دریا شده مجنون و پریشان سر تو
امواج همه بیسر و سامان سر تو
دشت و دمن و شور نیستانی نیزار
مضمون کتابیست به عنوان سر تو
نام تو شده شاهکلید درِ #افطار
فطریۀ ما باد به قربان سر تو
کور است در این مرحله چشمان دل من
از دیدن بیتابی چشمان سر تو
لنگ است کمیت غزل محتشمان هم
در وصف کرامات فراوان سر تو
یک عمر تفأل زده خورشید به چشمت
آری خود مولاست غزلخوان سر تو
از داغ سرت موی سرم گشته چنان برف
یعنی منم از پیر غلامان سر تو
سردار، من بیسر و پا دل نگرانم
از اینکه دمی از نظرت دور بمانم
#یاابالفضلالعباسالحوائحادرکنی
@cfghjv