چادرےام♡°
#خاطرات_شهدا ❤️
با دوستانش خیلی صمیمی بود و راحت با همسر یکی دو تا از دوستانش که نامزد کرده بودندصحبت میکرد ولی نگاه و رفتار حرامی نداشت.
یکبار صحبت خواستگاری محمدرضا شد من گفتم محمدرضا از فاصله خانه🏡 تا دانشگاه روزی صدتا عروس میبیند این جمله را که گفتم محمدرضا اینقدر مسخرهبازی و بگو بخند کرد😄 و گفت «صدتا چیه دویستتا سیصدتا، بیشتر مامان چشمات را بستی»
به محمدرضا گفتم که وقتی بیرون میروی مگر چشمبند میبندی که اینها را نمیبینی؟🤔
اما محمدرضا طفره میرفت و خیلی پیگیر شدم تا آخر گفت« مامان به خدا قسم نمیبینم,اگر من بخواهم سرباز امام زمان شوم و با این چشمهایم صورت امام زمان را ببینم آیا با این چشمهایم👀 میتوانم آدمهای اینجوری را ببینم؟»
و وقتی این حرف را زد خیلی متعجب شدم😳و نتوانستم چیزی به او بگویم...
#نقل_از_مادر_شهید 🌹
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات ✨
❣🍃 @chadooriyam