eitaa logo
چله توسل به شهید نوید🌷🕊
17.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
335 ویدیو
6 فایل
#شهید_نوید_صفری: 🚩بدانید هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد،حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه درآخرت برای او جبران کنم. ✨شروع چله: 25 آذر ✨پایان : 4 بهمن @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩متن کامل زیارت پرفیض عاشورا صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
soleimani.mp3
8.4M
👆 🚩 هدیه به چهارده معصوم(ع) و شهید والامقام نوید صفری 🎙با نواے آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی 🔰امام باقرع میفرمایند: اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت شوق وعلاقه میمردند .... «وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند» 🔹شخصي نزد امام صادق(ع) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (ع) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟! امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟ يعني خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من كن. 🔸زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (ع) در آن لحظه به‌فريادتان برسد. 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
1_4162691993.mp3
6.25M
🚩زیارت عاشورا (همراه با روضه) 🌷ثواب آن هدیه به ارواح مطهر چهارده معصوم(ع) و شهید والامقام نوید صفری «لبیک یاحسین جانم» صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چله توسل به شهید نوید🌷🕊
🌹#مدافع_عشق #قسمت_سی_ام ❤️ #هوالعشـــق ❣❤️❣❤️❣❤️❣ با چهره ای درهم پشتت را بہ من میڪنے و میروی سمت
🌹 ❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ _ نه عزیزم! اتفاقا نیای دلخور میشم.اخر هفتس...یہ ذره ام پیش شوهرت بیشتر میمونی دیگه! درضمن امشب نه سجاد خونس.نه باباشون....راحت ترم هستی 💞 گیره سرم راباز میکنم و موهایم ۸ روی شانه ام میریزد. مجبور شدم لباس از فاطمه بگیرم.شلوار و تےشرت جذب! لبه تختش مینشینم... _ بنظرت علےاکبر خوابید؟ _ نه!مگه بدون زنش میتونه بخوابه؟ _ خب الان چیکارکنیم؟ فیلم میبینے یا من برم اونور؟ _ اگه خوابت نمیاد ببینیم! _ نچ!نمیاد! جیغے از خوشحالے میڪشد، لب تابش را روی میز تحریر میگذارد و روشنش میکند. _ تا تو روشنش کنی من برم پایین کیف و چادرمو بیارم. سرش را به نشانه " باشه " تکان میدهد. آهسته از اتاق بیرون میروم و پله ها را پاورچین پاورچین پشت سرمیگذارم. تاریکی اطراف وادارم میکند که دست به دیوار بکشم و جلو بروم.کیفم و چادرم را در حال گذاشته بودم. چشمهایم را ریز میکنم و روی زمین دنبالش میگردم که حرکت چیزی را در تاریکی احساس میکنم. دقیق میشوم...قد بلند و چهارشانه! تو اینجا چیکار میکنی؟ پشت پنجره ایستاده ای و به حیاط نگاه میکنے.کیفم را روی دوشم میندازم و چادرم را داخلش میچپانم. آهسته سمتت مے آیم. دست سالمم را بالا مےآورم و روی شانه ات میگذارم که همان لحظه تو را درحیاط میبینم!!! پس... فرد قد بلند برمیگردد  نگاهم میکند!سجاد!!! نفس هر دویمان بند مےآید.من با وضعیتےڪه داشتم و او که نگاهش بہ من افتاده بود و تو که درحیاط لبه حوض نشسته ای و نگاهمان میکنی!! سجاد عقب عقب میرود و در حالیکه زبانش بند آمده از حال بیرون میرود و به طرف پله ها میدود. یخ زده نگاهم سمت حیاط میچرخد...نیستی!!!!همین الان لبه حوض نشسته بودی! برمیگردم و از ترس خشک میشوم.باچشمهایـےعصبـے بہ من زل زده ایـے. ڪےاینجا اومدی؟نفسهایت تند و رگ های گردنت برجسته شده.مچ دستم رامیگیری... _ اول ته دیگ و تعارف!بعد دوغ و دلسوزی...الانم شب و همه خواب...خانوم خودشو زیاد خواهر فرض کرده..آره؟ تقریباً داد میزنـے...دهانم بسته شده و تمام تنم میلرزد! _ چیه؟؟چرا خشک شدی؟؟..فکر کردی خوابم آره؟نه!!..نمیدونم چه فکری کردی؟...فکر کردی چون دوست ندارم بی غیرتم هستم؟؟؟؟ _ نه.. _ خب نه چی....دیگه چی!!!بگو دیگه..بگووو...بگو میشنوم! _ دا..داری اشتباه... مچم را فشار میدهی.. _ عهه؟اشتباه؟؟...چیزی که جلو چشمه کجاش اشتباس؟ انقدر عصبی هستی ڪه هر لحظه از ثانیه بعدش بیشتر میترسم! خون به چشمانت دویده و عرق به پیشانی ات نشسته. _ بهت توضیح...م..میدم _ خب بگو راجب لباست...امشب..الان...شونه سجاد!شوکه شدنت...جاخوردنت..توضیح بده _ فکرکردم... چنان درچشمانم زل زده ای که جرات نمیکنم ادامه بدهم.ازطرفی گیج شده ام...چقدر مهم است برایت!! _ فک کردم..تویی! _ هه !...یعنی قضیه شام پارکم فکر کرده بودی منم اره؟ این دیگر حق باتوست!گندی است که خودم زده ام.نمیخواستم اینقدر شدید شود... ❣❤️❣❤️❣❤️❣ بگذاشتــےام!!..غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادار تر است ❣❤️❣❤️❣❤❣ ✍ ادامه دارد ... 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
🌹 ❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ دیگر کافی بود! هر چه داد و بیداد کردی! ڪافیست هر چه مرا شکستی و من هنوز هم احمقانه عاشقت هستم! نمیدانم چه عکس العملی نشان میدهی اما دیگر ڪافیست برای این همه بی تفاوتی و سختی! دستهایم را مشت میکنم و لبهایم را روی هم فشارمیدهم. کلمات پشت هم از دهانت خارج میشود و من همه را مثل ضبط صوت جمع میکنم تا به توان بکشانم و تحویلت دهم. لبهایم میلرزد و اشک به روی گونه هایم میلغزد... _ تو بخاطر تحریک احساسات من حاضری پا بزاری روی غیرتم؟؟؟ این جمله ات میشود شلیک آخر به منی که انبوهی از باروتم! سرم را بالا میگیرم و زل میزنم به چشمانت! دست سالمم ر ا بالا می آورم و انگشت اشاره ام را سمتت میگیرم! _ تو؟؟؟!!! تو غیرت داری؟؟؟داشتی که الان دست من اینجوری نبود!!...آره ...آره گیرم که من زدم زیر همه چیز زدم زیر قول و حرفای طی شده...تو چی!توام بخاطر یہ مشت حرف زدی زیر غیرت و مردونگے؟؟ چشمهایت گرد و گردتر میشوند. و من در حالیکه از شدت گریه به هق هق افتاده ام ادامه میدهم _ تو هنوز نفهمیدی ! بخوای نخوای من زنتم!شرعاً و قانوناً... شرع و قانون حرفای طی شده حالیش نیست! تو اگر منو مثل غریبه ها بشکنی تا سرکوچه ام نمیبرنت چه برسه مرز برا جنگ!...میفهمی؟؟ من زنتم...زنت! ما حرف زدیم و قرار گذاشتیم که تو یہ روزی میری...اما قرار نزاشتیم که همو له کنیم...زیر پا بزاریم تا بالا بریم! توکه پسر پیغمبری..آسید آسید از دهن رفیقات نمیفته! تو که شاگرد اول حوزه ای...ببینم حقی که ازمن رو گردنته رو میدونی؟اون دنیا میخوای بگی حرف زدیم؟؟؟ اا؟؟چه جالب! چهره ات هرلحظه سرخ تر میشود صدایت میلرزد و بین حرف میپری.. _ بس کن!..بسه! _ نه چرا!! چرا بس کنم  حدود یک ماهه که ساکت بودم...هر چی شد بازم مثل احمقا دوست داشتم ! مگه نگفتی بگو...مگه عربده نکشیدی بگو توضیح بده...اینا همش توضیحه...اگر بعداز اتفاق دست من همه چیو میسپردم به پدرم اینجور نمیشد. وقتی که بابام فهمید تو بودی و من تنها راهی کلاس شدم بہ قدری عصبانی شد که میگفت همه چی تمومه! حتی پدرمم فهمید از غیرت فقط اداشو فهمیدی... ولی من جلوشو گرفتم و گفتم که مقصر من بودم.بچه بازی کردم...نتونستی بیای دنبالم...نشد! اگر جلوشو نمیگرفتم الان سینتو جلو نمیدادی و بهم تهمت نمیزدی! حتی خانواده خودت چند بار زنگ زدن و گفتن که تو مقصر بودی...آره تو!اما من گذشتم باغیرت! الان مشکلت شام پارکو لباس الان منه؟؟؟ تو که درس دین خوندی نمیفهمی تهمت گناه کبیرس!!! آره باشه میگم حق باتوعه ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ❣❤️❣❤️❣❤️ ✍ ادامه دارد ... 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️همه با هم دعای فرج را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) قرائت میکنیم 🔹و برای آمدنش دست به دعا برمیداریم الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 📲شهید نوید صفری ↙️ @chele_shahidnavid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا