eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واقعا پدر و مادری هست که کودک داشته باشه و از این برای پیوند دل کودکش با علیه السلام استفاده نکنه؟! 💔 🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅 ✍ نگذاریم بند «حرمت» پاره شود 🔹زندگى مثل يک كامواست؛ از دستت كه در برود، می‌شود كلاف سردرگم، گره مى‌خورد، می‌پيچد به هم، گره‌گره مى‌شود. 🔸بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله باز كنى. 🔹زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگ‌تر مى‌شود، کورتر مى‌شود. يک جايى ديگر نمى‌شود کاری كرد. 🔸بايد سر و ته كلاف را بريد، يک گره ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محو كرد كه معلوم نشود. 🔹يادمان باشد گره‌هاى توى كلاف همان دلخورى‌هاى كوچک و بزرگند، همان كينه‌هاى چندساله، بايد يک جايى تمامش كرد و سر و تهش را بريد. 🔸زندگى به بندى بند استْ به‌نام «حرمت» كه اگر پاره شود، تمام است. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
📌 و 🔰علامه طباطبائی (ره) : راحتی مطلق در راحتی بالله است و لذّت‌ها در محبّت و انس با حضرت حقّ است ولی اکثر مردم از این فیض محرومند و راحتی را در دنیا جستجو می‌کنند. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت! درراه با پرودرگار سخن می گفت: ( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای ) در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت! او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشست تا گندمها را از زمین جمع کند , درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند! ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاحِ راه 🍃 🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
💠دستگیری از بنده خدا💠 🌸از جبهه برميگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند.تازه اجاره خانه را چه كنم؟ سـراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلا نميدانم چه كنم! 🌸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم ابراهيم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواســت برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟ گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت. 🌸آن پول خيلي برکت داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايــش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه حلال مشكلات شده بود. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹❤️ خشم و کینه را در خود نگه ندارید کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتی‌های قدیمی هستید. چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست؛ فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید. همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیده‌ایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تجربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهی‌اوقات برای مدتی طولانی در شما می‌مانند. احساس خشم و کینه ما را وا می‌دارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود. بخشش چاره کار است. باعث می‌شود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آینده‌تان تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بی‌نهایت چیزی که در آینده اتفاق می‌افتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید. بدون بخشش، زخم‌ها هیچوقت خوب نمی‌شوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد. به خود تاکید کنید: من ذهن خود را از بند گذشته رها می سازم ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅🌱🌱🔅🌱🌱🔅🌱🌱🔅 🔆ازدواج مساوی با جهاد ⚡️عابدی همسر خوبی داشت و در راه او فداکاری می‌کرد تا اینکه همسرش از دنیا رفت. هر چه از او خواستند تا دوباره همسر اختیار نماید و ازدواج کند، او نمی‌پذیرفت و می‌گفت: تنهایی برایم بهتر است. ⚡️مدتی که گذشت، روزی به دوستانش گفت: برایم همسری اختیار کنید تا ازدواج کنم. علّت تغییر عقیده‌اش را پرسیدند. او گفت: «یک هفته از فوت همسرم گذشته بود که در عالم رؤیا دیدم، گویا درهای آسمان گشوده شده و افرادی از آن درها پایین آمدند، در هوا چرخ می‌زنند و هرکدام که از کنار من عبور می‌کنند، به نفر بعدی می‌گویند: ⚡️این شخص شومی است و نفر بعدی حرف او را تصدیق می‌کند. من به خاطر هیبتی که داشتند، جرئت نمی‌کردم علت آن حرف را از ایشان سؤال کنم تا اینکه آخرین نفری که از کنار من عبور می‌کرد، غلامی بود از او پرسیدم: «علت شومی چیست که می‌گویند؟» ⚡️ گفت: «منظور تو هستی!» گفتم: چرا؟! گفت: ⚡️«ما تابه‌حال عمل تو را با اعمال مجاهدین فی سبیل الله در یک ردیف قرار می‌دادیم؛ یک هفته است که به ما دستور داده‌شده عمل تو را در ردیف اعمال متخلّفین (عقب‌ماندگان از جهاد) قرار دهیم. علت این دستور را هم نمی‌دانم.» ⚡️من متوجه شدم که یک هفته است، بدون همسر شدم و ثواب اعمالم کم شده است؛ بنابراین تصمیم گرفتم ازدواج کنم.» 📚شنیدنی‌های تاریخ، ص 38 -محجه البیضاء، ج 3، ص 71 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨ امیر اسماعیل سامانی، اولین پادشاه سامانی بود که ابتدا از طرف برادرش امیر نصر سامانی، حکومت بخارا را داشت. هنوز چندی از مدّت حکمرانی او نگذشته بود که رعیت‌نوازی او باعث شد که تعداد زیادی دورش را گرفتند. فتنه جویان، امیر نصر، برادر بزرگ را تحریک کردند و او لشکری فراوان از سمرقند برای سرکوبی برادر کوچکش امیر اسماعیل، عازم کرد و در روز درگیری، سپاه امیر نصر شکست خوردند و خودش هم فرار کرد و به دست یکی از سربازان امیر اسماعیل گرفتار شد. او را دست‌بسته نزد امیر اسماعیل آوردند. همه فکر می‌کردند که او دستور قتل برادر بزرگ را می‌دهد؛ ولی بالعکس، او از اسب پیاده شد و ران برادرش را بوسید و دستور داد که خیمه‌ای رو به روی خیمه خودش به او اختصاص بدهند و گفت: 🌱«تو همان برادر بزرگ‌تر منی و من از طرف تو مشغول خدمتگزاری بر بخارا هستم، هر چه رأی تو باشد.» بعد برادرش را روانه سمرقند کرد و در سال 279 امیر نصر وفات یافت و تمام ماوراءالنهر در اختیار امیر اسماعیل قرار گرفت. 📚اخلاق روحی؛ پند تاریخ، ج ۲، ص ۹۹. http://eitaa.com/cognizable_wan
💠 ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ ۹۰ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺷﯿﺮ ۵۷ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ . ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ؟ ﺗﺮﺱ ﺁﻫﻮ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻨﺠﺶ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﺵ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺮﻋﺘﺶ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻢ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺪ ! ﯾﻌﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ! ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، همان‌ گونه ﮐﻪ ﺷﯿﺮ ﺑﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﺶ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ، هیچ‌گاه ﻃﻌﻤﻪ ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ! ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﺩﻡها ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ، ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﻋﻘﺐ ﻣﯽﻣﺎﻧﯿﻢ ﻭ ﻫﻢ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ . همیشه در زندگی ثابت قدم باش و با نگاه رو به جلو حرکت کن ... 💜💜👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱 🔆هم‌نشین حضرت موسی علیه‌السلام 🍁روزی حضرت موسی علیه‌السلام در ضمن مناجات به پروردگار عرض کرد: «خدایا می‌خواهم هم‌نشینی را که در بهشت دارم ببینم که چگونه است!» 🍁جبرئیل بر او نازل شد و گفت: «یا موسی علیه‌السلام قصابی که در فلان محل است هم‌نشین تو است.» حضرت موسی به درب دکان قصاب آمده، دید جوانی شبیه شبگردان مشغول فروختن گوشت است. 🍁شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به‌سوی منزل روان گردید. موسی علیه‌السلام از پی او تا درب منزلش آمد و به او گفت: مهمان نمی‌خواهی؟ 🍁گفت: بفرمایید، موسی علیه‌السلام را به درون خانه برد. حضرت دید جوان غذایی تهیه نمود، آنگاه زنبیلی از طبقه فوقانی به زیر آورد، پیرزنی کهن‌سال را از درون زنبیل بیرون آورد و او را شستشو داد، غذا را به دست خویش به او خورانید. 🍁موقعی که خواست زنبیل را به جای اوّل بیاویزد زبان پیرزن به کلماتی که مفهوم نمی‌شد حرکت نمود، بعد جوان برای حضرت موسی علیه‌السلام غذا آورد و خوردند. 🍁موسی علیه‌السلام سؤال کرد حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟ عرض کرد: «این پیرزن مادر من است، چون وضع مادی‌ام خوب نیست که کنیزی برایش بخرم خودم او را خدمت می‌کنم.» 🍁پرسید: «آن کلماتی که به زبان جاری کرد چه بود؟» گفت: هر وقت او را شستشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم می‌گوید: خدا ترا ببخشد و هم‌نشین و هم‌درجه حضرت موسی در بهشت کند موسی علیه‌السلام فرمود: 🍁«ای جوان بشارت می‌دهم به تو که خداوند دعای او را درباره‌ات مستجاب گردانیده است، جبرئیل به من خبر داد که در بهشت تو هم‌نشین من هستی.» 📚پند تاریخ، ج 1، ص 68 -تحفه شاهی فاضل کاشفی ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ترفند خیلی ساده و راحت برای اینکه ریشه های فرشتون بدون آسیب و تمیز بمونن😍 ⛱🔥 http://eitaa.com/cognizable_wan
🟩آستين نو ، بخور پلو 🔹️روزي ملا نصرالدين به يك مهماني رفت و لباس كهنه اي به تن داشت . صاحبخانه با داد و فرياد او را از خانه بيرون كرد . او به منزل رفت و از همسايه خود ، لباسي گرانبها به امانت گرفت و آنرا به تن كرد و دوباره به همان ميهماني رفت . اينبار صاحبخانه با روي خوش جلو آمد و به او خوش آمد گفت و او را در محلي خوب نشاند و برايش سفره اي از غذاهاي رنگين پهن كرد . ملا از اين رفتار خنده اش گرفت و پيش خود فكرد كرد كه اين همه احترام بابت لباس نوي اوست . آستين لباسش را كشيد و گفت : آستين نو بخور پلو ، آستين نو بخور پلو . صاحبخانه كه از اين رفتار تعجب كرده بود از ملا پرسيد كه چكار مي كني . ملا گفت : من هماني هستم كه با لباسي كهنه به ميهماني تو آمدم و تو مرا راه ندادي و حال كه لباسي نو به تن كرده ام اينقدر احترام مي گذاري . پس اين احترام بابت لباس من است نه بخاطر من . پس آستين نو بخور پلو ، آستين نو بخور پلو .. http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بله دوستان سیگار هم کِرم میفته😐🤢 بفرستین برای دوستای سیگاریتون عمیق تر پُک بزنن😂 و ♨️ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻دمنوش‌های ضروری: 🔹زعفران + چوب دارچین + هل (پس از دم کشیدن کمی گلاب اضافه کنید): شادابی و از بین بردن کسالت 🔹زنجبیل تازه + چای سبز (پس از دم کشیدن کمی آب لیمو ی تازه اضافه کنید): پیشگیری از سرماخوردگی 🔹گل‌گاوزبان + گشنیز تازه + لیمو عمانی + دارچین یا هل: آرامش‌بخش 🔹گل‌گاوزبان + برگ لیمو + تخم گشنیز + گل سرخ: آرامش‌بخش و http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴تقویت حافظه با نفس کشیدن! 🔹 تحقیقات جدید نشان می‌دهد که الگوهای نفس کشیدن ما و تاثیرات ناشی از آن بر مغز می‌تواند قدرت حافظه ما را تقویت یا تضعیف کند و این یافته‌ها به طور بالقوه می‌تواند به درمان اختلالات مغزی و مشکلات سلامت روان کمک کند. و http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️🍀 خانمی میگفت من هر موقع از شوهرم ناراحت بودم سکوت میکردم میگفت این سکوت من شوهرم رو آدم میکرد😕 میگفت در آخر خودش میومد سمتم و نازمو میکشید و من خوشحال بودم که خیلی اقتدار دارم و سیاست زنانه من این بود ولی حالا شوهرم دیگه مثل سابق نازمو نمیکشه و این شده بود براش معما که چرا شوهرش بهش بی توجهی می کنه خب عزیزم شما از همون اول اشتباه کردی خشت اول گر نهاد معمار کج🌸🍃 🍃🌸تا ثریا می رود دیوار کج بله،اینجوریاست شوهرت دیگه از این لوس بازیهات خسته شده شما خانم بی اعتماد به نفسی بودی که قیافه می‌گرفتی و یک بار دو بار شوهرت اومده سمتت خوشت اومده الان که نمیاد هزار و یک جور فکر میاد تو ذهنت که چرا شوهرم نسبت بهم بی میله. یک هفته قیافه می گیری که چی بشه ،سکوت میکنی میگی من زن خوبیم که سکوت کردم ،شوهرتم ازت می پرسه چی شده ،شما هم که هیچی دیگه تو قیافه ای😐 حالا می پرسی چه کنم؟!!! درستش اینه که قوی باشی ناراحتی ،اول با خودت ببین چند چندی. اصلا ببین واقعا تقصیر شوهرته خلاصه با خودت سنگاتو وا بکن اگر دیدی منطق میگه تقصیر همسرته،یه زمان مناسب ،خیلی ساده و بدون رفتن تو حاشیه خیلی آروم و متین برو سر اصل مطلب و ناراحتی خودتو عنوان کن ساده گویی بدون غر زدن بهترین روش بیان مشکلاته ‌‌‌ ‌ 🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
💝 خانم محترم موقع درخواست از شوهرت از احتیاج خودت صحبت کن نه از بی توجهی هایش! بگو من به فلان چیز نیاز دارم نگو تو نسبت به من بی تفاوت شدی 🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
☔️ از من خسته شده ای❓ ❄️برخی از مردان از پرحرف بودن زنان گله مند هستند. 😩 اگر مرد بداند که پرحرفی زنان بسیار مفید است و این رفتار نعمتی از جانب خداوند است که به زنان داده تا بتوانند از این طریق روابطی عاطفی با همسرشان ایجاد کنند. اگر زنان مانند مردان کم حرف باشند، همه دنیا و عالم منزوی می‌شوند و رابطه صمیمی و خوبی وجود ندارد. پرحرفی زنان باعث می‌شود که فرزند آنها تکلم یاد بگیرد. ❄️از زمانیکه مادر باردار است تا زمانیکه به دنیا می‌آید با فرزندش حرف می‌زند و در رفتار و تکلم فرزند تاثیر بسزایی دارد. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌**🧕 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌱 •چرا عصبانی میشیم؟ نیازهامون سرکوب میشن مرزهای اخلاقیمون مورد تهاجم قرار گرفتن احساس میکنیم داریم تهدید میشیم •چرا عصبانی میمونیم؟ حس میکنیم عصبانیت و خشم به وجود ما اعتبار میبخشه برامون راحت تره که عصبانی باشیم تا قبول کنیم ناراحتیم بلد نیستیم خودمون رو آروم کنیم عصبانی بودن بهمون کمک میکنه از مسئولیت هامون فرار کنیم از والدینمون کینه ورزی رو الگوبرداری کردیم ترک عصبانیت برامون به معنای ترک آخرین ارتباط با کسیه که دوستش داریم عصبانیت بهمون حس زنده بودن رو القا میکنه،بخاطر آزاد شدن مقدار بالای آدرنالین با این روش داریم سعی می کنیم خودمون رو از دوباره صدمه دیدن محافظت کنیم 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
🖍 روند استفاده از قانون‌ جذب به طور کلی روند قانون جذب از سه مرحله تشکیل می‌شود. تجسم: برای تجسم انسان باید از ذهن خود استفاده کند. مجسم کردن خواسته، که الان از آن اوست و با آن کاری انجام می‌دهد و از داشتن آن لذت می‌برد، انگار همین حالا خواسته اش را دریافت کرده است. احساس: همراه با تجسم انسان باید احساس فوق‌العاده‌ای در مورد خواسته اش داشته باشد، یک نوع احساس شور و شوق همراه با لذت (عشق) که تمام اینهاتوسط ذهن انسان امکان‌پذیر است. بدین ترتیب انسان فرکانس ارتعاشی ایجاد می‌کند که خواسته خود را مانند آهنربا جذب می‌نماید. دریافت: بدین ترتیب قانون جذب از طریق نیرویی طبیعی، مرئی و نامرئی کار می‌کند تا انسان را از طریق شرایط و رویدادها به خواسته اش برساند. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌿 هیچ محدودیتی وجود ندارد؛ هرچه بزرگ‌تر رویاپردازی کنید، بیشتر پیشرفت می‌کنید! "مایکل فلپس" 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
Arome-joonam[www.lovelyboy.blog.ir].pdf
3.93M
📖اسم رمان: آروم جونم ژانر: ❤، 😎 👩🏻‍💻نویسنده: helia_hk 📃تعداد صفحات: 146 خلاصه رمان: داستان رمان درباره دختریه که یه زندگی معمولی و شاد داره اما تو یه مسافرت با کسی آشنا میشه که زندگیشو از مسیر عادیش منحرف میکنه.این رمان عاشقانه رو در ادامه مطلب از لاولی
🚨 برخورد جالب رهبر انقلاب با پسر و دختر نامحرم در 💠 یکی از محافظان رهبر انقلاب می‌گوید یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند. آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم. آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند. آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند. 📙نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷ 🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙌🏻 اجرای باور نکردنی👌😍 فقط از کار باورنکردنی این افراد لذت ببرید. ♨️ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻📸پیاده روی به سمت کربلای معلی؛ سال ۱۹۱۶ میلادی یعنی حدود ۱۰۷ سال پیش http://eitaa.com/cognizable_wan