زجر آنقدر مرا زد نفسم بند آمد ؛ او تلافیِ #عمو را سرِ من درآورد .....

گوشهء خرابه نشسته بود؛ خسته... بی‌رَمَق.. داشت با #بابا رو نیزه حرف می‌زد گفت:بابایی ،همه میگن دختر شبیه #مآدرت شده .. رقیه‌ دورت‌بگرده چرا مآدرت #قَدخَمیده بوده؟؟ چرا پهلوش رو شکستن؟؟ بابایی چرا سرش درد میکرد مگه چقدر زَدَنش؟؟ بابایی بگو که به مادرت #حرف‌بد نزدن... #روضه‌مُجسم💔😭

یا الله از این مصیبت سنگین .

تا حالا .. از این خونواده #زَنی رو نَبُردن اسارت💔🥀 @Calbe118

الهی به #رقیه به #رقیه به #رقیه ...💔🚶‍♂

منم شبیه دُخترت میترسم از تاریکیا... #آقای‌اباعبدالله💔🚶‍♂

اره این خیلی درد داره که وقتی مداح داره از حضرت رقیه میخونه کسی که کنارت نشسته سر خواهر کوچکشو ببوسه... #315

ایوایِ‌من....💔!

یارب‌بحق‌تشنه‌ای‌کزشدتِ‌ضعف می‌دید‌رنگ‌آسمان‌راتار ... برسآن #فَرَجِ منتقمش را💔🌱

_من؟ +آدمی که بدونِ مدآحی سخت خوابش میبره .

منکه به‌جز تو #بَغلت گریه نکردم :))))) @Calbe118

دلِ من پیرِ ، نبین که صورتم #جَوونه💔🚶‍♂ @Calbe118

بَغلم کن که به #آغوشِ تو برگردم:))) @Calbe118

.. جبریل بعد دفن علی ناله می زند ؛ اینک شما و غربت مولایتان #حَسَن💔):! ..

#اللهم‌عَجِل‌ِوَلیکَ‌الفَرَج به اندوه قَلبِ امامِ‌مُجتبی(ع) بعد از رفتن #پدر .

شیعه مظلوم تر از قبل شده،زودبیا ... #یآبنَ‌یآس✨🌱

ذکرِ .. بابا #علی بابا #علی بابا #علی🤤♥️ @Calbe118

خلق شد #شب محضِ آرامش؛ برای عِدّه ای... ما ندآریم آرامشی تا کَز #نَجَف دوریم..💔 @Calbe118

.. #بارون‌نَجَف ؛ شبِ شهادت مولا واقعاََ حسرت برانگیزه...💔🧑‍🦯 #خوش‌به‌حآلِ‌زائِرات..

_در وقت جدایی از #نجف فهمیدم ! #‏آدم ز بهشت با چه حالی می‌رفت🚶‍♂

.. به وقت کارِ #نخلستان ؛ اگر دنیا حواسش بود نگه می‌داشت در شیشه‌ای‌ عرق‌های جَبینَت را #اَبانا‌علی:))) ..

اَسَدُللهِ‌مَن دِلبرِ دلخواهِ من..♥️✨ @Calbe118

+++++

شبای پیش این موقع >>>> #دلم‌تنگه✨🌔

ولی این دنیا لیاقتِ #علی‌ِبنِ‌اَبی‌طالِب رو ندآشت .