eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
680 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 #فرازی_از_وصیتنامه 🇮🇷 ◽️از شما می‌خواهم به جان امام زمانمان مهدی موعود(عج) پشت ولایت را خالی نکنید. گـوش به امر رهبر انـقلاب و دنباله رو ایشان باشید، هر چه امر می‌کنند بی‌چون و چرا بپذیرید، که والله سعادتتان در همین است. ◽️این را بدانید اگر می‌خواهید چشمتان جمال مبارک امام زمان (عج) را ملاقات کند، اگر می‌خواهید لبیک یا حسینتان معنادار باشد، اگر می‌خواهید اعمالتان قبول باشد و فردای قیامت مقابل بی بی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) سرتان افراشته باشد، پشتیبان ولی امر مسلمین حضرت آیت الله #امام_خامنه‌ای باشید، که او نوری است از انوار رسول‌الله ﷺ که بر حق او ولی و صاحب ماست. مدافع حرم #شهید_احمد_اعطایـــــی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🏴…🏴…🏴 #سلام_بر_محرم #اول_محرم #مسلم‌بن‌عقیل ◾️مسلم، نخستین شهید واقعه کربلاست. شهادت او کمی پیشتر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی‌های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. ◾️مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی‌وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
°•|🍃🌸 °•{سردار #شهید_سیدمحمدعلی_جهان‌آرا🌹}•° #برگی_از_خاطرات ◽️اميدی به زنده ماندن نداشتيم، مرگ را می‌ديديم، بچه‌ها توسط بی‌سيم، شهادت‌نامه خود را می‌گفتند و يك نفر پشت بی‌سيم يادداشت می‌كرد؛ صحنه خيلی دردناكی بود. ◽️بچه‌ها می‌خواستند شليك كنند، گفتم: ما كه رفتنی هستيم، حداقل بگذاريد چند تا از آنها را بزنيم، بعد بميريم. ◽️تانك‌ها همه طرف را می‌زدند و پيش می‌آمدند. با رسيدن آنها به فاصله صد و پنجاه متری دستور آتش دادم. چهار آرپی‌جی داشتيم؛ با بلند شدن از گودال، اولين تانك را بچه‌ها زدند. دوم‌ی در حال عقب‌نشينی بود كه به ديوار يكی از منازل بندر برخورد كرد. جيپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت. با مشاهده عقب‌نشينی تانك، بلند شدم و داد زدم: 《الله اكبر، الله اكبر...》 حمله كنيد؛ كه دشمن پا به فرار گذاشته بود... راوی 👈 خود شهید 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🍃 : دختران در رفتارشان، در محیط بیرون خانه یا در محیط‌های معاشرت‌های خانوادگی، طوری نباشد که شوهرشان دچار حسادت یا سوءظن شود. ⚠️ مردان هم چه در محیط کار و چه تحصیلی، عین همین را باید رعایت کنند؛ مانند گرم گرفتن‌ها، حرف زدن‌ها، شوخی و خنده‌ها؛ کارهایی که در اسلام ممنوع شده، اثرش در خانواده ظاهر میشود. ۸۱/۶/۲۸ 🍃
🇮🇷 🇮🇷 ببیـݧ اسماء ۱ سال باهمیم💑 چند ماه بعد از دوستیموݧ بحث ازدواج و پیش کشیدم و با دلیل و منطق دلیلش و بهت گفتم شرایطمم همینطور همـوݧ روز هم بہ خانوادم👨‍👩‍👧‍👦 گفتم جریان و اما بہ تو چیزے نگفتم. از همـوݧ موقع خانوادم منتظر بودݧ ک مـݧ بهشوݧ خبر بدم کے بریم براے خواستگارے اما مـݧ هر دفعہ یہ بهونہ جور میکردم چند وقت پیش همون موقعے ک تو با مامانت حرف زدے خانوادم منو صدا کردݧ و گفتـݧ ایـݧ دختر بہ درد تو نمیخوره وقتے خوانوادش اجازه نمیدݧ برے خواستگارے💞 پس برات ارزش قائل نیستـݧ چقد میخواے صبر کنے.... ولے مـݧ باهاشوݧ دعوام شد😔 حال ایـݧ روزام بخاطر بحث هرشبم با خوانوادمہ دیشب باز بحثموݧ شد. بابام باهام اتمام حجت کرد و گفت حتے اگہ خوانواده‌ے تو هم راضے بشـݧ اوݧ دیگہ راضے نیست ببین اسماء گفتـݧ ایـݧ حرفها برام سختہ اما باید بگم دیشب تا صبح فکر کردم حق با خوانوادمہ خوانواده‌ے تو منو نمیخواݧ منم دیگہ کارے ازم بر نمیاد مخصوصا حالا کہ...😔 گوشیش زنگ📱 خورد هل شد و سریع قطعش کرد نزاشتم ادامہ بده از جام بلند شدم شروع کردم بہ خندیدݧ😁 و دستهام و بہ هم میزدم👏 آفریـݧ رامیـݧ نمایش جالبے بود با عصبانیت بلند شد و روبروم ایستاد اسماء نمایش چیہ جدے میگم باید هم و فراموش کنیم اصلن ما بہ درد هم نمیخوریم از اولم... از اولم چے رامیـݧ اشتباه کردیم❓یادمہ میگفتے درست‌تریـݧ تصمیم زندگیتم، بدوݧ مـݧ نمیتونے زندگے کنے چیشده😳 حالا!! اسماء جاݧ تو لیاقتت بیشتر از اینهاست اره معلومہ که بیشتر تو لیاقت من و عشق❤️ پاکے بهت دارم و ندارے فقط چطورے میخواے روزهایے که با تو تباه کردم و بهم برگردونے❓ سکوت کرد😐 دوباره گوشیش زنگ📱 خورد و قطع کرد پوزخندے بهش زدم و گفتم هہ جواب بده تصمیم جدید زندگیت از دستت ناراحت میشہ‌ از جاش بلند شد اومد چیزے بگہ کہ اجازه ندادم حرف بزنہ بهش، گفتم برو دیگہ نمیخوام چیزے بشنوم😲 سرش و انداخت پاییـݧ و گفت ایشالا خوشبخت بشي و رفت براے همیشہ باورم نمیشد پاهام شل شد و افتادم زمیـݧ بہ یہ گوشہ خیره شده بودم اما اشک نمیریختم آرزوهام و تصوراتم از آینده روسرم خراب شد😳 از جام بلندشدم چشمام سیاهے میرفت نمیتونستم خودم و کنترل کنم یہ ساعتے بود رامیـݧ رفتہ بود خودم و به جلوے در پارک رسوندم صحنہ‌اے رو که میدیدم باورم نمیشد😳 رامیـݧ بایکے از دوستام دست در دست👫 و با خنده میومدݧ داخل پارک احساس کردم کل دنیا داره دور سرم میچرخہ قلبم به تپش💓 افتاده بود و یہ صدایے تو گوشم میپیچید دیگہ چیزے نفهمیدم از حال رفتم... 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #فرازی_از_وصیتنامه 🇮🇷 ◽️اگر كسی لذت شهادت در راه خدا را حس كند حاضر است هزاران بار كشتـه شود و دوباره زنده شود و اين لــذت را خدا به بندگان خالصش عطا می‌كند. #شهيد_حسين_قاسمی_آرانی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺کلیپی بسیار زیبا از #استاد_پناهیان 👆 همسری انتخاب کنید که بتونید بهش #رحم کنید!! 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#ستاره‌های_زینبی 🔰آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می‌گرفت. 🔰با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد... 🔰بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن. 🔰می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه #سردارم باشی باید #شکسته شوی تا بزرگ بشی"و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت" که بالاخره این طور هم شد. #شهید_حامد_جوانی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 وقتے چشمام و باز کردم تو بیمارستاݧ بودم؛ ماماݧ بالا سرم بود و داشت گریہ😭 می‌کرد بابا و اردلاݧ هم بودݧ _خواستم بلند شم کہ ماماݧ اجازه نداد سِرُم هنوز تموم نشده بود دوباره دراز کشیدم و چشام گرم شد😴 نمیتونستم چشام و باز کنم اما صداهارو می‌شنیدم بابا اومد جلو که بپرسہ چہ اتفاقے افتاده اما ماماݧ اجازه نداد❌ _دلم میخواست بلند شم و بپرسم کے منو آورده اینجا اما تواناییش و نداشتم آروم آروم خوابم برد😴 با کشیدݧ سوزن سِرُم از دستم بیدار شدم دکتر👨‍⚕ بالا سرم بود ماماݧ و بابا داشتـݧ باهاش حرف میزدݧ _آقاے دکتر حالش چطوره❓ خدا رو شکر در حال حاضر حالش خوبہ اینطور که معلومہ یہ شوک کوچیک بهش وارد شده بود و فشارش افتاده بود ولے باز هم بہ مراقبت احتیاج داره بابا کلافہ دستے به موهاش کشید و بہ ماماݧ گفت اخہ چہ شوکے میتونہ بہ یہ دختر ۱۸سالہ وارد بشہ🤔 چیشده خانم چہ خبره❓ ماماݧ جواب نداد و خودش و با مرتب کردݧ تخت مـݧ مشغول کرد _بلند شدم و نشستم ماماݧ دستم و گرفت و گفت: اسماء جاݧ چیشده چہ اتفاقے افتاده❓دکتر چے میگہ❓ نمیتونستم حرف بزنم هر چقدر ماماݧ ازم سوال میپرسید خیره😳 بهش نگاه میکردم از بیمارستاݧ مرخص شدم یہ هفتہ گذشت تو ایـݧ یہ هفتہ دائم خیره به یه گوشہ بودم و صداے رامیـݧ و حرفاش و دیدنش با اون دختر میومد تو ذهنم😔 نہ با کسي حرف میزدم نه جواب کسے رو میدادم حتے یہ قطره اشک😢 هم نریختہ بودم اگہ گریہ‌هاے ماماݧ نبود غذا هم نمیخوردم _اردلاݧ اومد تو اتاقم و ملتمسانہ در حالے که چشماش برق میزد⚡️ ازم خواهش کرد چیزے بگم و حرفے بزنم ازم میخواست بشم اسماء قبلے اما مـݧ نمیتونستم....😔 _ماماݧ رفتہ بود سراغ مینا و فهمیده بود چہ اتفاقے افتاده اما جرأت گفتنش به بابا رو نداشت همش باهام حرف میزد و دلداریم میداد یہ هفتہ دیگہ هم گذشت باز مـݧ تغییرے نکرده بودم یہ شب صداے بابا رو شنیدم کہ با بغض با ماماݧ حرف میزد و میگفت دلم براے شیطنت‌هاش، صداے خندیدݧ بلندش😂 و سربہ‌سر اردلاݧ گذاشتنش تنگ شدہ💔 او شب بخاطر بابا یہ قطره اشک از چشمام جاری شد😢 _تصمیم گرفتـݧ من و ببرݧ پیش یہ روانشناس👨‍💼 ماماݧ من و تنها برد و قضیہ رو براے دکتر گفت اوݧ هم گفت تنها راه در اومدݧ دخترتوݧ از ایـݧ وضعیت گریہ کردنہ باید کمکش کنید گریہ کنہ اگر همینطورے پیش بره دچار بیمارے قلبے میشہ😱 _اما هیچ کسے نتونست کمکم کنہ بهمن ماه بود مـݧ هنوز تغییرے نکرده بودم تلوزیوݧ داشت تشیع شهداے گمنام🌷 و مادرهایے رو کہ عکس بچشوݧ تو دستشوݧ بود اروم زیر چادرشوݧ اشک میریختـݧ😭 رو منتظر جنازه‌ے بچہ‌هاشوݧ بودݧ رو نشوݧ میداد خیلے وقت بود تو ایـݧ وادیا نبودم با شنیدݧ ایـݧ جملہ که مربوط به مادراے شهداے گمنام🌷 بود بغضم گرفت: گرچه میدانم نمی‌آیی ولی هر دم زشوق سوی در می‌آیم و هر سو نگاهی می‌کنم اوݧ روز تو دلم غم عجیبے بود شب با همیـݧ افکار بہ خواب رفتم...😴😴 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❁ ﷽ ❁ يـادتـان خـاطره ای نيستــ ڪ از دل بـرود ... نـقش شـن نيستــ ڪ از بـاور ساحـل برود ... "شهدا زنده اند و در نزد پروردگارشان عِندَ رَبهم یرزقونند " #صبحتون_شهدایے🌷 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ "حاج آقا عالی" 🔰حساب شیعیان ما در همین دنیا =تا در آخرت بی حساب 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 مناجات شهید 🇮🇷   ◽️خدایا، بارالها، معبودا، معشوقا و مولایم ◽️من ضعیفم و ناتوان؛  دوست دارم چشمهایم را دشمن در اوج دردش از حدقه در بستان درآورد و دستهایم را در سوسنگرد قطع کند و پاهایم را در خونین شهر از بدن جدا سازد و قلبم را در مریوان اشرار آماج رگبارهایشان کنند و سرم را در مهاباد خصم زبون از تن جدا نماید... ◽️تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که گرچه دستها و پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفتند اما یک چیز را نتوانستند بگیرند... ◽️و آن ایمان و هدفم است که عشق به الله و معشوقم و به امام امت و اسلام است. #شهید_اسفندیار_لشکری 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆