و #رُقیه دختری بود ؛
که از کِثرَتِ آغوشها ، پاهایش به زمین نمیرسید💔(:
از بس که زخمی شد تنم؛
دیگر #رُقیه نیستم...
بر روی قبرم جای نامم؛
نام تو تحریر شد بابا .....(:🥀
هدایت شده از بَچِّههِیئَتي
@Ranaei_Channel001 @Ranaei_Channel (11)_5927296967196541296.mp3
زمان:
حجم:
16M
غمِ کُشنده...💔
#آقایرَعنایی..
@calbe118
خادمِ حرمِ بیبی نقل میکرد ...
میگفت اینجا هر بچهای بیاد برا خآنوم عروسک میاره..
یه شب دید
یه دختربچه اومد ؛
ی چیزی رو تو دستش هی به سینهاش فشار میده ..
میگه رفتم جلو ببینم ماجرا چیه ..؟
دست گذاشتم رو سرش گفتم خوش اومدی دخترم این چیه تو دستت ؟
یهو بغض صداشو گرفت..
گفت عمو دیشب بابام از این خانوم برام تعریف کرد..
عمو برا #رُقیه روسری آوردم...💔(:
بَچِّههِیئَتي
شب سوم، شب عاشورای خیلیاست ...
اره شب؛ شبِ بچه غیرتیاس....
میدونی چرا..؟
چون وقتی #سَر رو وارد خرابه کردن ؛
رو کرد به عَمه گفت: عمهزینب کمکم میکنی سَر بابامو بَغَل کنم؟
سَر رو که تو آغوش گرفت ..
به بابا نگفت تشنمه ، نگفت گرسنهام ،
نگفت همهی تَنَم درد میکنه ...
صدا زد ببین بابا:
عمههام کُتک میخورن ...
بابا خواهرام #معجر به سَر ندارن ...
بابایی دامنَم آتیش گرفته ...
باباااا عمه جلو نامحرما #زمینمیخوره🥀
#شَبِ_سوُم³
#روضه
#محرم_الحرام