eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
3.2هزار دنبال‌کننده
226 عکس
29 ویدیو
10 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، روبروی کوچه ۲۱ تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs نکات تاریخی که توسط ادمین در کانال گذاشته می شود، به معنای موافقت مرکز با مضمون آن نکات نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
#تازه‌های_نشر ترجمه فارسی کتاب ایمان ابی‌طالب کتاب حاضر برگردان فارسی کتاب «ایمان ایی‌طالب» است که مؤلفش یعنی شیخ مفید درباره آن چنین می‌گوید: «آنچه این نگاشته دربردارد بیان نکات تازه و سخنانی درباره دلایلی است در ایمان ابوطالب بن عبدالمطلب که آن را کوتاه برگزیدم و آن بیان و گفتار و رفتار ابوطالب است که جز به عناد و دشمنی نمی‌توان آن را نادیده گرفت». ترجمه و تحقیق: غلامرضا گردان نشر ماهوت چاپ اول ۱۴۰۲ قطع رقعی جلد نرم ۹۲ صفحه ۶۵۰۰۰ تومان تهیه از: @ketabeshahr578
به مناسبت نهم ذی‌القعده نامۀ مسلم به امام حسین و پاسخ ایشان به او برشی از کتاب وقعة الطف و ترجمۀ فارسی آن #وقعة_الطف #نهم_ذی‌القعده https://eitaa.com/YusufiGharawi
کتاب سیرۀ همسرداری امامان معصوم این کتاب تلاشی است در جهت کشف ویژگی‌های رفتاری امامان در تعامل با همسر در گسترۀ زندگی و ارائه برخی اصول و شاخص‌ها از سیرۀ همسرداری ایشان به جامعه، تا بتوان از این راه، به شیوۀ درست همسرداری راه یافت. این پژوهش به بررسی ویژگی‌های همسرداری، چگونگی ازدواج و اصول راهبردی همسرداری امامان علیهم السلام می پردازد و بر این فرضیه‌ ابتنا دارد که ایشان تعامل با همسر را در مسیر تأمین هدف یکتاپرستی دانسته و به تناسب وضعیت، بر اصول راهبردی مرتبط تكيه داشتند. این پژوهش در شش بخش سامان یافته است. بخش یکم بررسی کلیات است. بخش دوم به گونه‌شناسی همسران امامان اختصاص دارد. بخش سوم که در پی بررسی «اصول راهبردی همسرداری و شاخص‌های تحکیم خانواده در سیره امامان» است، بخش چهارم به شکل‌گیری ازدواج امامان و نقش اصول و شاخص‌ها در آن پرداخته است. بخش پنجم نیز درباره سیرۀ امامان در ادای حقوق همسران و وظایف همسرداری است و در نهایت، بخش ششم که مسأله جدایی دو همسر را بررسی می‌کند. نویسنده: یدالله مقدسی ناشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشکدۀ تاریخ و سیرۀ اهل بیت @eiscahistory https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
شیخ زین‌العابدین مازندرانی و شکل‌گیری خوجه‌های اثناعشری به مناسبت 16 ذی‌القعده سالگرد درگذشت این مرجع تقلید در اوایل دهۀ ۱۸۷۰ گروهی از این خوجه‌ها که در زمرۀ مخالفان آقاخان بودند، برای زیارت رهسپار کربلا شدند و در نجف با یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، شیخ زین‌العابدین مازندرانی، دیدار کردند. هنگامی که آنان خود را شیعه معرفی کردند توجه شیخ جلب شد. اما هنگامی که آیت‌الله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آن‌ها پرسش کرد، پاسخ دادند که نماز نمی‌خوانند، روزه نمی‌گیرند و دیگر عبادت‌ها را نیز به جا نمی‌آورند. آنان در پاسخ مجتهد بزرگ نجف درباره تشرف به حج یادآور شدند که زیارت ائمۀ اطهار را بر سفر حج مقدم می‌شمارند.این سخنان موجب نارضایتی آیت‌الله مازندرانی شد. آنان از شیخ خواستند یکی از روحانیان را برای تعلیم مذهبی به هند بفرستد. آیت‌الله مازندرانی درخواست آنان را پذیرفت و یکی از شاگردان هندی خود را به نام ملاقادر حسین همراه آنان به بمبئی فرستاد. تعلیمات مذهبی ملاقادر حسین کم‌کم باعث شد گروهی از خوجه‌های آقاخانی در زمرۀ یاران ثابت وی درآیند و مذهب اثناعشری را بپذیرند. بدین ترتیب جماعت خوجه‌ها به دو گروه اکثریت (پیروان آقاخان) و اقلیت (اثناعشری) تبدیل شد. به نقل از کتاب شیعیان خوجۀ اثناعشری در گسترۀ جهان، نوشتۀ امیربهرام عرب‌احدی، ص 18-19 https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
یاد خلیفۀ دوم به خیر! خاطره‌ای از حاج شیخ عبدالکریم حائری به مناسبت هفدهم ذی‌القعده سالگرد درگذشت ایشان، از زبان دکتر مصطفی محقق داماد: «این را هم بگویم که ایشان حرف‌هایی می‌زده که گاهی اوقات متهم به روشنفکری می‌شده است. مثلا به طلبه‌ها توصیه می‌کرده که متعه نکنید؛ چراکه همسرتان ناراحت می‌شود که این حرف‌ها امروز برای ما تازه است. کسی که این ماجرا را تعریف می‌کرد به من می‌گفت یک کسی در پای درس شیخ عبدالکریم بلند شد و گفت: «یاد خلیفۀ دوم بخیر! حرف‌هایی می‌زنی که او می‌زد». ایشان گفت اگر او هم روی حرف من این مخالفت را کرده کار خوبی کرده است. از دایی‌ام شنیدم که یک سید یحیی بود که فرانسه می‌دانست. آن زمان فرانسه زبان روز بود و دایی‌ام می‌گفت پدرم او را دعوت کرد که برای طلاب فرانسه درس بدهد که بتوانند از اسلام با زبان روز دفاع کنند. این روشنفکری است اما خیلی حواس جمع هم بوده است». سخنرانی دکتر مصطفی محقق داماد (نوادۀ دختری حاج شیخ) در نشست بررسی کتاب صدسالگی حوزۀ علمیۀ قم https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
#تازه‌های_نشر جایگاه علمی طبری در تاریخ‌نگاری اسلامی نویسنده: ناصر تکمیل همایون نشر دفتر پژوهش‌های فرهنگی چاپ اول۱۴۰۲ قطع رقعی جلد نرم ۸۲صفحه ۱۲۰۰۰۰تومان تهیه از: @ketabeshahr578 (آیدی تلگرام) https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
هدایت شده از در مسیر فقاهت
🔰 پیشینه عبارت « علیه السلام » بعد از نام اهل بیت عصمت و طهارت در تاریخ شیعه 💠 حضرت آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله): 🔸 اوایل امر، شیعه تحت فشار بود و در تقیه به سر می‌برد و تدریجاً عقاید خود را اظهار می‌کرد، لذا به استحکامی که اکنون هست، نبود و کم کم مستقر شد. 🔹 امروزه اگر کسی نام اهل بیت علیهم السلام را ذکر کند و دنبال آن عبارت علیه السلام را نیاورد، بی احترامی محسوب می‌شود، امّا گویا اصحاب ائمه، رسم و عادت شیعه چنین نبود که وقتی نام ائمه علیهم السلام را ذکر کنند، عبارات احترام نظیر: «ع» را بیاورند. لذا در بسیاری از روایات، عبارت «ع» ذکر نشده است و این روایات را شیعیان نقل کرده‌اند، نه سنّی‌ها. 🔸 نسخه‌ای از استبصار شیخ طوسی در اختیار جعفر بن مشهدی پدر صاحب مزار بوده است. کاتب نسخه طبق این عادت شیعه عبارت «ع» را بعد از نام ائمه نوشته بوده ولی بعداً وقتی ابن مشهدی نسخه را با اصل مقابله کرده،‌ متوجه شده که در نسخه اصل این عبارات نیست، لذا وی اکثر «ع» ها را خط کشیده است. من این نسخه را در نجف در کتابخانه شیخ علی کاشف الغطاء دیده بودم. در ایران هم تصویر این نسخه را از کتابخانه آستان قدس گرفتم و نسخه خودم را با آن مقابله کردم. 🆔 @Dar_Masire_Feghahat
بازسازی ضریح امام علی و امام حسین به دست تیمور لنگ ضریح امام علی از زمانی که بنا شد، همواره بازسازی و ترمیم شده است. در این بازسازی‌ها عباسیان، دیلمیان، فرزندان چنگیزخان، ایلخانیان، پادشاهان عثمانی و دیگران مشارکت داشته‌اند. بعد از هر تعرض اشرار این بنا باشکوه‌تر و باعظمت‌تر از گذشته بازسازی می‌شد. تیمور لنگ نیز جزء کسانی بوده که در بازسازی این مکان مقدس مشارکت داشته است. او مرقد امام علی و امام حسین را در سال 803ه.ق. /1400 م. زیارت کرد. او بین نجف و کربلا نزدیک بیست روز اقامت کرد و اهتمام خودش را صرف بازسازی دو ضریح مطهر کرد. به نقل از کتاب تاریخچۀ آستان مقدس امام علی، ص 337، به نقل از تاریخ النجف الاشرف https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
به نام خداوند اکنون که آرام‌آرام حجاج خانهٔ خدا فوج‌فوج خود را به آن سرزمین مقدس می‌رسانند، برآنیم تا هر شب برگی از سفرنامهٔ حج مرحوم طالقانی را در این کانال منتشر کنیم تا مخاطبان (و جاماندگان) در حال و هوای این سفر معنوی قرار بگیرند. به طور کلی سفرنامه‌ها یکی از منابع مهم تاریخی محسوب می‌شوند که هم نوع روایت و قلم آن‌ها مخاطبان عمومی را مجذوب می‌کند و هم حاوی جزئیاتی تاریخی از زمانهٔ خود هستند که تاریخ‌پژوهان بدان نیاز دارند. «به سوی خدا می‌رویم» سفرنامهٔ حج مرحوم طالقانی است که در سال ۱۳۳۱ ه.ش. به صورت زمینی از مسیر عراق، شام، لبنان عازم سرزمین حجاز می‌شود. نویسنده علاوه بر شرح جزئیات سفر، درباره آیات مربوط به حج، احکام حج، مباحث فقهی و رفتار حج‌گزاران و مسئولان برگزاری حج میز سخن می‌گوید. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۳۲ از سوی انتشارات مسجد هدایت منتشر شد و بعدتر نشر مشعر آن را مجدداً روانهٔ بازار کرد. از بیست و یکم خرداد هر شب گزیده‌ای از این سفرنامه را در این کانال منتشر خواهیم کرد. دوستان خود را به کانال ما دعوت کنید. @YusufiGharawi
سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی بخش اول: آغاز حرکت روز هجده ذی‌القعده همراه آقای سرهنگ نورالله گنجی و آقای میرزا رجبعلی شهمیرزادی که به وسیلۀ بذل ایشان مستطیع شدم عازم حرکت شدیم. هوا گرم است و مزاج ما و عموم ایرانیان با گرمای عربستان سازگار نیست ولی عشق و علاقه و مسئولیت در مقابل وظیفه، مشکلات را آسان می‌کند. دوستان و خویشان و زن و بچه برای بدرقه آمده‌اند، هرچه وقت حرکت نزدیک می‌شود عواطف رقیق‌تر و احساسات بیشتر می‌شود. همه با لحنی درخواست دارند که در مواقع استجابت برای‌شان دعا کنیم. بچه‌ها می‌خواهند با ما بیایند، بعضی روی صندلی برای خود جا گرفته‌اند. سفر عجیبی است. شاید آخرین دیدار خویشان و دوستان باشد و مرگ دیوار بلندی میان ما بکشد و با قیچی خود برای همیشه رشته‌های عواطف و محبت را قطع کند. ساعتی از شب گذشته بود که سوار ماشین شدیم. بدرقه‌کنندگان آن‌قدر جعبه‌های شیرینی و آجیل اطراف ما چیده‌اند که جا برای همه تنگ شده. ارزش این هدایا و تعارفات ارزش مادی نیست، محبت و علاقه‌‌ای است که به این صورت‌ها جلوه می‌کند. در ادامۀ مسیر گنبد زرین شاه عبدالعظیم با چراغ‌های فروزانش چون ستارۀ درخشانی در کنار افق تهران نمایان شد. سر تعظیمی خم کردیم و سلامی دادیم و رد شدیم ... در میان خیالات مبهم و بیم و امید بودیم که از بالای تپه گنبد حضرت معصومه نمایان شد. صبحگاه به عزم حرکت به گاراژ رفتیم. گاراژدار تمام راهروها و صندلی‌ها را پر کرده ولی هنوز نفْس آزمندش در هیجان و کیسۀ طمعش پر نشده بود. همه از تنگی جا متأثر بودیم، چه باید کرد؟ هنوز اول سفر است، باید بردبار و صبور بود، از این وقایع بسیار در پیش داریم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. @YusufiGharawi
سفرنامهٔ حج مرحوم طالقانی بخش دوم شب رسید، چند ساعتی استراحت کردیم. پیش از ظهر از حوالی کرمانشاه عبور کردیم. از اینجا وضع و آداب تغییر می‌کند. قهوه‌خانه‌ها پرجمعیت و بازار قمار گرم است. لهجه‌ها مخلوط از فارسی و کردی و عربی است. در چند کیلومتر میان قصر و خانقین چندین مرکز گمرکی و تفتیش برقرار است که مسافران باید در هر محل چند ساعت معطل شوند. هرچه می‌خواهند به سر مسلمانان می‌آورند؛ رشوه می‌گیرند، بداخلاقی می‌کنند و هرگونه توهین روا می‌دارند. پاسی از شب گذشته بود که از این بندها عبور کرده وارد خاک عراق شدیم. نیمه‌شب در میان درخت‌های نخل دو گنبد اختران درخشان و امامان هادیان، کاظیمین – علیهما السلام – نمایان شد ... در یکی از مهمان‌خانه‌ها منزل گزیدیم. همۀ حجاج ایرانی که مثل ما تذکرۀ عراقی دارند، در کاظمین جمع‌اند تا تذکره‌ها را به ویزا رسانند و وسیلۀ حرکت فراهم کنند. در این بین شنیدیم که عده‌ای از حجاج ایرانی چون از اجازۀ دولت مأیوس شده‌اند، خود را به حمله‌دارها فروخته‌اند تا آن‌ها را از راه‌های غیرعادی و خطرناک به حجاز ببرند. ما قصد داشتیم اگر وسیلۀ حرکت زودتر فراهم شود یکسره به مدینه برویم تا از زیارت روضۀ رسول اکرم و ائمۀ طاهرین بهره‌مند باشیم و چون موسم نزدیک شود از مسجد شجره که میقاتگاه مسلم رسول اکرم است احرام ببندیم. معلوم شد وسیلۀ مستقیم نیست و ناچار از این تصمیم منصرف شدیم. پس از زیارت کربلا به طرف کاظمین برگشتیم. بارها را بستیم و به سوی شرکت حرکت کردیم. با آنکه شرکت انگلیسی بود، ولی باز هم از جهت وقت منظم نبود. با حجاج ایرانی به سوی شام حرکت کردیم. شیشه‌های ماشین همه بسته است و با بودن وسایل تهویه هوای داخل گرم است. بیرون هم پیدا نیست. گرفتار و زندانی شده‌ایم. اتاق راننده هم به‌کلی جداست و هرچه به دیوار می‌کوبیم و فریاد می‌زنیم، فریادرسی نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. @YusufiGharawi
سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی بخش سوم: سرزمین شام و بیروت زیبا نزدیک ظهر دوشنبه، 25 ذی‌القعده، وارد خیابان‌های آسفالت براق شام گشتیم و در کنار خیابان مصفا و نهرهای جاری آن پیاده شدیم. نزدیک مغرب وارد مسجدی نظیف شدیم. در صفوف نماز جماعت آن مردمان باوقار و مؤدب و تحصیلکرده زیاد دیده می‌شد. بعد از نماز شیخ جوان خوش‌سیمایی تفسیر قرآن گفت. آن شب در مهمان‌خانه استراحت کردیم. قدری آفتاب بالا آمد که با اتوبوس شرکت به طرف بیروت حرکت کردیم. جاده سراسر آسفالت براق، هوا شفاف و ملایم است. در فراز و نشیب و پیچ و خم و هرچه مقابل چشم است باغستان‌ها و نهرهای جاری و سبزه‌زار است. فاصلۀ شام تا بیروت 150 کیلومتر است. در دامنۀ کوه و حاشیۀ دریا بیروت نمایان شد. با دوربین نظامی آقای سرهنگ، مناظر دور و نزدیک و شهرهای ساحلی لبنان را تماشا می‌کردم؛ جاده از میان باغ‌های وسیع و عمارات چندطبقۀ قسمت کوهستانی بیروت عبور می‌کند. آن تأثرات و وحشتی که از دیدن کاخ‌های شمیران برایم پیش می‌آمد، در اینجا نبود. خود تعجب می‌کردم چرا هر وقت از تهران به شمیران می‌رفتم، این کاخ‌ها که در میان باغ‌ها و بالای تپه‌ها با سنگ‌ها و آجرهای الوان ساخته شده، برایم موحش بود. عوض خوشحالی از پیشرفت عمران و آبادی متأثر و اندوهناک می‌شدم! متوجه شدم که در ایران بیشتر کاخ‌نشینان را از دور و نزدیک می‌شناسم و می‌دانم چگونه این ساختمان‌ها بر استخوان‌های فرسودۀ بینوایان برپا شده و با دیدن آن‌ها و مقایسه با زندگی مردم جنوب تهران و مردم پریشان دهات و ولایات به خاطرم می‌آید. می‌دانم که در میان این کاخ‌ها چه مغزهای کم‌شعور و اعمال زشتی وجود دارد. ولی در بیروت همان ظواهر را می‌بینم. نه صاحبان کاخ‌ها را می‌شناسم نه با اخلاق آن‌ها و زندگی عموم مردم آشنایم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
تفسیر موضوعی قرآن علامه مجلسی.mp3
6.01M
از زبان استاد یوسفی غروی خواهید شنید: 🔵 لزوم اعتنا به تفسیر موضوعی قرآن علامه مجلسی 🔵 پادرمیانی مرحوم آیت الله سید محسن حکیم برای آزادسازی مرحوم شیخ محمد صادقی تهرانی از عربستان و ورود ایشان به نجف 🔵 نوآوری امام خمینی در تعطیل کردن درس در ایام تابستان در نجف و مخالفت آیت الله شاهرودی https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی بخش چهارم: اقامت در بیروت وارد بیروت شدیم. کجا منزل گزینیم؟ مهمانخانه‌های بیروت مظهر زندگی و آداب اروپا و تقلیدهای غیرشاعرانۀ شرقی است، برای سکونت رهروان به سوی حق و حجاج مناسب نیست. گفتند محل قرنطینه جای مناسبی است. حیاط وسیعی است و اتاق‌های متعددی با وسایل دارد ولی چون فقط ایام حج دایر می‌شود پر از زباله است. همین محل که مورد بی‌اعتنایی رفقا بود، پس از گذشت دو روز دیگر در حیاطش هم جا نبود. امسال اولین سالی بود که دولت ترکیه برای حج بار عام داده بود. ترک‌های باایمان دهات و قصبات و شهرهای ترکیه هر کدام اندک استطاعتی داشته به راه افتاده بودند. بیشتر با همان لباس‌ها و جوراب‌های پشمی ییلاقی و سفرۀ نان حرکت کرده بودند. احساس می‌شد که فشارهای بی‌دینی عکس‌العمل شدیدی در آن‌ها ایجاد نموده. هر دسته‌ای که وارد می‌شد مأموران سفارت ترکیه به سرکشی می‌آمدند و تذکرۀ آن‌ها را برای ویزا جمع می‌کردند. اگر بیماری بود به بیمارستان‌ها می‌بردند و وسیلۀ طیاره و کشتی برای‌شان فراهم می‌کردند. مقابل آن‌ها ایرانی‌ها هرچه تصور کنید بی‌سر و سامان بودند. نه کسی به سراغشان می‌آمد و نه اتحاد و یکرنگی داشتند. اول طلوع فجر و هنگام ظهر و مغرب نماز جماعت آن‌ها در مسجد و محوطۀ حیات برپا بود. با آنکه عده‌ای از علما در میان ایرانیان بود، عموماً متفرق و فرادا نماز می‌خواندند. در عوض بازار نوحه‌گری و دم گرفتن گرم بود. گاهی ترک‌ها و اهالی بیروت از صدای گریه جمع می‌شدند و به گمان آنکه حادثه‌ای روی داده با تأثر می‌پرسیدند چه پیش آمده؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. @YusufiGharawi
سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی پخش پنجم: اختلاف طبقاتی مشهود در بیروت ساحل دریای مدیترانه تماشایی است. به واسطۀ پیچیدگی کوه و دریا، قسمت شرقی ساحل و شهرها و قصبات پیداست. ما هم با رفقای خود، در روز چندین بار آب‌تنی و شنا می‌کردیم ولی از وقتی که یکی از همسفران فریادی زد و به‌سرعت با بازوی سرخ‌شده از آب بیرون آمد، دیگر احتیاط می‌کردیم و از ترس جانور دریایی زیاد پیش نمی‌رفتیم. خیابان‌های سراشیب، بناهای چندین طبقه، مغازه‌های پر از کالاهای خارجی، مردم آرام و منظمِ مسلمان و مسیحی ممتاز نیست. با بعضی که می‌خواستم سر صحبت باز کنم می‌پرسیدم تو مسلمانی یا مسیحی؟ مسلمانان بیشتر با این عبارت جواب می‌گفتند «الحمد الله انا مسلم». احزاب دینی و سیاسی زیاد است ولی تظاهرات کم. چوب و چماق، فحش و ناسزا و متلک از احزاب و عابر و شوفر و شاگرد شوفر دیده و شنیده نمی‌شود. اختلاف زندگی بسیار محسوس است. کنار شهر و حدود ساحل کوچه‌های تنگ و کثیف، مردم بیچاره و زندگی سخت دیده می‌شود. هرچه بالا می‌روید زندگی بهتر و طبقات متفاوت‌تر است. کنائس و مدارس و مؤسسه‌های علمیِ دستگاه مسیحیت فعالیت بارزی دارد. کشیش‌ها با جنب‌وجوش مخصوص زیاد به چشم می‌آیند؛ چون اینجا حلقۀ اتصال شرق به غرب است و دستگاه کشیشی بهترین وسیله و نفوذ استعمار است، فعالیت دستگاه‌های کنائس در این‌گونه کشورها بیشتر است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. @YusufiGharawi