مادراى اين دوره و زمونه واسه تربيت بچه ها از دی وی دی های آموزشی استفاده ميکنن!!
قديما مادرما از يه پکيج اموزشى که شامل:
دمپايى, يه متر شلنگ, فلفل قرمز, قاشق داغ و.... استفاده ميکرد!!😁.....
خیلی هم خوب تربیت شدیم والا😂😂
🌹😂http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بستنی با طعم پا😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چه خفن میز و چیدن 😳👌
برگای میز ریخت😂
Join 🔜 http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️🌨❄️♥️🌨❄️♥️🌨♥️🌧❄️
💞🍃 یادتون باشه یه سری از ایده ها رو به صورت قانون تو زندگیتون در بیارید
❌مثلا به همسرتون بگید اگر با هم دچار مشکل شدیم و قهر کردیم اونی که پیشقدم میشه ،اون یکی باید براش یه کاری انجام بده و یا یه هدیه ای بخره
🔹این چیزهای خیلی ساده و شیک باعث میشه روابطتون از حالت یکنواختی خارج بشه و با هم صمیمی تر بشید
🌧❄️♥️🌧❄️
👫http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️🌨❄♥️🌨❄️♥️
دوستان عزیز ! زمانیکه گوشت خریداری میکنید اﮔﺮ ﭘﻮﻗﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﻔﻴﺪ ﺷﻜﻞ ﻛﻮﭼﻚ ﺭا ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺖ ﺩﻳﺪﻳﺪ اﺯ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥ و اﺳﺘﻔﺎﺩه ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺧﻮﺩﺩاﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ زيرا اﻳﻦ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺎ ﺗﻮﺑﺮﻛﻠﻮﺯ ﺣﻴﻮاﻧﻲ (سل حیوانی) ﺑﺴﻴﺎﺭ خطرناك آعشته شده است.. لطفا بخاطر انسانیت، برای دیگر دوستات و فامیل ارسال کنید تا همه متوجه شوند.
👇👇
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌍
💢دعوای زن و شوهرها
✍استفاده از قیدهای مطلق در رابطه ممنوع!
گفتن عباراتی مثل:
تو همیشه یا تو هیچوقت این كار را برای من
انجام ندادی و. . . در رابطه ممنوع است.
به جای این جملهها بگویید:
یك روزهایی بوده كه چنین كاری را برای
من انجام ندادهاید. این جمله قابل پذیرشتر
است. به یاد داشته باشید خشم حتی در
اوج هم باید نگهبان داشته باشد.
قرار نیست داد نزنید اما صداقت را فراموش
نكنید. بعضی وقتها كافی است یك لیوان
آب برای طرف مقابل بریزید تا دعوا خاتمه
پیدا كند. احترامها در هر شرایطی حتی در
اوج دعوا هم باید حفظ شود.
❣http://eitaa.com/cognizable_wan
شاید ضرب المثل “ارزن عثمانی، خروس ایرانی” رو شنیده باشید. در جریان نبرد نادر شاه با عثمانی ها روزی فرستاده دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد نادرشاه شرفیاب میشود و آنها را در مقابل نادرشاه بر روی زمین میگذارد و میگوید : لشکر ما این تعداد است و از جنگ با ما صرفنظر بکنید.
نادرشاه دستور میدهد دو خروس بیاورند و دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار دهند و خروس ها شروع به خوردن ارزنها میکنند. در این هنگام نادرشاه رو به فرستاده عثمانی میکند و میگوید: برو به سلطانت بگو که دو خروس همه لشگریان ما را خوردند !
این ضربالمثل زمانی به کار می رود که کسی از کری خوانی رقیب باک نداشته باشد و آن را با کری قوی تری پاسخ بدهد و این گونه دو طرف با به رخ کشیدن قدرت خود بخواهند باج بگیرند.
http://eitaa.com/cognizable_wan
جزیره تریستان، دور افتاده ترین جزیره مسکونی:
جزیره تریستان در جنوب اقیانوس اطلس دورترین نقطه مسکونی در جهان و به قدری کوچک است که فاقد فرودگاه می باشد. این جزیره 272 نفر جمعیت دارد که تنها از 8 نام خانوادگی استفاده می کنند. این جزیره در دهه 1800 میلادی به مستعمرات انگستان افزوده شده. ساکنین این جزیره دارای کد پستی بریتانیا هستند و اگر از طریق اینترنت کالایی را خریداری کنند مدت ها طول می کشد تا به دست آنها برسد. در صورتی که قصد سفر به آنجا را داشته باشید باید بدانید که نزدیکترین خشکی با آن 2000 مایل معادل 3218 کیلومتر فاصله دارد.
⚠️ http://eitaa.com/cognizable_wan
روزی معلم از دانش آموزانش پرسيد:
آيا ميدانيد چرا وقتي انسان ها با هم دعوا ميکنند سر يک ديگر داد ميزنند؟
يکي گفت :شايد به اين خاطر که مي خواهند سخن خود را به هم بقبولانند.
يکي ديگر گفت :شايد ميخواهند بگويند زور من بيشتر است
و هر کدام چيزي گفتند...! ولي هيچ کدام جواب معلم نبود
معلم سخنش را ادامه داد و گفت:
وقتي آدم ها با هم دعوا ميکنند قلب هايشان از هم دور ميشود
وديگر صداي هم ديگر را نميشنوند. به همين خاطر بر سر هم داد مي زنند
در واقع جسم هاي آن ها به هم نزديک است ولی قلب ها دور!.
ولي وقتي قلب ها به هم نزديک باشد ديگر احتياجي به داد زدن نيست
احتياجي به نزديک بودن هم نيست
حتي گاهي احتياج به حرف زدن هم نيست
اگر دو نفر که همديگر را دوست دارند پيش هم باشند
فقط با چشم هايشان هم ديگر را ميبينند و با قلب ها يشان با هم حرف ميزنند .
ديگر زبان به کار نمي آيد.
و اين زيبا ترين نوع حرف زدن است...
http://eitaa.com/cognizable_wan
دوستی دردسرساز
#پارت67
پوریا بهت زده گفت
_ناموست؟از کی تا حالا همسایه شده ناموس؟فعلا اونی که باید بکشه کنار تویی نه من ترنج دوست دختره منه
امیر چنان نگاه بدی بهم انداخت که سرمو پایین انداختم.
چرا هیچ چیز اون طوری که من میخواستم پیش نرفت؟
با فکی قفل شده غرید
_اومدی تو خونه ی من که راحت تر به هرزگی هات برسی هوم؟
لبم رو محکم گاز گرفتم. باربد دست امیر رو گرفت و با ناراحتی گفت؟
_اینطوری حرف نزن داداش یکی میشنوه.
با اعصابی داغون جواب داد
_تو حرف نزن باید اینو ادمش کنم.
مچ دستمو گرفت و دنبال خودش به سمت در کافه کشوند.
صدای عصبی پوریا رو از پشت سرم شنیدم که گفت .
_کجا میبریش.
چون صداش رو بلند کرده بود خیلی ها به ما نگاه کردن.
تنها جداب امیر چشم غره ی وحشتناکی به پوریا بود.
مچ دستم رو محکم تر گرفت و زیر سنگینی نگاه جمعیت دنبال خودش به بیرون کافه کشوند.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻بزن رو #عضویت از دست نره🔻