eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
154 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
11.1هزار ویدیو
30 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ (از سخنرانی‌های مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان ، دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ‌كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌کن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده که الی الابد است و خود از آن محافظت کرده و می‌کند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹/سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون...بقیه درب‌وداغون»!!! 😇 👌 و صد البته که سه دسته‌اند: ۱) علمای ربّانی ۲) جاهلان متنسک ۳) عالمان متهتک و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید» فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوک‌ها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را می‌شکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است. نفرت‌پراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در می‌آیند و استفراغات آن‌ها را نشخوار می‌کنند. زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در و هستند و تالی‌تِلوِ معصومین(ع) و مراد از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: «اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است». و مکلفند به اینکه ضمن حفظ ، «مبلّغین رسالات الله» باشند. صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 :قسمت چهارم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! نخستین به داده شد که متاسفانه اکثریت آن، را رها کرده بدنبال افتادند، غافل از اینکه از آنِ است و بس! ( و را چه به احدیت و صمدیت؟!) البته حارث (احدی از مجاهدترین ) توانست با عبادت کم‌نظیری خود را به مقامی برساند که (عزیز خدا) نامیده شود. وی حتی به مجاز ملاحظه نیز نائل گشت ولیکن سقوط وی از همان‌جا آغاز گردید! زیرا که را درک نکرد و کماکان دنبال بود فلذا گشت؛ أبلس! (و إبلیس شد!) عزازیلِ گشته، گمان کرد که شده و برای انتقامجوئی، علیه و بلکه حضرت رحمان، مبدل به و عدوّالله شد. او را إغواء نکرد بلکه او خود از همان زمان که را در زمین بحال خود رها کرد و به تنهائی در سودای تشرف به حال و احوال راهی شد تا شاید راهی بسوی بگشاید، در قرار نگرفت و صیرورتی نیافت و دچار گردید. همچون دیواری که بنیادش را کج نهاد و لاجرم در ثریا باید فرو می‌ریخت! بدیهی بود که نتیجه چنین استدراجی، ابلاس گردد. وی را پنداشت و شد تا آنجا که حتی به بودن خود نازید و خود را برتر از دید! (و ریشه خود را فراموش کرد و از یاد برد که آتشین بودن وی از سموم درخت شعله‌وری بود که آن درخت، خود ریشه در خاک داشت و پنداشت که همتراز است!) (نور؛ نار نیست. استدراج؛ توفیق نیست. ؛ إغواء نیست. ؛ نیست.) بنابراین جن در فرصت خود سوخت و به مقصد نرسید و شد. سوختن؛ نتیجه جن و انس است. حال نوبت دیگری فرا رسید که مستقیما از آفریده شد تا مسیر در پیش گیرد. شد و فرصتی یافت تا از به در آید و آنگاه به برسد. آیا چنین توفیقی را خواهد یافت؟! أحدی از یافت و اما چطور؟ ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ ✍ ارزش در نزد ؟ 💠 نمازجماعت؛ بنیاد ⁉️ اهلی یا وحشی؟ مسئله اینست! انسان‌های دنیا به تبعیت از ادیان اعتقادی خود، در خصوص إقبال یا إدبار نسبت به انسان‌های دیگر دنیا دارای دو دیدگاه و رفتار کاملاً متضاد هستند؛ ۱) طرفداران حذفیت ۲) طرفداران جمعیت پیروان خط حذفیت، تحمل زندگی دیگران را ندارند و به هر شکل ممکن در صدد حذف آن‌ها از قید و هستند. این جماعت، هر لحظه آماده ارتکاب و هستند. و متاسفانه در طول تاریخ، معمولاً جریان غالبی‌ست! (به همین علت هم، قرآن، اکثریت انسان‌ها را زیان‌کار و جهنمی معرفی می‌کند!) تا آنجا که ویل‌دورانت (صاحب کتاب عظیم ) طی گزارشی گفته است: «دنیا در طول ۳/۴۲۱ سال گذشته، فقط و فقط ۲۶۸ سال آن‌را در بوده است!!» و بعنوان نمونه؛ از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰ کره زمین فقط ۳ هفته بدون بوده است! با توجه به چنین در اکثریت انسان‌ها باید گفت: «انسان حیوانی جانی است و ناطق به جنایت»! فلذا قرآن هم صریحاً می‌فرماید: «إنّ الانسان لفی خسر»؛ همانا انسان‌ها در خسران و خسارت هستند. زیرا که دائماً در اندیشه و تکاپوی حذف و‌ ورود خسارت به دیگران و خودشان هستند. متقابلاً پیروان خط جمعیت، آرزومند تداوم زندگانی دیگران و خودشان هستند و برای ادامه حیات و سلامت آن‌ها آماده انواع ایثارگری‌ها هستند و حتی حاضرند جان، نان و نام خود را هم از کف بدهند. ✅ اسلام؛ دینی جمعیت‌طلب! اسلام؛ دینی جمعیت‌گرا است و پیروان خود را به گونه‌ای و می‌کند که مشتاق افزایش هرچه بیشتر جمعیت و تداوم حیات و سلامت حداکثری جمعیت باشند. نمونه‌ای از این خط : 👌 پیامبر اعظم(ص) به نقل از حضرت جبرئیل(ع) می‌فرمایند: «در نماز جماعت اگر ۲ نفر اقتداء کند، خداوند برای هر یک نفر در هر یک رکعت، یکصد و پنجاه (۱۵۰) نماز می‌نویسد. زمانی که در نماز جماعت سه نفر اقتداء کنند، خداوند برای هر یک نفر در یک رکعت ششصد (۶۰۰) نماز می‌نویسد و هم‌چنان ثواب آن زیاد می‌شود به طوری که وقتی تعداد افراد از ۱۰ نفر گذشت، در این صورت اگر ، صفحه و کاغذ و درختان، و و و ، نویسنده باشند، نمی‌توانند یک آن را بنویسند! درک نماز با ، فضیلت دارد بر 600/000 و عمره و 70/000 بار بهتر است از دنیا و آن چه در دنیا هست، و یک رکعت نماز پشت سر امام به جماعت خواندن، بهتر است از 100/000 دینار به مساکین دادن، و یک با امام در نماز جماعت بهتر است از 100 بنده آزاد کردن». (بحارالأنوار، ج۸۵، ص۱۵) به همین دلیل، چنان مشتاق افزودن دیگران به جماعت خود هستند که مایل نیستند حتی یک نفر را از دست بدهند! زیرا حذف حتی یک‌نفر، خسارت قابل توجهی است که نباید از خیر آن صرف‌نظر کرد. قرآن کریم چرا می‌فرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ...»؟ (سوره حج/آیه ۴۱) چرا برپائی نماز، اولویت اول مؤمنین و ناصرین دین خداست؟ زیرا ، پیوسته بدنبال و اهالی خود هستند. خوشا آنان که دائم در نمازند ، هرگاه به و امکانات برسند، زیرساخت و خود را جماعت قرار می‌دهند تا تکاپوی کثرت‌طلبی نمازجماعت، منجر به استحکام دگردوستی و گردد. و هر نوع بی‌تفاوتی و کم‌لطفی در جماعت، انسان‌های دنیا را به ورطه حذفیت، سوق می‌دهد. ✌️ انسان‌های دنیا بطور کلی دو دسته هستند: ۱) اکثریت که همچون پیوسته از دیگران گریزان هستند. ۲) اقلیت که پیوسته بدنبال هستند و کثرت هرچه بیشتر جمعیت خود در دنیای زودگذر را معادل افزایش مضاعف و تصاعدی ثوابی می‌دانند که در عالم ماندگار ، برایشان مایه و و است. و اگر نبود هیچ مرام و کلامی بجز همین یک حدیث، پیروان حقیقی محمدی(ص) را باید کثرت‌طلب در جمعیت، دانست و هر شخص حقیقی یا حقوقی که ذره‌ای در صدد نابودی و حذف و یا خسارت در سلامت دیگران باشد، قاعدتاً از زمره پیروان این دین ناب الهی، خارج است. اصیل و اهل «سلام»، اهالی را محترم می‌دارند ولیکن الباقی انسان‌ها هیچ ارزش و احترامی برای اهالی پیرامونی خود قائل نیستند و بجز و در حق آنان به چیزی نمی‌اندیشند و پیغمبر به همه سلام می‌داد. اگر می‌خواهی بدانی که چقدر به اهلی‌ها نزدیک هستی و از وحشی‌ها دور، به میزان التفات و اهتمام خود در امر نماز جمعه و جماعت خود بنگر که یکی از قوی‌ترین معیارهای سنجش این مطلب خطیر است. اللهم إنا نعوذ بک من الشیاطین اللعین فتأمل! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 💠چلچراغ معارف و احکام حم: 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ خدمت پیامبر اعظم(ص)؛ برتر از خدمت کل خادمین به بشریت در طول تاریخ، همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇 در امتداد و عاشورا در امتداد 🔴🚩🔴🚩🔴🚩 ؛ ارزشمند و بی‌بدیل و کم‌نظیر 👇👇👇 🟢🚩🟢🚩🟢🚩 🟢🚩🟢🚩 🟢🚩 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2931 بخش اول ☝️ 👈 (بخش دوم)👇 ۳) : انسان بلحاظ حضورش در عالم شهود تا حدودی بر ابعاد و اعماق آن واقف است که ایضا بدون استمداد از عالم غیب امکانپذیر نیست. لذا «علم» از جنس است که نصیب راسخین حاضر در شهود است. آیا با کالبدشکافی مغز دانشمندان می‌توان به علوم نهفته آن‌ها دسترسی پیدا کرد؟! اگر انسان (از طریق روح خود) با غیب مرتبط نبود، هیچ علمی هم برای خود تحصیل و ذخیره نمی‌کرد. 👌 ؛ نوری است که خالق متعال در هر کسی که بخواهد می‌تاباند چنانکه خاتم‌النبیین فرمودند: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشآء» لذا فرودگاه علم، قلب انسان است (نه مغز که مرکز اوست!) 🌹 مهیاترین قسمت از اجزاء انسان برای ارتباط با غیب، قلب اوست و لذا قلب را باید خیلی گرامی داشت و گرامیداشت آن به «مراقبت از نفوذ وساوس» شیطانی و توجهات نفسانی در آنست. این مقدمات☝️ برای نیل به اصل مطلب، مورد اشاره قرار گرفت و اما اصل مطلب؛👇 👈 انسان‌ها برای پیشبرد و موفقیت در زندگی دنیوی و أخروی و زندگانی مادی و معنوی خود، نیازمند «دانش+تجربه+خلاقیت» هستند ولیکن تحصیل این سه مطلب بنیادی؛ محتاج صرف بسی و است. ⁉️ آیا راه میانبری وجود دارد که انسان بتواند با «صرف کمترین زمان و هزینه» و بلکه «بدون صرف هزینه و زمان» به میزان مطلوبی از دانش، تجربه و خلاقیت نائل گردد؟! آن میزان از «علم، تجربه و خلاقیت‌»ی که او را از «فرش عالم شهود» به «عرش عالم غیب»، سوق دهد. 🌀 آری! کافیست که بتواند با عالم غیب، پیدا کند تا بتواند حوائج سه‌گانه ، و را در قالب «بسته‌های معرفتی» دریافت نموده و به گونه‌ای به دنیا منتقل نماید که در اینجا کاربردی هم باشد. اما چگونه؟! ✌️ اگر کسی یا کسانی بتوانند از طریق «ارتباط مستقیم با غیب»، برای و مهمتر از آن برای را فراهم سازند، قاعدتا آنان توانسته‌اند بزرگترین و ارزشمندترین و گرانبهاترین «خدمت به بشریت» را به جای آورند. 💠 آری! از چنین منظری؛ پیامبر اعظم(ص) توانستند صیاد اعظمی باشند که را از غیب دریافت نموده و بصورت کاربردی به اهداء نمایند آنهم بدون درخواست هیچگونه «أجر»ی که اساساً قابل محاسبه و پرداخت نیست! از بس که سنگین است ولو اینکه تمام و و بلکه عالم برای این امر سترگ، بسیج شوند. هرگز نخواهند توانست ذره‌ای از آنرا جبران نمایند ولیکن برای آنکه ادای دِیْنی کرده باشند، می‌توانند به علیهم‌السلام بورزند. 😡 مظهر «خیانت عظمای بشریت» به خدمت عظمای رسول‌الله(ص) است و حال در آخرین بازمانده اهل‌البیت هستیم. و اینکه به چه چیزی می‌اندیشیم؛ «محبت» مطلوب یا «خیانت» مجدد؟!! (تحریر مختصری از معارف اسلام ناب محمدی بمناسبت گرامیداشت ایام فرخنده؛ بعثت محمد مصطفی، میلاد سیدالشهدآء و نیمه شعبان المعظم) 🚩🟢 🚩🟢🚩🟢 🚩🟢🚩🟢🚩🟢 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیر کل حزب وحدت و عدالت بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی 👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه) ۱۰ مهر ۱۴۰۲ (این مقاله را برای اولین‌بار حدود دو سال قبل در پیام‌رسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم)🙏🌹 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ انسان خلیفه کیست؟ و خلافت‌ش چیست؟ در ؛ ؟ ؟ ؟ (نقدونظر به پیامی در یکی از گروه‌های مجازی در پیام‌رسان واتساپ سال‌های قبل): سلام این سخن جناب [آملی] قابل نقادی است. ، کدام است؟ انسان است ولیکن او چیست؟ صرف‌نظر از اینکه انسان، خلیفه (جانشین) کیست؟ ( یا ؟)، هم، نکته قابل تأملی است. خلافت را بعضی‌ها لیاقت تعبیر کرده‌اند که تعبیر غلطی است. آن‌ها پنداشتند که انسان، است و مقام خلیفة‌اللهی لابد لیاقتی است که به انسان فرموده است!!! این دیدگاه عالی‌ترین رتبه خلیفة‌اللهی را به (ص) می‌بخشد و جوابی هم به این سؤال نمی‌دهد که اگر چنین است چرا در بجای «اشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» نمی‌گوئیم؛ «اشهد ان محمدا خلیفته و رسوله»؟! و حال آنکه ترکیب «خلیفه+الله»، مجعول است و از و به منتقل شده و به غلط مشهور گشته است و در فاقد است. برخی دیگر از مفسرین (امثال حضرت آیةالله اعلی‌الله مقامه الشریف) خلافت بمفهوم لیاقت را برنتافته و آنرا به قابلیت تعبیر کردند! تا این «عنوان ظاهراً محترم»، مشمول گردد و اینکه؛ همه انسان‌ها خلیفة‌الله هستند!!! (نه فقط پیغمبر اکرم و...) ولیکن این تعبیر هم از آنجایی مخدوش است که ایضا مبتنی بر خلیفة‌الله پنداشتن انسان است که خلاف و و است. و حال آنکه بدون رهایی از و جعلی «خلیفه+الله»، نمی‌توان به خلافت پی برد و درک کرد که نه لیاقت است و نه قابلیت! و اما نگاه درست در این موضوع آنست که خلافت انسان، مفهومی بجز فرصت ندارد. خلافت برای انسان در زمین، فرصتی برای ، ، و است و در این فرصت می‌تواند بجای و به و برسد. و اما ترکیب ، الزاماً بمفهوم خلیفة‌الله نیست و لذا با تعریف خاصی، می‌تواند معقول و قابل قبول باشد. یعنی انسانی که هرگز نمی‌تواند خلیفة‌الله باشد، اما می‌تواند خلیفة‌الرحمن باشد که توضیح آن، مجال دگری می‌طلبد. فتأمل ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش دوم): 👈 بنابراین چیزی (از قبیل؛ بشریت، انسانیت و حرّیت) بنیادی‌تر از گرایشات و اعتقادات نژادی و مذهبی هم وجود دارد که می‌تواند تعیین‌کننده رفتار اجتماعی انسانها باشد و آنان را به همگرایی و رفتار صحیح سوق دهد. 👌 ب) اشکالات قضیه: ۱- بشریت؛ در افواه عوام ممکنست در مقابل و پایبندی به و بالتبع عاری از صفات نیک انسانی و نوعدوستی به کار برود ولیکن بنده بعنوان یک محقق لازمست توضیح بدهم که؛ در نگاه قرآن کریم؛ بشریت همان حیوانیت است که البته شامل همه مشترکاتی می‌شود که همه انسانها با حیوانات دارند از قبیل؛ جسم و پیکر و اعضاء و‌ جوارح و نیز غرائزی که موجب حیات و بقای این مخلوق (حیوان ناطق؟!) می‌گردد. از بشره (و جمع آن) بمعنای پوست، مشعر بر کالبد ظاهری این موجود است. در واقع هم همان مجموعه‌ای از ترکیبات بافتهای حیوانی است که پوستی بر آنها کشیده شده است و آنچه از آن مشهود است پوست و جنبه فیزیکی آنست. فلذا بهتر است هنگام استفاده از کلماتی که قصد تخطئه حیوانیت و غرائز حیوانی را دارد بجای واژه بشریت از عبارت استفاده شود. ولیکن انسانیت هم (که در متون مشابه معمولا بعنوان یک «دین کامل» یاد می‌شود!) عبارت چندان مناسبی نیست. زیرا ایضا در ؛ بشر (در مقابل و و ؟) دارای دو بُعد وجودی دیگر هم است که وجوه افتراق این مخلوق از سایر خلائق است. انسان/انسانیت (از سه ریشه نسیان یا نَوَسان و یا إنس) بر خلاف بشر/بشریت (که جنبه دارد) دارای جنبه است. به عبارتی؛ بشریت ابعاد سخت‌افزاری و انسانیت ابعاد نرم‌افزاری ما را تشکیل می‌دهد. در نتیجه معمولا بشریت (=حیوانیت) در مقابل انسانیت (=معنویت) است که قاعدتا ترجیح بشریت بر انسانیت، در واقع ترجیح حیوانیت (سبُعیّت و بهیمیّت) بر انسانیت (عقلانیت و فرزانگی) است. 👈 انسان موجودی است که با دیگران و غیر خود و یا هوای نفس خود اُنس می‌گیرد. جویای انس و پذیرنده انس است و از آنجا که سریعا مأنوس می‌گردد، انسان نامیده شده است. این موجود حتی با و یا ترکیبی از این دو هم مأنوس می‌گردد (و و می‌شود!) تا آنجا که با آنها همذات‌پنداری پیدا کرده و یگانگی می‌جوید و معمولا دل کندن از آنها را هم بر نمی‌تابد! چنانکه هم‌اکنون حتی که داعیه (ص) دارد، متاسفانه دارای ماه‌هایی است که اسامی آنها عمدتا یادآور الهه‌های موهوم نیاکان آنهاست و حتی نظامی ایدئولوژیک مثل هم جرأت تغییر این اسامی کهنه‌پرستانه و موهوم را ندارد! 👈 انسان موجودی است که معمولا گرفتار نسیان و فراموشی است و همه چیز را براحتی فراموش می‌کند. فلذا انسان نامیده شده است. این تعریف در مقابل تعریف قبلی است و البته شگفت‌انگیز! 👌 طبق این تعاریف؛ انسان موجودی است که هم اهل أُنس آسان با همه‌چیز است و در عین‌حال اهل نسیان و فراموشی همان چیزهایی که با آنها مأنوس گردیده است! خلاصه: انسان موجودی است که با خود أنس می‌جوید ولیکن همزمان او می‌شود در حد «نسیاً منسیّا»! 👈 در وجه تسمیه انسان، انتساب انسان به نوسان هم خالی از وجه نیست! زیرا این موجود بعد از تعلق بر ، دارای مرتبه وجودی سومی می‌گردد متفاوت از روح و جسم و لذا نامیده می‌شود. نفس حالتی متغیّر در میزان وابستگی به روح یا جسم است. نفس گاهی به جسمانیت (حیوانیت) گرایش پیدا می‌کند و مظهر بشریت و پوستین‌گی و کدورت می‌گردد و لذا بهیمیت (گوسفندصفتی) و سَبُعیّت (گرگ‌صفتی) می‌ورزد که در این حالت نامیده می‌شود آنهم أماره به سوء! (إنّ النفس لَأمّارة بالسوء) ولیکن این نفس بلحاظ نوسانی که در طبیعت خود دارد گاهی هم به (معنویت) گرایش یافته و مظهر و آدمیّت می‌گردد فلذا حُرّیت و و عشقیت می‌ورزد که در این حالت نام می‌یابد. حد فاصل «نفس أمارة» تا «نفس مرضیة»، مراتبی است که به ترتیب از سطح بشریت لغایت آدمیت، عبارتند از: نفس لوّامة نفس عاقلة نفس ملهمة نفس مطمئنة نفس راضیة (قرآن: یآ أیّتها النفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة) بنابراین همان «نفس»ی است که در مراتب خود دائما در است. امروز است و فردا و پس‌فردا و شاید روزی با توجه به الهامات الهی بتواند به مرتبه و شاید و حتی به برسد که است. و ایضا ممکنست در یک سیر قهقرائی و ارتجاعی پیاپی سقوط کند و تا خود را به نیافکند، بیقرار باشد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 :قسمت چهارم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! نخستین به داده شد که متاسفانه اکثریت آن، را رها کرده بدنبال افتادند، غافل از اینکه از آنِ است و بس! ( و را چه به احدیت و صمدیت؟!) البته حارث (احدی از مجاهدترین ) توانست با عبادت کم‌نظیری خود را به مقامی برساند که (عزیز خدا) نامیده شود. وی حتی به مجاز ملاحظه نیز نائل گشت ولیکن سقوط وی از همان‌جا آغاز گردید! زیرا که را درک نکرد و کماکان دنبال بود فلذا گشت؛ أبلس! (و إبلیس شد!) عزازیلِ گشته، گمان کرد که شده و برای انتقامجوئی، علیه و بلکه حضرت رحمان، مبدل به و عدوّالله شد. او را إغواء نکرد بلکه او خود از همان زمان که را در زمین بحال خود رها کرد و به تنهائی در سودای تشرف به حال و احوال راهی شد تا شاید راهی بسوی بگشاید، در قرار نگرفت و صیرورتی نیافت و دچار گردید. همچون دیواری که بنیادش را کج نهاد و لاجرم در ثریا باید فرو می‌ریخت! بدیهی بود که نتیجه چنین استدراجی، ابلاس گردد. وی را پنداشت و شد تا آنجا که حتی به بودن خود نازید و خود را برتر از دید! (و ریشه خود را فراموش کرد و از یاد برد که آتشین بودن وی از سموم درخت شعله‌وری بود که آن درخت، خود ریشه در خاک داشت و پنداشت که همتراز است!) (نور؛ نار نیست. استدراج؛ توفیق نیست. ؛ إغواء نیست. ؛ نیست.) بنابراین جن در فرصت خود سوخت و به مقصد نرسید و شد. سوختن؛ نتیجه جن و انس است. حال نوبت دیگری فرا رسید که مستقیما از آفریده شد تا مسیر در پیش گیرد. شد و فرصتی یافت تا از به در آید و آنگاه به برسد. آیا چنین توفیقی را خواهد یافت؟! أحدی از یافت و اما چطور؟ ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یه کلیپ شاهکار از وعده صادق 2 پدافند رژیم برخلاف اخبار قبلی چندین موشک شلیک کرد اما هیچ موشک ایرانی رو نتونست بزنه(موشک های پدافندی خودکشی کردن) و تمام اهداف زده شد. ❌نکات جالب توجه این ویدئو: ۱- پدافند وقتی فعال می شود که چندین موشک به زمین نزدیک شده اند ۲- آژیر زمانی فعال می شود که موج اول اصابت تمام شده است. ۳- بخش اول شلیک های پدافند تماما به بیراهه می رود. ۴- بخش دوم پدافند هم در حالی فعال شده است که اصابت اندکی دارد. 🔻 حالا به نظر قابل درک است که چرا یک سامانه کامل تاد برای سایت هسته ای دیمونا در نظر گرفته اند، طبق این ویدئو دیمونا تقریباً هیچ پدافند موثری نخواهد داشت و تمام تیرهای آن ها به خطا خواهد رفت. ✅ 👈اخبار ویژه و جامعِ تحلیلی👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌کامپوزیت ایرانی ناکارآمدی در برابر موشک‌ها و پهبادهای (صرف‌نظر از موضوع «و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لا یبصرون» (۳۶/۹) به جنسیت عالی برمی‌گردد که هیچ راداری در دنیا قادر به شناسایی آن نیست! همان کامپوزیتی که دانشمندان (دارای پیشرفته‌ترین کامپوزیت‌ها در دنیا) وقتی آنرا لمس کردند، برای از سر برداشتند! البته دستیابی ایران به این فناوری متعلق به دو دهه پیش است. لذا پرتابه‌های ما برای عین ، نامرئی و غیرقابل شناسایی هستند! و حتی ما را هم توصیف می‌کنند!👈این‌جا👉 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۱۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 محکمه فراگیر قیامت و مؤاخذه عدم عبادت 👌لذت‌پرستی بشر عامل اصلی بدبختی! ⁉️ چرا اکثریت «مخلوقات مکلف به عبادت الله» (جن و انس) در دنیا، کرده‌اند؟! موضوع بزرگترین ، اینست که چرا متعال، نشده است؟! در سوره سبأ: «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ» (۳۴/۴۰) و (یاد آر از آن) روزی که خدا همه مردم را به عرصه محشر جمع آورد آن گاه به فرشتگان گوید: آیا این گروه شما را معبود خود می‌گرفتند؟ + «قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ ۖ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ ۖ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ» (۳۴/۴۱) فرشتگان گویند: بار الها، تو از هر شرک و نقصی پاک و منزّهی، تو خدا و یاور مایی نه ایشان، بلکه اینان جنّ و شیاطین را می‌پرستیدند و به طوری که اکثرشان گرویده به آنها بودند. + «فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ» (۳۵/۴۲) (و به مشرکان خطاب شود) پس امروز شما هیچ مالک نفع و ضرر یکدیگر نیستند. و ما آنان را که ظلم و ستم کردند گوییم: اینک بچشید عذاب آتشی را که تکذیب آن می‌کردید. و در سوره انعام: «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ ۖ وَ قَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ» (۶/۱۲۸) و (یاد آر) روزی که همه آنها را محشور می‌کند (و به شیاطین خطاب کند که) ای گروه جن، شما بسیاری از انسانها را پیرو خود ساختید. در آن حال دوستداران شیاطین از جنس بشر گویند: پروردگارا، ما بعضی از (اضلال) بعضی دیگر بهره‌مند گردیده و به اجلی که معین نموده‌ای رسیدیم. خدا گوید: آتش منزلگاه شماست و همیشه در آن خواهید بود مگر آنچه خدا بخواهد (که برخی را بیرون آورد)، که پروردگار تو درست کردار و داناست. به بررسی این فاجعه می‌پردازد و چنانکه قابل ملاحظه است؛ فقط دو آیه در قرآن داریم که دقیقاً با عبارت «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا» شروع شده‌اند (سوره انعام/آیه ۱۲۸ و سوره سبأ/آیه ۴۰) طبق این آیات؛ متهمین «بزرگترین محکمه عالم خلقت»، سه ردیف هستند: متهمین ردیف اول: متهمین ردیف دوم: متهمین ردیف سوم: ملائکه؛ جمع ملک (فرشتگان) جن؛ جمع اجنه (جنیان) إنس؛ جمع انسان (بشر/انسان/آدم) و محاکمه با استنطاق ملائکه، آغاز می‌شود و آنان ناچار می‌شوند برای دفاع از خودشان، را با ارائه مستندات، معرفی نمایند. تنها ، بعد از ملائکه، جنیان را به استنطاق می‌کشد ولیکن بجای جواب آن‌ها، انسان‌ها به نطق در می‌آیند مبنی بر این که مقصر اصلی خود ما انسان‌ها هستیم که بجای ، مشغول شدیم! اگرچه پیشاپیش ملائکه، افشاء کرده‌اند که علت عدم عبادت انسان‌ها، این بوده که اکثریت انسان‌ها به ، چسبیده بودند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که؛ علت وقوع فاجعه عظیم عدم عبادت خدا، ریشه در لذت‌پرستی انسان‌هاست ولیکن گرایش شدید انسان‌ها به لذت‌پرستی عمدتاً ناشی از این بوده است که ، در این تلذذ نقش مؤثری داشته‌اند و در واقع شیاطین از لذت‌گرائی انسان‌ها بعنوان حربه‌ای بهره برده‌اند که موجب غفلت انسان‌ها از عبادت الهی گشته است! فلذا خدای اصلی اکثریت انسان‌ها، همانا (به دور از و بلکه قرین !) بوده است که به اشکال گوناگون از آن بهره برده‌اند و کار شیاطین هم و زیبا و جذاب جلوه دادن آن لذت‌ها بوده است. در واقع انسان‌ها عمدتاً قربانی لذت‌پرستی افراطی و نامشروع خود شده و گرفتار جهنم خودساخته می‌شوند. در اینجاست که می‌توان تصور کرد که فرضاً جنایتکاران صرفاً به علت این که بناحق کسی/کسانی را کشتار کرده‌اند، مجازات نمی‌شوند بلکه بیشتر بعلت اینست که از خود لذت برده‌اند! همچنانکه کسی فرضاً روزه نمی‌گیرد و نماز نمی‌خواند صرفاً به علت این که از روزه‌خواری خود لذت می‌برد همانطور که لذت راحت بودن را بر سختی (تکلف) نماز خواندن ترجیح می‌دهد. بنابراین خطرناک‌ترین دشمن جهنمی‌ساز برای انسان‌ها چیزی بجز لذت‌پرستی آن‌ها نیست. فلذا می‌طلبد که انسان‌ها حتی‌الامکان از هرگونه لذت بردن، متواری باشند! حال مقایسه کنید وضعیت «فرار از لذت» و «شتاب بسوی لذت»، کدامیک بر انسان‌ها حکمرانی می‌کند و سلطه دارد؟! فرضاً در ورای مسئله ، آیا بجز لذت‌پرستی چیزی است؟ ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
توان جنگ دارد ولی جنگ در داخل خانه ایران است او زیرساخت های صنعتی و پالایشگاهها و نیروگاه‌های ما را می زند و نابود می کند ولی ما حد اکثر مراکز و ادوات نظامی او را بازنده ما می شویم ☝️از پیام‌های وارده☝️ (نوشته یکی از کاربرها در یکی از گروه‌ها در واکنش به این 👈پیام بازنشری👉 است) نقدونظر برداشت مذکور، به چندین علت، غلط است. 👌نقش جغرافیا در جنگ در پیام مذکور، یک سرهنگ بازنشسته آمریکایی در جواب سؤال یک خبرنگاری می‌گوید: «اگر فکر می‌کنید ایران توان جنگ ندارد، اطلاعاتتان اشتباه اندر اشتباه است» حال این کاربر ضمن اعتراف به توان جنگی ایران (و اینکه ایران توان جنگ دارد)، مسئله «جغرافیا در جنگ» را مطرح می‌کند و اینکه فعلی به زیان ایران است! زیرا که دشمن اکنون توانسته ایران‌زمین را در محاصره جغرافیایی خود در آورد! و صحنه جنگ دور از خانه دشمن است و بلکه جنگ در خانه ما بر ما تحمیل می‌شود. این کاربر گویا به جمله بعدی همان آمریکایی توجه نکرده است که؛ «ایران زرادخانه موشکی عظیمی دارد که می‌تواند در یک روز اسرائیل را با خاک یکسان کند...»! یعنی که از نگاه آن آمریکایی، ما توانسته‌ایم حداقل اسراعیل را در چنان محاصره جغرافیایی قرار بدهیم که یک روزه قادریم آنرا با خاک یکسان بکنیم. (البته عبارت «در یک روز» مربوط به توان جنگی سال‌ها پیش ایران بود - زمانی که در مشهدالرضا(ع) فرمودند: 👈«جمهوری اسلامی، تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد»👉 - و حال آنکه اینک بحث بر سر موفقیت عملیاتی «در یک ساعت» و بلکه «در چند دقیقه» است! مضافاً که توان ما اینک به جایی رسیده است که هر شهری در کره زمین از جمله شهرهای آمریکا را می‌توانیم با خاک یکسان بکنیم نه فقط اسراعیل را) شاید هم توجه کرده ولیکن نابودی کامل اسراعیل توسط ایران در یک روز را ناکافی می‌داند! زیرا که اگر هم اتفاق بیافتد، زیرساخت‌های ما هم چنان نابود می‌شوند که نهایتاً بازنده اصلی ما خواهیم بود! ⁉️آیا وقتی که (طبق اعتراف دشمن) «ما در یک جنگ یک‌روزه می‌توانیم اسراعیل را با خاک یکسان بکنیم»، به مفهوم اینست که «ما حداکثر می‌توانیم مراکز و ادوات نظامی دشمن را بزنیم»؟! و زیرساخت‌های دشمن سالم می‌ماند و «بازنده ما می‌شویم»؟! توضیحات بیشتر: نقش «جغرافیا در جنگ»، زمانی از گزینه‌های قابل توجه به شمار می‌رفت که موقعیت سرزمینی کشورها از همدیگر مثلاً دور بودند! حال که برخی کشورها (از جمله ایران)، انواع موشک‌های قاره‌پیمای خود را در فراسوی جو کره زمین به پرواز در آورده‌اند و هر لحظه که اراده کنند می‌توانند هر نقطه از کره زمین (از جمله آمریکا) را مورد هدف قرار بدهند، جغرافیا و جنگ در خانه و اینگونه حرف‌ها، رنگ باخته و اعتبار و مزیت‌های مثبت و منفی خود را از دست داده‌اند. ما هر نقطه از کره زمین و فراتر از کره زمین را هم می‌توانیم نابود کنیم. مضافاً که ما را داریم که در فضای مافوق کره زمین در حالت شناور، آماده شلیک بسوی مقاصد تعریف شده فضایی (و دریایی و زمینی) است که البته ویژه حمله به پایگاه فضایی اصلی آمریکا در فاصله ۳۶٫۰۰۰ کیلومتری کره زمین (در اعماق فضا) ساخته شده است. چنین موشک نقطه‌زنی را هیچ کشوری از جمله خود آمریکا ندارد. انهدام پایگاه فضایی مذکور یعنی کور شدن کامل آمریکا در کره زمین (یعنی نتوانستن آمریکا در یافتن نقاط جغرافیایی ما از جمله زیرساخت‌های کشور ما)، یعنی سرگردانی کلیه امکانات ترابری کلیه کشورها در هوا و دریا و زمین، یعنی جنگ جهانی سومی که همه کشورها بازنده می‌شوند (از جمله ناوبری‌های خودمان!) امروزه ادعا بر سر داشتن موشک‌های دور زن نیست بلکه بر سر نقطه‌زنی آن‌هاست که فقط ایران موفق به ساخت موشک‌هایی شده است که هر نقطه‌ای از کره زمین (از جمله ناوهای جنگی شناور در دریاها) را با انحراف حداکثر یک متر می‌تواند درهم بکوبد. ادعای دیگر بر سر رادار گریز بودن موشک‌ها و پهپادها و هواپیماهاست که در این عرصه هم ما پیشرفته‌ترین مواد صنعتی رادارگریز را کشف کرده و در بدنه ادوات نظامی خود به کار برده‌ایم و لذا پیشرفته‌ترین رادارهای دشمنان، قادر به شناسایی و تعقیب و انهدام آن‌ها نیستند. به همین جهت بود که 👈در یادداشت ۱۱ آبان ۱۴۰۳ با عنوان «کامپوزیت ایرانی» نوشتم👉: «لذا پرتابه‌های ما برای عین ، نامرئی و غیرقابل شناسایی هستند! و حتی ما را هم توصیف می‌کنند!» مطلب مهمتر بعدی (مهمتر از توان آفندی)؛ ماست. قاعدتاً «زدن همزمان دشمنان در سریع‌ترین زمان محیرالعقول و در هر نقطه‌ای که حضور دارد»، لازم است اما کافی نیست. اینک دشمنان نمی‌توانند بزنند و در بروند. دوران «بزن در رو» تمام شده است. ما چطور؟ پدافند ما مجهز به انواع بازدارندگی‌ها و است که بماند چیست؟! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۱