پژوهشهای تاریخ اسلام
🔴پیشقراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم 🔸یادداشت شفاهی آیت الله محمدهادی یوسفی غروی به مناسبت در
🔴پیشقراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم
🔸یادداشت شفاهی آیت الله محمدهادی یوسفی غروی به مناسبت درگذشت علامه سید جعفرمرتضی عاملی
🔹بخش سوم:
🔻قرار بود برای طلاب معهد الدراسات درس تاریخ اسلام را تدریس کنند، به مرحوم آسید جعفر مرتضی پیشنهاد کردند که ایشان این درس را به عهده بگیرد، اما ایشان ابا داشت و مایل بود که به کارهای علمی و درسهای دیگرش برسد، چون تدریس این درس نیازمند صرف وقت زیادی بود. آقای آشیخ علی اصغر اوحدی کشمیری در آن زمان متصدی اداره این مدرسه بود، برای اینکه این کار را به ایشان آسان نشان دهد، پیشنهاد کردند که کتاب «فروغ ابدیت» را که آیت الله سبحانی نوشتهاند، برای تدریس در تاریخ صدر اسلام و تاریخ سیره نبوی خوب است و عمده روایات آن هم روایات عربی و از منابع عربی است، بنابراین، با توجه به منبع روایت، شما میتوانید این روایات را به صورت عربی تنظیم کنید و به صورت جزوه درسی تدریس کنید. اما آسید جعفر یک مقداری که به این روش کار کرد، ذوقش متفاوت شد و تهیه جزوه درسی کمکم به اینجا منتهی شد که -آن وقت یک چاپخانهای به نام «چاپخانه خیام» در اوایل منطقه نیروگاه راه افتاده بود که مربوط به آقای آسید احمد حسینی اشکوری بود- ایشان این جزوههای درسی تاریخ اسلام و صدر اسلام یعنی سیره نبوی را به آنجا محول کردند و این جزوه را در دو جلد کتاب منتشر کرد که هر جلد دو جزء از جزوههای تدریسی ایشان را به نام «الصحیح من سیره النبی الاعظم» چاپ کردند که این امور مربوط به دوره قبل از انقلاب است. بعد از پیروزی انقلاب چون با نظر مرحوم امام خمینی مرکز انتشارات حوزه علمیه تاسیس شد، لذا این کتاب هم به این مرکز محول و در آنجا در شش جلد چاپ و منتشر شد.
🔻خود مرحوم آقای آسید جعفر برای من نقل کرد که پدرم که جهت مسافرت به قم آمده بودند، از اینکه چرا من مشغول به تاریخ شدم، گلهمند بود، توقع داشت که من بیشتر در همان رشته فقه و اصول مشغول باشم و مقصد اجتهاد باشد و نه کارهای دیگر یا درسهایی که در نظر حوزه غالبا به عنوان درسهای جانبی به شمار میآیند. بنابراین، ایشان مدتی بنا به رعایت نظر مرحوم پدرشان، آماده کردن درسهای تاریخ را کنار گذاشتند و مشغول درسهای اصلی حوزه شدند. اما چیزی نگذشت که مرحوم پدرشان به رحمت خدا رفت، دیگر پرداختن به درس تاریخ، برای پدرشان ایجاد ناراحتی نمیکرد. لذا ایشان به بحث تحقیق در تاریخ بازگشتند و دو یا سه کتاب از ایشان پیرامون سه معصوم به طور تحقیقی و مفصل تدوین شد.
🔻کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» که به صورت ترجمه و تلخیص و به زبان فارسی و در ۲۰ جلد توسط آقای دکتر محمد سپهری منتشر شد. البته نسخه عربی آن نیز به ۳۶ جلد رسید. همچنین ایشان شبیه این اثر نیز در ۳۵ جلد راجع به امیر المومنین با عنوان «الصحیح من سیره المرتضی»، یا «مرتضی من سیره المرتضی» نوشتند. ایشان کتاب دیگری نیز درباره امام حسین(ع) دارند که ظاهرا بیش از ۲۰۰ جلد آن منتشر شده است.
🔻کتابهای دیگر ایشان غالبا به صورت تدریجی در ضمن همین کتابهایی که توسعه پیدا کرد، مندرج شد. مثلا ایشان کتابی راجع به سلمان فارسی داشتند که کتاب نسبتا مفصلی بود، این اثر در ضمن کتاب الصحیح ایشان آمده است. البته به عکس هم میتوان گفت که همان اخباری را که راجعبه سلمان در ضمن الصحیح آورده بودند، اینها جمعآوری و به صورت کتاب مستقلی منتشر شد.
🔻ایشان کتاب دیگری نیز با عنوان «حقائق هامه حول القرآن الکریم» دارند که این اثر نیز به فارسی ترجمه شده است که حقیقتهای مهم راجع به علوم قرآن کریم بوده و کتاب نسبتا مفصلی است و حدود سیصد صفحه دارد که بسیاری از محتوای آن در ضمن کتاب الصحیح آمده و مستقلا هم چاپ شده است.
🔻بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی که جهاد سازندگی و از جمله جهاد دانشگاهی تاسیس شد، آشیخ رسول جعفریان اصفهانی از سوی جهاد دانشگاهی اصفهان برای تدریس تاریخ اسلام دعوت شده بودند، برای این امر به قم آمده و خدمت مرحوم آسید جعفر مرتضی رسیده بودند، لذا اینکه ایشان الان یک شخصیت تاریخنویس و مورخ معروفی شناخته شده هستند را نتیجه پیگیری و استفاده از محضر آسید جعفر مرتضی میدانند. همچنین چند سال قبل آقای جعفریان جلسه بزرگداشت و تجلیلی را برای آسید جعفر مرتضی برپا کردند.
لینک خبر در سایت مباحثات:
http://mobahesat.ir/22007
@Yusufi_Gharawi
پژوهشهای تاریخ اسلام
🔴پیشقراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم 🔸یادداشت شفاهی آیت الله محمدهادی یوسفی غروی به مناسبت در
🔴پیشقراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم
🔸یادداشت شفاهی آیت الله محمدهادی یوسفی غروی به مناسبت درگذشت علامه سید جعفرمرتضی عاملی
🔹بخش آخر:
🔻آسید جعفر مرتضی از پیش قراولان طلاب شیعه لبنانی در حوزه قم بودند. به طور ویژه بعد از پیروزی انقلاب، عده زیادی از طلاب لبنانی به حوزه قم سرازیر شدند. آنهایی که پیشقراول و پیشقدم بودند، زمینهساز دیگران شدند و آنهایی که بعدا وارد حوزه قم شدند، نسبت به پیشقدمان و پیشقراولان خودشان در حوزه قم چشم امید و توقع داشتند. آقای آسید جعفر مرتضی در این زمینه، یعنی تاسیس مدارس یا مراکز درسی برای این طلاب اقداماتی کردند و اسم آن را «منتدی جبل عامل» جبل عاملیان قرار دادند. منزل بزرگی در کوچه ارک-یعنی در امتداد دفتر مجله مکتب اسلام و قبل از حسینیه ارک- با سعی و تلاش آسید جعفر مرتضی خریداری شد و این به عنوان اولین مرکز درسی طلاب لبنانی بود.
🔻بعدها در خیابان بهار-خیابان شهید محمد منتظری- هم مدرسه دیگری، با عنوان مدرسه جبل عاملیها ایجاد شد و مدیریت آنجا مرحوم آشیخ عباس کورانی بود. مدارس بزرگ دیگری هم در انتهای کوچه ارک و پشت حسینیه ارک ساخته شد. تا به الان مراکز تجمع طلاب، مدرسین و اداره درسها به صورت حلقهای، در این مدارس بوده و در بسیاری از این مدارس، آسید جعفر مرتضی سهیم بوده و برای برپایی این موسسهها تشریک مساعی داشتهاند. این مراکز همچنین پاتوق بسیاری از علمای لبنان که وارد ایران و قم میشدند نیز بودند و مورد استقبال آسید جعفر مرتضی قرار میگرفتند. منزل ایشان در این اواخر، بین دو مدرسه لبنانیها در کوچه ارک بود، که بعد به دفتر آیت الله آسید کاظم حسینی حائری منتقل شد.
🔻از نظر خصوصیات اخلاقی ایشان هم شهادت میدهیم که ایشان مرد مسلمان، مومن، متدین، مخلص و متقی بودند. اخلاص مهمترین سمت اخلاقی ایشان بود. البته متواضع و خاکی هم بودند و با اینکه شهرتی پیدا کرده بودند و نامشان در همه جا به عنوان شخصیت اول جهان تشیع و حتی حوزههای علمیه شیعه در تاریخ اسلام، تاریخ تشیع یا تاریخ اسلام از دیدگاه تشیع برده میشد، اما هیچ گونه تکبری نداشتند.
لینک خبر در سایت مباحثات:
http://mobahesat.ir/22007
@Yusufi_Gharawi
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
‼️ اطلاعیه‼️
ادامه درس خارج تاریخ اسلام و سيره اهلبيت (عليهم السلام)
استاد: آیة الله یوسفی غروی
از: شنبه(فردا) ١٨ آبان مصادف با ١١ ربیع الأول.
🛑 ساعت: 10.
🛑 مکان: مدرس ساحلی مدرسه فیضیه.
مرکز پژوهشهای تاریخی حوزه علمیه
@Yusufi_Gharawi
● اولین شعلههای حسادت قریشیانِ مسلمان نسبت به علی بن ابی طالب، همزمان با هجرت پیامبر و رسیدن ایشان به مدینه؛
🔻بروز حسادت و دشمنی ابوبکر:
خروج پیامبر(صلّی الله علیه وآله) از مكه در شب اول ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت، و ورود ایشان به مدينه در ظهر روز دوازدهم ربيع الاول بود.
پیامبر چند روز پیش از روز دوازدهم به منطقۀ قُباء❋ رسید و در آنجا چشم به راه امیرالمؤمنین(علیه السلام) ماند تا با هم وارد مدینه شوند. امیرالمؤمنین در روز جمعه دوازدهم ربیع الاول هنگام طلوع خورشید به محل اقامت پیامبر در منطقۀ قُباء رسید، و پیامبر در ظهر همان روز همراه امیرالمؤمنین مسیرش بسوی مدینه را ادامه داد و سوار بر همان شترى كه از مكه با آن آمده بود، و در میان استقبال و خوشآمدگویی قبایل مختلف انصار، وارد مدينه شد در حالی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) همراه ایشان میرفت و از ایشان جدا نمیشد.
اما ابوبکر که از مکه در رکاب پیامبر بود در هنگام ورود پیامبر به مدینه همراه ایشان نبود و چند روز جلوتر خود را به مدینه رسانده بود.
سعید بن مسیب در ضمن گفتگویی با امام سجاد(علیه السّلام) از ایشان پرسید:
فدایت گردم، ابوبكر كه همراه رسول الله(صلّی الله علیه وآله) در هجرت ایشان به مدینه بود پس كجا از ایشان جدا شد؟
امام فرمود:
«هنگامى كه رسول الله(صلّی الله علیه وآله) به قُبا وارد شد در انتظار رسیدن على(علیه السلام) چند روزی در آنجا توقف نمود. ابوبكر به پیامبر گفت: برخيزیم بسوی مدينه که مردم از آمدن شما خوشحالند و براى ورود شما لحظهشمارى میكنند. بشتاب تا برويم و در اينجا به انتظار رسیدن على نمان كه گمان نکنم او تا یک ماه دیگر برسد!
رسول الله(صلّی الله علیه وآله) به ابوبکر فرمود: هرگز! او به زودى مىآید. و من اینجا را ترک نخواهم کرد تا پسرعمویم، و کسی که برادرم در راه خداى عزَّ وجلَّ است، و محبوبترین فرد خاندانم، به من ملحق شود؛ زیرا او جان خود را سپر من در برابر مشركان قرار داد.»
امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: «پس ابوبكر با این پاسخ پیامبر خشمناک شد و چهره درهم کرد(نگاه نفرتآمیز و کینهتوزانهای انداخت) و حسدى از على(علیه السلام) به دل گرفت.»
امام ادامه میدهد:
«و این نخستین بروز عداوت و بغض ابوبکر نسب به على(علیه السلام) بود که برای رسول الله(صلّی الله علیه وآله) آشکار کرد، و اولین مخالفت و سرپیچی او نسبت به فرمان رسول الله(صلّی الله علیه وآله) بود. پس ابوبكر شتابان حرکت کرد تا وارد مدينه شد حال آنکه رسول الله(صلّی الله علیه وآله) در قُبا چشم به راه على(علیه السلام) ماند.»
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٢: ٩- ١٠.
از:
روضة الكافي: ٣٣٩- ٣٤٠، ح٥٣٦.
ــــــــــــــــــــ
❋ قُبا در آن زمان دِهی خارج از شهر مدینه(یثرب) و در مسافت ٢ میلی(٣.٥ کیلومتری) مدینه از سمت جنوب غربی بود، و بین مسجد قُبا تا مسجدالنبی حدود نیم ساعت پیاده رویِ معمولی است.
@Yusufi_Gharawi
14.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نمونههایی از تقارب و احترام ائمۀ مذاهب چهارگانۀ اهل سنت نسبت به اهل بیت(علیهم السلام)، و اعترافشان به برتری مطلق امام جعفر صادق(علیه السلام) در علم و خداترسی و عبادت
(۲۹ آبان ۱۳۹۷)
@Yusufi_Gharawi
بسمه تعالی
درس تاریخ استاد از امروز (شنبه) برقرار است.
ساعت 10
مدرس ساحلی فیضیه
💠 ولادت امام حسن عسکری(علیه السلام)
(٨ ربیع الآخِر سال ٢٣٢ق)
مادر امام حسن عسکری(علیهما السلام) در دوران کنیزی نامش «سَلیل»1️⃣ بود. هنگامی که در مدینه خریداری و به محضر امام هادی(علیه السلام) وارد شد، امام اینچنین از او استقبال نمود:
«سليلٌ، مسلولةٌ من الآفات والعاهات والأرجاس والأنجاس.»
سلیل، خالص و پاک شده از آسیبها و تباهیها و پلیدیها و آلودگیها.
و سپس بشارتش داد:
«وسَيهَب اللهُ [منكِ] حجّتَه على خلقه يملأ الأرض عدلاً كما مُلئتْ جَوراً.»2️⃣
و به زودی خدا [از نسل تو] حجتش بر آفریدگانش را عطا میکند که زمین را از عدل و انصاف پر میکند به همان گونه که از ستم پر شده باشد.
❇️ در تعیین تاریخ ولادت امام حسن عسکری(علیه السلام)، طبریِ امامی در «دلائل الإمامة» با سندی متصل به خود امام(ع) روایت نموده که ایشان فرموده است:
«ولادتم در مدینه، در ربیع الآخر سال ٢٣٢ بوده است.»3️⃣
و طبرسی در «إعلام الوری» روز آن را هشتم ربیع الآخر گفته.4️⃣
📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٨: ٣٢٨.
ــــــــــــــــــــ
1️⃣ «سلیل» و همچنین «رحیق» در لغت بمعنای نوشیدنی صاف و خالص و شفاف است که هر ناپاکی و ناخالصی را به آرامی و با ظرافت از آن خارج کرده باشند.
2️⃣ إثبات الوصية (المسعودي، ٣٤٦ق): ٢٠٧.
3️⃣ دلائل الإمامة (الطبري الإمامي، بعد از ٤١١ق): ٤٢٣/ ح٣٨٤ ؛ الكافي (الكليني، ٣٢٩ق) ١: ٥٠٣ بلا رواية ؛ الإرشاد (المفيد، ٤١٣ق) ٢: ٣١٣.
4️⃣ فتّال نیشابوری(٥٠٨ق) در روضة الواعظين: ٢٧٦، شیخ طبرسی(٥٤٨ق) در إعلام الوری٢: ١٣١ و در کتاب دیگرش تاج الموالید: ٥٧ و نیز برخی منابع دیگر روز ولادت امام حسن عسکری(علیه السلام) را روز هشتم ربیع الآخر گفتهاند.
شیخ عباس قمی نیز در الأنوار البهية: ٣٠٣ پس از ذکر اقوال مختلف، همین قول هشتم ربیع الآخر را ترجیح داده و نیز از شیخ حُرّ عاملی نقل کرده که قول رایج در زمان ایشان هم روز هشتم است.
@Yusufi_Gharawi
با سلام
درس خارج تاریخ اسلام و سیره اهلبیت علیهم السلام فردا شنبه 1398.9.16 برقرار است.
#پاسخ_به_شبهات
#جمعه_های_انتظار
#امام_زمان عج
#مهدویت 1
یکی از شبهات در زمینه وقت کلی ظهور امام زمان (عج) است
«یظهر فیملا الارض قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»، «ظهور می کند و جهان را پر از عدل و داد می کند همچنان که پر از ظلم و ستم شده است».
آیا معنای این حدیث این است که یکی از لوازم ظهور حضرت حجت این است که جهان پر از ظلم و ستم شود؟
پس هر کس خواهان ظهور یا تعجیل ظهور امام باشد نباید نهی از منکر و امر به معروف کند، نباید در راه خدا جهاد کند چرا که بگذارد تا جهان پر از ظلم و ستم شود! نه اینطور نیست یعنی اوامر اساسی اسلام در جهت امر به معروف و نهی از منکر و نشر اسلام، از اسلام استثنابردار نیست؛
بنابراین واجبات اساسی اسلام ادامه دارد و احدی نمی تواند به بهانه اینکه در علامت ظهور حضرت گفته شده است که زمین پر از جور و ستم خواهد شد ظلم و ستم کند؛ این کار مغالطه ای بیش نیست که اگر هر انسان منصفی قضاوت کند این مساله را قبول نمی کند.
https://eitaa.com/Yusufi_Gharawi
#معرفی_آثار
#معرفی_کتاب
کتاب «کلیات تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» از ۸ فصل تشکیل شده است.
✏️فصل اول به فرهنگ و تمدن و ارتباط آن دو می پردازد و مباحثی چون ارتباط تمدن با فرهنگ، عوامل موثر در زایش و اعتلای تمدن ها (عامل انسانی، فرهنگ، دین، عامل مادی و طبیعی) بیان می شود.
✏️در فصل دوم به ویژگیهای فرهنگ و تمدن اسلامی و عوامل پیدایی و شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی و همچنین سهم حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) در پیدایش و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی می پردازد.
✏️شکوفایی علوم اسلامی، مظاهر تمدن اسلامی، طبقه بندی علوم اسلامی (قرائت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول فقه، کلام) و علوم غیراسلامی (ریاضیات، نجوم، فیزیک و مکانیک، طب، کیمیا، فلسفه، منطق، تاریخ و تاریخ نگاری، جغرافیا و ادبیات) در فصل های سوم و چهارم بیان می شود.
✏️فصل پنجم به تشکیلات سیاسی و اقتصادی و قضایی و هنر در فرهنگ اسلامی می پردازد.
✏️تاثیر تمدن و فرهنگ اسلامی بر تمدن غرب در فصل ششم تبیین می شود
✏️نویسنده در فصل هفتم به عوامل انحطاط تمدن اسلامی اشاره می کند و در فصل پایانی به احیای تمدن اسلامی و نقش امام خمینی (ره) به عنوان بزرگ احیاگر دوره معاصر می پردازد.
@Yusufi_Gharaw
#روشـمطالعهـتاریخ
#روشـتحقيقـتاريخـاسلام 1
🖍التأريخ قبل الإسلام:
لم يكن للناس قبل الإسلام مادّة للتأريخ، اللّهمّ إلّا ما توارثوه بالرواية، ممّا كان شائعا بينهم من أخبار آبائهم و أجدادهم و أنسابهم و شعوبهم و قبائلهم و ملوكهم، و ما في حياة اولئك من قصص فيها البطولة و الكرم و الوفاء، و ما كان من خبر الأسر الّتي تناوبت الإمرة على الناس و ما قاموا به من تجهيز الجيوش و إقامة الحروف و بناء المدن و القصور، إلى أمثال ذلك، ممّا قامت فيه الذاكرة مقام الكتاب و اللسان مقام القلم، يعي الناس منه و يحفظون ثم يؤدّونها كما هي أو بإضافة أو نقيصة، و كثيرا ما كان بإضافات و تحريفات.
كان هذا عند الفرس المجوس، و اليهود الإسرائيليين، و العرب الجاهليين المشركين، و اختص هؤلاء بأخبار الجاهلية الاولى و أنسابها، و ما فيها من قصص عن البيت و زمزم و جرهم، و ما كان من أمرها، ثم ما كان من خبر الاسر الّتي تناوبت الزعامة و الإمرة على قريش، و ما جرى قبل ذلك لسدّ مأرب في اليمن، و ما تبعه من تفرّق الناس في البلاد.
📗منبع: #موسوعة_التاريخ_الإسلامى ج1،ص:14
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
✏️تاريخ قبل از اسلام
📍عربهاى پيش از اسلام چيزى به نام تاريخ نداشتند، مگر مطالبى را كه سينه به سينه براى يكديگر نقل مى كردند.
آنان درباره اخبار آباء و #اجداد و انساب و اقوام و قبايل و پادشاهانشان صحبت مى كردند و در قصه هايى، پهلوانى و كرم و وفاى آنها را به تصوير مى كشيدند.
هم چنين در خصوص خاندانى كه إمارت را يكى بعد از ديگرى به دست گرفته و به تجهيز سپاه و برپايى جنگها و آبادانى شهرها و بنيانگذارى قصرها مى پرداختند، حكايتها بر جاى گذاشته اند.
در نقل اين داستانها حافظه به جاى كتاب و زبان جانشين قلم بوده است و مردم آنها را جمع آورى و حفظ كرده و سپس آن را به همان صورت يا با حذف و اضافه هايى نقل كرده اند.
اين شيوه نزد #فارسها و #يهوديان و عربهاى مشرك جاهليّت رايج بود و عربها به خصوص اخبار جاهليت و أنساب را نيز داشتند كه در آن قصه هاى مربوط به #خانه_خدا و #چاه_زمزم و قبيله جرهم و مسائل مربوط به آنها وجود داشت و اخبار خاندان هايى كه يكى پس از ديگرى زعامت و رياست قريش را به عهده گرفته و حوادثى كه قبل از آن براى سدّ مأرب در #يمن رخ داده بود براى همديگر نقل مى كردند.
@Yusufi_Gharawi