يُحْجِمُ، وَلاَ يُؤَخِّرُ وَلاَ يُقَدِّمُ إِلاَّ عَنْ أَمْرِي).
بنابراين فرمان او فرمان من و دستور او دستور برگرفته از دستور من است.
به يقين مالک اشتر در جزئيات، آن هم با فاصله زيادى که ميان مصر و عراق و کوفه بود از امام(عليه السلام) دستور نمى گرفت بلکه امام(عليه السلام) اصول کلى را ـ همان گونه
که از فرمان معروف مالک در نامه 53 بر مى آيد ـ به او آموخته بود و فروع را به اين اصول باز مى گرداند و اين اجتهاد به معناى صحيح است «رد الفروع الى الاصول».
اين اوصاف شش گانه در هرکس که باشد او را به صورت انسانى کامل که جامع کمالات معنوى و مادىِ درونى و برونى است در مى آورد; انسانى کم نظير و گاه بى نظير.
لذا امام(عليه السلام) در آخرين جمله اين نامه مى فرمايد: «(و با اينکه وجود مالک براى من بسيار مغتنم است; ولى) من شما را بر خود مقدم داشتم (که او را به فرمانداريتان فرستادم)، زيرا او نسبت به شما خيرخواه و نسبت به دشمنانتان بسيار سخت گير است»; (وَقَدْ آثَرْتُکُمْ بِهِ عَلَى نَفْسِي لِنَصِيحَتِهِ لَکُمْ، وَشِدَّةِ شَکِيمَتِهِ عَلَى عَدُوِّکُمْ).
امام(عليه السلام) در اين جمله تصريح مى کند که هرچند وجود مالک در لشکر او و تحت فرماندهى او ضرورت داشته، ولى به جهت اهمّيّت سرزمين مصر که کشورى بزرگ و تاريخى با مردمانى پيشرفته و آگاه است آنها را بر خود مقدم مى دارد. اين از يک سو ارزش وجودى مالک را روشن مى سازد و از سوى ديگر ارزش مردم مصر را.
🔹 #پایان🔹