☑️ ماجرای نبش قبر حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیها در سال ۱۲۴۲ دفن شدن حضرت رقیه سلام الله علیها با غل و زنجیرهای اسارت
ملا محمدهاشم خراسانی حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند:
جناب سيّد ابراهيم دمشقی كه نَسَبش به سيّد مرتضی علمالهدی منتهی میشد
بعد از نبش قبر حضرت رقیه مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد!
چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد.
میگفت: بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی، چادر یا لباس سیاه پیچیده و کفن شده بود.
بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود.
سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم برمیخاست.
✍ اما شرح حکایت:
قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علماء شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والی به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّی امر كرد كه غسل كنند و لباسهای پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچكس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد
چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند، ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام الله عليها، ميان لحد و كفن صحیح و سالم است اما آب زيادی ميان لحد جمع شده است.
سيّد ابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالای سر را برداشت ديدند سيّد افتاد، زير بغلش را گرفتند، هی میگفت:
«ای وای بر من... وای بر من...
به ما گفته بودند يزيد بن معاویه لعنة الله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولی اکنون فهميدم دروغ بوده، چون که دختر با پيراهن خودش دفن شده!
من بدن را منتقل نمیكنم، میترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد، بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگهداشت و گريه میكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
وقت نماز كه میشد سيّد بدن حضرت را بالای جايی پاكيزه میگذاشت.
پس از فراغ از نماز بر میداشت و بر زانو مینهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند،
سيد بدن را دفن كرد.
از معجزه آن حضرت اينكه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسری به او عطا فرمايد.
دعای سيّد به اجابت رسيد و در سن پيری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سيّدمصطفی" گذاشت.
آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحميد عثمانی نوشت، او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيدابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده در آخر اضافه کرده است:
آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچهای بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكی بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادی ضربات مجروح بود.
پس از در گذشت سيّدابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّدمصطفی و بعد از او به فرزندش سيّدعبّاس رسيد،
فرزندان سيّدابراهيم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند.
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
✍ پینوشت:
📓منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸
📗اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦
📕مقتل جامع مقدم، جلد۲، صفحه۲۰۸
📘تراجم اعلام النساء، جلد۲، صفحه۱۰۳
https://Eitaa.com/bshmk33
❌از ناب ترین و خارقالعاده ترین لحظات تاریخ آفرینش لحظات تنها شدن و جنگیدن تک نفره سیدالشهداء در مقابل هزاران هزار جنگ جوی سپاه ابن زیاد بود!
❌در تاریخ آمده که وقتی حضرت تمام یاران خود را از دست داد، یکه و تنها به میدان آمد!
بزرگان و شجاعان عرب،وقتی حسین را بی یاور دیدند، برای این که افتخار کشتن حضرت را برای قبیله خود ببرند، به میدان آمدند!
مطالب زیر گزینشی از عینه روایت راویان سپاه یزید است که در مقاتل آمده!
وقتی بزرگان قبایل کوفه به سمت حسین حمله کردند،
کار به جنگ و چکاچک شمشیر نمیکشید و حسین هرکدام را فقط با یک ضربت شمشیر هلاک میکرد و سرهای آنان به این سو و آن سو پرتاب میشد!
او پسر قتال العرب حیدر کرار و برادر شیر ❌جنگ جمل حسن ابن علی بود!
راویان میگویند که هیچ شکست خورده ای را ندیده بودند که اینگونه رجز بخواند و دلیرانه بجنگد و یک تنه به قلب سپاه بزند!
وقتی که لشگر کشته شدن بزرگان خود را دید دیگر جرأت حمله، نداشت!
و این فرزند حیدر کرار بود که یک تنه بر یمین و یسار سپاه میزد!
و لشگریان عمر سعد مثل گله بزهایی که مورد حمله قرار میگیرند، به این سو و آن سو فرار میکردند!
شخصاً در مقتل شیخ جعفر شوشتری خواندم که حضرت آنقدر از سپاه عمر سعد کشت که در قسمتی از سپاه کمی دیده میشد!
و در آخر با حربه جنگی قدیمی که جنگاوری چون عباس ابن علی را در شریعه فرات به شهادت رساندند امام را هم زمینگیر کردند، تیر اندازی از راه دور!
#بلند_مرتبه_شاهی_ز_صدر_زین_افتاد!
پ ن:
قطعاً ما هیچ گاه نخواهیم توانست عمق این واقعه را درک کنیم
ولی خواهش میکنم!
یک لحظه تجسم، و تصور و تعقل کنید!
جنگیدن یک نفر در مقابل سی هزار نفر!
❌آری این اتفاق جوابی است بر آن سؤال ملائک آنگاه که به خدا گفتند چرا انسان را خلق میکنی؟
فرمود من چیزی را میدانم که شما نمیدانید!
و این بزرگترین درسی بود که حسین علیه سلام به بشریت تا آخر تاریخ داد!
سرتاسر کربلا درس ایستادگی در مقابل ظلم بود!
اینجا سپاه کفر سی هزار بود،که قطعاً اگر سی میلیون هم بود!
کسی چون حسین علیه سلام ،که مظهر حق مطلق است با کسی مثل یزید نماینده مطلق باطل، بیعت نخواهد کرد!
آری حسین علیه سلام، یک به سی هزار جنگید تا ما بفهمیم این خون است که بر شمشیر پیروز است!
#meysam_zlf
https://Eitaa.com/bshmk33
`🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️حضرت اباالفضل العباس (ع) چگونه به شهادت رسید؟
🔹 #عبّاس_بن_على (ع) #پرچمدار_لشكر برادرش #امام_حسين (ع) بود. هنگامى كه ديد تمام ياران و برادران و عموزادگان شربت شهادت نوشيدند، گريست و به شوق ديدار پروردگار جلو آمد و پرچم را برگرفت و از برادرش امام حسين (ع) اجازه ميدان خواست. امام (ع) (كه از فراق برادر سخت ناراحت بود) به سختى گريست، به گونه اى كه محاسن شريفش از اشك ديدگانش تر شد، و فرمود: «برادرجان! تو نشانه [شكوه و عظمت و] برپايى سپاه من و محور پيوستگى نفرات ما هستى. اگر تو بروى [و شهيد شوى]، جمعيّت ما پراكنده، و ويران ميگردد». #حضرت_اباالفضل (ع) عرض كرد: «جان برادرت فدايت، اى سرورم! سينه ام از زندگانى دنيا به تنگ آمده است، میخواهم از اين منافقان انتقام [آن خون هاى پاك را] بگيرم!». امام (ع) فرمود: «اينك كه آهنگ ميدان دارى براى اين كودكان، آبى تهيّه كن». #حضرت_عبّاس (ع) رهسپار ميدان شد و آنان را موعظه كرد و از عذاب خدا ترساند، ولى اثرى نبخشيد. به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد، كه ناگهان صداى العطش كودكان به گوشش رسيد، بى درنگ بر اسب شد و نيزه و مشك را برداشت و به سوى فرات روانه شد.
🔹۴۰۰۰ تن از مأموران فرات، آن حضرت را محاصره كردند و هدف نيزه ها قرار دادند، ولى آن حضرت دلاورانه لشكر دشمن را شكافت و ۸۰ نفر از آنان را به خاك هلاكت افكند، و وارد فرات شد. «هنگامى كه خواست مقدارى آب بياشامد تشنگى امام حسين (ع) و اهل بيتش را به خاطر آورد، آب را روى آب ريخت، مشكش را پر كرد»؛ [۱] آنگاه مشك را بر دوش راست خود نهاد و به سوى خيمه رهسپار شد و چنين گفت: «اى نفس [عباس]! زندگى پس از حسين (ع) خوارى و ذلت است، مبادا پس از او زنده بمانى. اين حسين (ع) است كه شربت مرگ مینوشد و تو میخواهى آب سرد و گوارا بنوشى؟!» [۲] «هيهات! چنين كردارى، از آيين من نيست و نه كردار شخص راست باور». [۳] سپاه خون آشام ابن سعد اطرافش را گرفتند. #حضرت_اباالفضل_عباس (ع) دليرانه در آن ميان حمله میكرد و اين رجز را ميخواند: «هنگامى كه مرگ فرا رسيد، مرا از آن باكى نيست، تا آن هنگام كه شمشيرها مرا درخاك افكنند. من جانم را سپر فرزند زاده پيامبر پاكيزه خوى قرار داده ام، من همان عباسم كه سِمَتِ سقایى دارم، و از سختىِ نبرد، واهمه اى ندارم». [۴]
🔹 #دشمن خود را باخته بود، توانِ مقابله رويارو با آن حضرت را نداشت، لذا پشت درختها كمين كرده بودند. «نوفل ازرق» دست راست #قمر_بنى_هاشم (ع) را قطع نمود و آن جناب مشك را به دوش چپ نهاد و پرچم و شمشير را به دست چپ گرفت و اين رجز را خواند: «به خدا سوگند! اگر چه دست راستم را قطع نموديد، ولى من پيوسته از دينم حمايت مى كنم و از امامى صادق الايمان كه فرزند پيامبر پاك و امين است، حمايت مى كنم». آنگاه «نوفل ارزق» و «حكيم بن طفيل» از كمينگاه بر آن حضرت حمله كردند و دست چپ او را از بدن جدا كردند. آن حضرت پرچم را به سينه خود چسبانيد و اين رجز را خواند: «اى نفس! از كفار هراسى نداشته باش، تو را بشارت باد بر رحمت خداوند جبران كننده و همنشينى با پيامبر بزرگ و برگزيده. اينان دست چپم را به ستم قطع كردند، خدايا حرارت آتش را به آنان بچشان». [۵]
🔹آنگاه بنا به قولى، مشك را به دندان گرفت، چيزى نگذشت كه تيرى بر مشك اصابت كرد و آبهاى آن فرو ريخت. تير ديگرى بر سينه مباركش اصابت كرد و بعضى نوشته اند تيرى بر چشم حضرت نشست و مردى از قبيله تميم با عمود آهنين بر فرق مباركش زد كه از اسب به زمين افتاد؛ «با صداى بلند فرياد زد: برادر مرا درياب». [۶] هنگامى كه امام حسين (ع) بر بالينش رسيد وى را كشته ديد، پس گريست. همچنين نقل شده است: هنگامى كه #حضرت_اباالفضل (ع) شهيد شد #امام_حسين (ع) فرمود: «اينك كمرم شكست و راه چاره بر من محدود شد». آنگاه گريست و اينگونه فرمود: «اى بدترين مردم! با ستمكارى خويش بر ما تعدّى كرديد، و با آيين پيامبر خدا محمّد (ص) مخالفت ورزيديد. آيا بهترين پيامبر، سفارش ما را به شما نكرده بود؟ آيا ما از نسل پيامبر راستين نيستيم؟ آيا جز اين است كه حضرت زهرا (س) مادر من است نه شما؟ آيا او از نسل بهترين انسان ها نبود؟ به سبب جنايتى كه مرتكب شديد ملعون و خوار گشتيد، و به زودى گرفتار آتش شعله ور الهى خواهيد شد!». [۷] در هر گام درسى است، درسى از فضيلت و ايثار، درسى از شجاعت و شهامت و از خودگذشتگى.
• مآخذ و متن عربی روایات و... در منبع موجود است
📕عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، ص ۴۹۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حضرت_اباالفضل #قمر_بنی_هاشم #عباس
https://Eitaa.com/bshmk33
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا امام سجاد (ع) قیام مختار را تأیید کرد؟ چرا مختار بعد از کشتن قاتلان شهدای کربلا، حکومت را به امام سجاد (ع) ندادند؟
🔹درباره #مختار و انگیزه او در این قیام و اینکه چرا حکومت را به #امام_سجاد (ع) واگذار نکرد، قضاوتهای گوناگون شده است؛ و ما در اینجا در صدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم. اما به هر حال مطالبی که در تاریخ و روایات نقل شده، نشانگر آن است که هرچند #امام_زین_العابدین (ع) خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما اینکه گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون شهدای عاشورا را بگیرند، تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفی میتوان گفت که #قیام_مختار یکی از نتایج نفرین امام حسین (ع) علیه کوفیان بود: #امام_حسین (ع) در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد ... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...».[۱] #مختار پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توّابین) [۲]، شیعیان را آماده نبرد ساخت. او میدانست اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آنرا رهبری کند یا دست کم، جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسى براى این کار مناسب است؟ #امام_سجاد (ع)، و اگر او نپذیرد؟ #محمد فرزند على بن ابیطالب عموى امام سجاد (ع). [۳]
🔹 #مختار به هر دو نامه نوشت؛ امام سجاد (ع) که بیوفایی عراقیان و رنگپذیری آنان را دیده بود و میدانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا میخواهند که زندگانی خود را بدان سر و سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس مینهند» [۴] به مختار پاسخ مساعد نداد. اما تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط میشد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی #مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، امام (ع) به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدایى است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به مختار جزاى خیر عطا فرماید». [۵] یعقوبی مینویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین(ع) به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد، و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابو عبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آوردهام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی هاشم برخاست و چون علی بن الحسین (ع) سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفتهاند: علی بن الحسین (ع) را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند. [۶]
🔹اما چرا #امام_سجاد (ع) بعد از این پیروزیها، خود #حکومت را در دست نگرفتند؟ در این زمینه باید گفت: اولاً: با تحلیلی که #امام_زین_العابدین (ع) از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای به دست گرفتن خلافت آماده نمیدیدند و به همین دلیل به #گسترش_فرهنگ_اسلامی از راههای دیگر روی آوردند و با سلاحی چون #سلاح_دعا توانستند #اهداف_بلند خود و #معارف_اهل_بیت را به گوش همه برسانند؛ از اینرو، اگرچه امام سجاد (ع) هیچ دلخوشی از حکومت مرکزی نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده بودند نیز موضع منفی نداشته باشند. ثانیاً: با وجود #جوّ_خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان #امام_سجاد (ع) و #مختار بیمورد بود؛ لذا امام (ع) شخصاً از رهبری قیام سر باز زد. #مختار نیز نمیتوانست امام (ع) را به عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون #امام_سجاد (ع) در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد (ع) و دیگر بنی هاشم رابطه خوبی نداشتند. ثالثاً: گرچه #مختار از قاتلان امام حسین (ع) انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به اینکه با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود، تا آنرا به امام سجاد(ع) تحویل دهد.
پی نوشتها؛
[۱] بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۰، دار إحیاء التراث العربی، چ دوم
[۲] ر.ک: «قیام توابین، خونخواهان امام حسین»، سؤال ۳۰۲۳۵ سایت
[۳] شهیدى، سید جعفر، زندگانى على بن الحسین(ع)، ص ۹۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چ دهم
[۴] تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵، دفتر انتشارات اسلامی، چ دوم
[۵] کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی)، ص ۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چ اول
[۶] یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۲۵۹، دار صادر، چ اول، بیتا
منبع: اسلام کوئست
#مختار_ثقفی #مختار #قیام_مختار
https://Eitaa.com/bshmk33
⭕️ #امام_حسین عليه السلام:
🔸وَ يْحَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ، اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا اَحْـراراً فِى دُنْيـاكُمْ.
🔹واى بـر شـما اى پيـروان آل ابی سـفيان، اگر دين نداريد و از روز قيامت نمى ترسيد، پس حداقلّ در دنياى خودتان آزادمرد باشيد.
📕بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۱
#امام_حسین
https://Eitaa.com/bshmk33
یکی از مداحان تعریف میکرد چای ریز مسجدمون فوت کرد ، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ...،
بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد ...!
ایشان میگفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟
گفت الحمدلله جام خوبه
ارباب این باغ و قصر رو بهم داده
دیدم عجب جای قشنگی بهش دادن.
گفتم بگو چی شد؟ چی دیدی ؟
گفت شب اول قبرم امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم ،
صدا زد آقا مشهدی علی
خوش آمدی ..
مشهدی علی توی کل عمرت ۱۲ هزار و ۴۲۷ تا برای ما چایی ریختی ...
این عطیه و هدیه ما رو فعلا بگیر تا روز قیامت جبران کنیم ...
میگفت دیدم مشت علی گریه کرد .
گفتم دیگه چرا گریه میکنی ؟
گفت : اگه میدونستم ارباب این قدر دقیق حساب نوکری من رو داره
برای هر نفر شخصا" هم چایی میریختم ، هم چایی میبردم ...
عزیزانم : نوکری خود را دست کم نگیرید...
چیزی در این دستگاه کم و زیاد نمیشود... و هر کاری ولو کوچک برای حضرت زهرا سلام الله علیه و ذریه مطهرش انجام دهیم
چنان جبران میکنند که باورمان نمی شود...
#استادمظاهری
https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین🖤
https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزم حضرت اباالفضل(ع) ظهر روز عاشورا🖤
https://Eitaa.com/bshmk33
♦️مکاشفۀ آقانجفی قوچانی در حرم سیّدالشهداء علیه السلام♦️
▪️آمدم به صحن سیّدالشهداء علیه السلام همانطور به گوشه ای سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات نمایم؛و ساعت دو به غروب بود.
▪️و در آن بین، صدای ساعتی که در سر صحن سیّدالشهداء بود، بلند شد.
▪️وقتی که خوب گوش به صدای زیر او نمودم تا ده مرتبه اش تمام شد، دیدم به طور فصیح می گوید: «هل من ناصر... هل من ناصر... هل من ناصر...» تا ده مرتبه تمام شد.
▪️قشعریره (لرزه) در بدن ما حادث شده، گوش را تیز نموده که از کجا جوابی می رسد یا نه؟ و چشمها پر اشک شد که جواب دهی پیدا نشد...
▪️که یک مرتبه از صحن ابوالفضل صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبّیک... لبّیک... لبّیک...» تا ده مرتبۀ او هم تمام شد؛
▪️اشکهای خود را پاک کرده گفتم: های بگردم وفاداریت را؛ باز تویی که جواب دادی. خوشحال شدم که هنوز ناصر هست و از خوشحالی باز اشکها بیرون شد.
📚 «سیاحت شرق» ص ۲۴۷
https://Eitaa.com/bshmk33
✨
*ذخر الحسین کیست؟*
🔸در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (ع) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد.
🔸معاویه، ابوشعتاء که دلاور و پهلوان عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با این نوجوان بجنگم پسرم برای او کافیست.
ابوشعتاء ۹ پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان امیرالمومنین همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید.
🔹امیرالمؤمنین(ع) به نوجوانش فرمودند بس است پسرم برگرد...
تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (ع) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است.
🔸انه ذخر الحسین: او ذخیره برای حسین است.
✨السلام علیک یا ابالفضل العباس (ع)
📚کتاب امالى شیخ طوسى، ص ۲۷۵
https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 حیدره یا که ابن الحیدره
🏴 جبرئیل روی شونه ش می پره
🏴 زلزله نبرد عباسه و ...
🏴 پس لرزه هاش حمله های اکبره
🎤 جواد مقدم
#امام_حسین ع
#تاسوعا
#محرم
https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ چشمه آب زلالی، صدها سال است گرداگرد قبر اصلی حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام در زیر حرم مطهرش در کربلا طواف میکند. 🖤
به دوستان خود ارسال کنید ...
🌴🖤 روز تاسوعا بنام حضرت عباس علیه السلام نامیده شده
ولی روز شهادت ایشان روز عاشورا می باشد.
روز تاسوعا به دلیل رد امان نامه دشمن توسط ایشان معروف شده است🌴🖤
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 تو مشکتو تو آب زدی
🏴 موجهای دریا شد آروم
🏴 تا رو به ساحل اومدی
🏴 بغضی نشست توی گلوم
🎤 حاج مهدی سلحشور
#امام_حسین ع
#تاسوعا
#محرم
https://Eitaa.com/bshmk33
دنبالت میگردم 1(1).mp3
11.51M
دنبالت میگردم خونه به خونه
یاحسین علیه السلام ❤❤❤❤
#مداحی زیبای
محمد_حسین_پویانفر
#محرم
https://Eitaa.com/bshmk33
از داغ تو خون خدا گریان همه چرخ فلک
از آنمصیبتهای تو نالان همه حور و مَلَک
آه ای حسین ابن علی ای تو شهید کربلا
جانم فدایت یا حسین "یا لیتنا کنّآ معک"
در ظهر عاشورای تو دنیا همه خون گریه کرد
از آسمان خون بارد و قلب زمین خورده ترک
بر قاتلان بی حیا صد لعن و نفرین آمده
آخر تمام دشمنانت گشته واصل بر دَرَک
بادا درود حق به تو ای سرور آزادگان
بر جمله یاران تو که شد سربلند از هر محک
بر قاسم و بر زینب و سجاد و بر ام البنین
عباس علمدار تو و بر آن رفیق بی کلک
با دشمنانت دشمنم با دوستانت یک تنم
تا بوده دنیا راه من این بوده بی تردید و شک
بادا سلامم بر حسین و جمله اولاد حسین
بر خیل اصحاب حسین هفتاد و دو انوار تک
#یا_حسین
#یا_لیتنا_کنا_معک
#زیارت_عاشورا
#انی_سلم_لمن_سالمکم_و_حرب_لمن_حاربکم
https://Eitaa.com/bshmk33