eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢قبل از اینکه به فکر مسلمان کردن دیگران باشیم، به فکر اصلاح افکار دینی خود باشیم! ⚪️بنشینیم و حساب کنیم، آیا واقعاً تفکر ما تفکر اسلامی است؟ آیا تفکر اسلامی در مغز ما زنده است یا مرده؟ فعلاً لازم نیست که زیاد دنبال این باشیم که کسی را که مسلمان نیست مسلمان کنیم. ☘البته منتهای آرزو این است، ای کاش چنین چیزی بشود؛ ولی آن چیزی که در درجه اول لازم است این است که فکر دینی که الان ما متدیّنها و مسلمانها و نمازخوان‌ها و روزه‌گیرها و زیارت‌روها و حج‌کن‌ها داریم، این فکری که در خود ما به حالت نیمه مرده درآمده است، به حالت کِرخ به اصطلاح درآمده است، این را زنده بکنیم. ☢تا این‌جور نشود فایده ندارد. فرضاً اگر در اروپا هم یک عده مسلمان شوند و ما را ببینند، ممکن است پشیمان شوند و از اسلام برگردند! 📝 ده گفتارشهید مطهری، ص153 💓 http://eitaa.com/cognizable_wan
👴بابام وقتي از سر کار مياد خونه اولين کاري که ميکنه دست به ديوارا ميزنه ببينه مرطوبه که کولر روشن کرديم يا نه!!!!!😐🙌 خيلي حرفه اي شده😑 http://eitaa.com/cognizable_wan
💥احترام همسر اولویت زندگی💥 ✅ زن با سیاست، با احترام گذاشتن به همسرش میتونه زندگی اش رو بسازه. 💕 اونها باید این حس رو از شما بگیرند که مقتدر، بزرگ، ارزشمند، مهم و مفید هستند! ☘با این کار هم محبت خود را به همسر نشان داده اید. ☘هم اقتدار اورا بالا میبرید . ☘وهم خودتان محترم شمرده میشوید. ❤️✨❤️✨❤️ http://eitaa.com/cognizable_wan
✨✨✨ چگونه کودک با شخصیت داشته باشیم؟؟؟
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 حس مسولیت پذیری در کودکان 🌸احساس رضایتمندی خود را از کار کودک نشان دهید. 💗هر وقت دیدید کودکتان کاری را به نحو احسن انجام داد احساس رضایتمندی خود را به زبان بیاورید. هنگام کار کردن کنارشان باشید واجازه دهید بیشتر آنها حرف بزنند و از احساساتشان بگویند . بعد از اتمام کار اگر چه کارشان مطابق با معیار شما نباشد آن را بپذیرید وقدردانی کنید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 ممڪن است انسان گاهی از خــدا شود و خدا یڪ تب سخت ۴۰ روزه به او بدهد بــــرای اینڪه یڪبار از ته بگـــــوید یاالله! •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب تشیع قبل از امام علی و همزمان با قرآن مطرح بود. آیت الله جوادی آملی
👆👆👆👆 🎵 ساقی مِی ای بده که مرا زیر و رو کند 🎙سیدمجید و ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
یه بار نامزدم رو بردم خونه ننه بزرگم نامزدم گیر داد که واسم بخون! منم بعد کلی اِصرار اینو خوندم "اگه چشمات بگن آره کوه و میزارم رو دوشم" یهوو ننه بزرگم داد زد: چرت میگه ننه ، این میز منو خواست جا به جا کنه ۶ بار گوزید 😶😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌موز تقلبی🍌 پلانتین میوه ای شبیه موز و درشت تر است که تجار از خدا بیخبر به نام موز وارد می کنند و به خورد مردم بیخبر از همه جا می دهند! ۸۰ درصد این میوه از نشاسته تشکیل شده است و شیرینی بسیار کمی دارد! خوردنش مثل این است که دارید سیب زمینی خام می خورید! در آمریکای جنوبی آن را می پزند یا سرخ می کنند و می خورند! نام دیگرش موز پختنی است و هرگز به صورت خام مصرف نمی شود، چون به شدت برای بدن مضر و خطرناک است! 🍌اطلاع رسانی کنید که تقریبا کل ایران از آن بیخبر هستند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤦‍♂️تنبلی باعث میشه بعضی وقتا که فکر خوب کار کنه
🦋 آيت الله مجتهدی تهرانی(ره) : ✨ من علمای بسياری را درک كردم ،از امام خمينی گرفته تا آيت الله بروجردی و آيت الله شاه آبادی و آيت الله حایری و ...و اگر بخواهم در يک كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم می گويم : 👌 اگر دنيا و آخرت می خواهيد ،اگر رزق و روزی می خواهيد.و در يڪ كلام اگر همه چيز می خواهيد بخوانيد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 زن، مثل سگ به مرد ، قلاده زده بارش را هم به مرد داده اینه غرب متمدن
کاش یه کوالا بودم مثلا ۱۷ ساعت میخوابیدم بیدار که میشدم مامانم به جای اینکه با دمپایی بیوفته دنبالم میگفت پسرم یه ساعت دیگه از خوابت مونده اگه نخوابی میمیری دردت به جونم بخواب.😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❗️ 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
احساس کمبود محبت می کردم رفتم توی دستمال بتادین ریختم😁 جلوی مامانم توش سرفه کردم گفتم مامان از دهنم خون اومد😰 گفت از بس میشینی پای این اینترنت بی صاحاب😒 از اون ورم ابجیم داشت بالا وپایین میپریدو میگفت اخ جون اگه بمیره اتاقش واسه من میشه ✌️😐😂 اَی خِدا😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
سه ماهی خونه نبودم رفته بودم مسافرت بابام زنگ زد گفت هی میگم یه چیز تو خونه کمه ها کجایی😐😂 در این حد براشون مهِمَم ها😂😂 ❗️ http://eitaa.com/cognizable_wan
☘💕☘💕 🔺خانومها بدانند🔺 🍃واکنش مردهانسبت به صحبت خانمها🍃 🔹وقتی زنان درباره مشکلات خودبا شوهرشان حرف میزنند؛ مردها اغلب مقاومت میکنند. 💥علت این امر👇👇 مرد فرض رابراین میگذاردکه زن ازآن رو که مرد را مسئول قلمدادمیکنددرباره مشکلاتش حرف میزند.! ✔️ بنابراین هرچه زن بیشتردرباره ی مسائلش حرف بزند ؛ به همان نسبت مردبیشتر خودرا درمعرض سرزنش میبیند. ✅ برای داشتن گفتگوی صحیح باهمسرخود اگر زن احساسات خودرا به دوراز هرگونه سرزنش، تحقیر، توهین بیان کند،👇 💡هم خود، احساس بهتری پیداکرده وهم بهتر ازسوی همسر درک میشود. ☘💕☘💕 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹قسـمـت سـے و شـشـم "زهرا" از وقتی لیدا بهم گفت که کارن اونو برای ازدواج انتخاب کرده اصلا یه جوری شدم.یک لحظه که کلا انگار دنیا جلو چشام سیاه شد بعدشم نمیدونم چرا بی حوصله بودم و دوست داشتم تو اتاقم بمونم. نمیدونم چه حسی بود اما هرچی بود از بودنش احساس خوبی نداشتم.بدجور به روحیه ام لطمه وارد کرده بود. همش ازخودم میپرسیدم چرا لیدا؟اصلا مگه لیدا میتونه کناربیاد با شرایطش؟درسته نمازنمیخونه و به دین و اسلام پایبند نیست اما مسلمونه.خدارو باور داره. یا باخودم میگفتم کارن و ازدواج؟آخه کارنی که من میشناختم اهل ازدواج نبود و احساس و عاطفه نداشت. یا اینکه چرا عمه قبول کرده؟اون که باخانواده ما مشکل داره.از همه مهم تر،اینکه برای پسرش بهترین دخترا رو انتخاب میکنه.چرا فامیل؟اصلا چرا لیدا؟ این سوالای مسخره بیشتر گیجم میکرد و کلافه میشدم.نمیخواستم به هیچ کدومشون فکر کنم اما وقتی خوشحالی لیدا رو میدیدم دوباره همه چراها میومد تو ذهنم. نمیدونستم چرا اما فکرمو خیلی مشغول کرده بود.دست خودم نبود این حال و روزم. ازحدسایی هم که میومد تو سرم به شدت نفرت داشتم و ازش دوری میکردم. سرنمازام الکی گریه ام میگرفت و نمیدونستم این اشکای لعنتی چرا انقدر اذیتم میکنه. ازخدا میخواستم دلمو آروم کنه و زندگیمو به سابق برگردونه. دو روز بعد از شنیدن خبر از لیدا زنگ خونمون به صدا دراومد و مامان با هول و ولا اومد طرفم و گفت:کارنه مادر اومده با لیدا حرف بزنه برو بگو اماده بشه. دلم هری ریخت اما رفتم و صداش زدم.اونم خوشحال مشغول حاضرشدن،شد. از اتاقش اومدم بیرون و رفتم تو اتاق خودم‌.کارن نشسته بود تو پزیرایی و مامانم داشت براش چای میبرد.من هم که اصلا توان رویارویی با کارن رو نداشتم،رفتم تواتاقم و درو بستم. با حالی گرفته نشستم رو تختم و مقاله درسیمو برداشتم تا مطالعه اش کنم اما صدای صحبتای کارن و لیدا که به وضوح از اتاق بقلی شنیده میشد،تمرکز رو ازم گرفت. ناخودآگاه چیزهایی شنیدم. _ببین لیدا من رو مسئله ازدواج باتو خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که باید زودتر اقدام کنم‌.چون با توجه به وضعیتم واقعا احتیاج به یک همراه دارم.اگه هستی که هماهنگ کنم فرداشب بیایمواسه خاستگاری. دیگه نتونستم گوش بدم و سریع از اتاقم رفتم بیرون. باسرعت رفتم سمت دستشویی و صورتمو زیرشیر آب گرفتم. سردی اب پوستمو آروم کرد اما التهابمو نه. من چرا اینجوری میشدم.این رفتارا یعنی چی؟چرا ازشنیدن این حرفا اینهمه آشفته شدم؟ ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan