eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
14.9هزار ویدیو
637 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
17.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۲۰۳۰ در گاندو ⭕️ این‌ هستن‌ که‌ میتونن‌ نسل‌ بعد از خودشون‌ رو‌ تغییر‌ بدن 🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای کاش این کلیپ را زودتر دیده بودم نذر دو دقیقه یعنی👇👇 نذر کنید فقط دو دقیقه این محتوا را برای همه ارسال کنید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 🌷 !! 🌷در سال ۱۳۶۵ من و عمو سلطان در عملیاتی با هم شرکت داشتیم. یک شب را در موضع انتظار ماندیم. هوا خیلی سرد بوده و عمو سلطان با آب سرد، غسل شهادت انجام داد. با خنده و شوخی به او گفتیم: «تو شهید نمی‌شوی، با آب سرد غسل نکن؛ سرما می‌خوری و نمی‌توانی دفاع کنی.» در طول مسیر از موضع انتظار تا خط مقدم، شهید مدام به شهادت فکر می‌کرد و می‌گفت: اگر شهید نشدم دلم می‌خواهد یک جایی دور از همه‌ی مردم و تعلقات مادی زندگی کنم. 🌷به خط مقدم که رسیدیم، در داخل چند سنگر که کاملاً در تیررس عراقی‌ها بود. مستقر شديم. لحظاتی گذشته بود که متوجه شدم عمو سلطان از سنگرش خارج و به سمت سنگر ما می‌آمد و در بین راه پیکر شهیدی که قد و قواره‌ای مثل من داشت و صورتش بر اثر اصابت گلوله از بین رفته بود را در آغوش گرفت و شروع به صحبت با آن شهید کرده و اشک می‌ریخت. من سریعاً خود را به او رساندم؛ که با دیدن من، همدیگر را به آغوش کشیدیم. عمو سلطان همان‌جا به من گفت: «اگر من زودتر شهید شدم و تو سالم بودی، پیکر مرا به عقب ببر و به خانواده‌ام برسان.» 🌷با هم به سنگر رفتیم. آتش دشمن خیلی شدید شد و من که آر.پی.جی‌زن بودم، بلند شدم تا به طرف دشمن شلیک کنم؛ که همزمان با بلند شدن من، تیر دشمن به من اصابت کرد و به داخل سنگر افتادم. عمو سلطان سریعاً چفیه‌ای را روی زخم من بست؛ و به همراه دیگر مجروحین به عقب منتقل شدم. چند روز بعد، برادرم و شهید غلامحسن میرحسینی به عیادت من و جانباز اسفندیار میر، که در تخت کنار من بود آمدند. آن‌جا بود که از شهادت عمو سلطان با خبر شدم. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سلطانعلی آشوغ و شهید معزز غلامحسن میرحسینی : رزمنده دلاور علیرضا جامی 📚 کتاب "عمو سلطان" منبع: سایت نوید شاهد ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻روی زمین نخوابید!😴 🔹 دانشمندان معتقدند هنگام خوابیدن باید حداقل 30Cm با زمین ارتفاع داشته باشید، در غیر اینصورت گرانش زمین باعث پیری زودرس، ایجاد چین و چروک و افتادگی اندام‌ها میشود! 🔹 خوابیدن شبانه روزی روی زمین می تواند باعث ایجاد کمر درد، ضعف عضلانی، سرگیجه‌و سردرد در افراد شود. و http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥اگه غذا پرید گلوتون و احساس خفگی کردید .. اصلاً دستپاچه نشید و این کارو انجام بدید👆🏻 و http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅روایتی زیبا از ارتباط امام حسین علیه‌السلام با یک چوپان 🔹▫️استاد 🔷🔸💠🔸🔷 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
💕 ✨من راه رفتن را از یک سنگ آموختم دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت ✨بادها از رفتن به من چیزی نگفتند زیرا آن قدر در حرکت بودند که رفتن را نمیشناختند ✨پلنگان دویدن را یادم ندادند زیرا آن قدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند ✨پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند ✨اما سنگی که درد سکون را کشیده بود رفتن را می شناخت ✨و کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود دویدن را می فهمید ✨و درختی که پاهایش در گل بود از پرواز بسیار می دانست ✨آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت ✨وقتی راه رفتن آموختی دویدن بیاموز ✨و دویدن که آموختی پرواز را . . . 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگه یکی ازماتعریف کردچکارکنیم؟ ارزش کارتون روباجمله هایی مثل نه باباکاری نداشت کم نکنید درجواب یک لبخند مهربانانه بزنید و از تعريف ايشان تشكرك نيد همين! شكست نفسي لازم نيست ‎‌‌‌ 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
برای رسیدن به آرامش دو چیز را ترک کن: یکی اینکه بخواهی دائم در مورد دیگران قضاوت کنی یکی اینکه بخواهی دائم مورد تأیید دیگران باشی. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
3952330152.pdf
4.39M
📚نام رمان: 👇 نویسنده: عارفه کشیر ژانر: تعداد صفحات: 1987 📌خلاصه: دختری به اسم ماه صنم ، دختری که درگیر عشق عجیب برادرشه ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشه تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفه اما بنا به دلایلی تسلیم خواسته‌ برادرش میشه. روز عقد می‌فهمه تنها مخالف این ازدواج اون نیست. کوروش مرد عجیب و مرموزی که نگرانی ماه صنم رو بیشتر درگیر زندگی برادرش می‌کنه و سعی داره از برادرش در برابر مخالفت های کوروش محافظت کنه. کوروش که فقط سعی داره از طریق آزار دادن به ماه صنم از ماهان و مادرش توران انتقام بگیره اما... ماه صنم
🔴نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان ✍زنی به روحانی مسجد گفت: من نمی‌خوام در مسجد حضور داشته باشم!روحانی گفت: می‌تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد: چون یک عده را می‌‌بینم که دارند با گوشی صحبت می‌کنند، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند، بعضی‌ها غیبت می‌کنند و شایعه‌پراکنی می‌کنند، بعضی فقط جسمشان اینجاست، بعضی‌‌ها خوابند، بعضی‌ها به من خیره شده‌اند ...روحانی ساکت بود، بعد گفت: می‌توانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ زن گفت: حتما، چه کاری هست؟روحانی گفت: می‌خواهم لیوان آبی را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت: بله می‌توانم! زن لیوان را گرفت و دو بار دور مسجد راه رفت، برگشت و گفت: انجام دادم!روحانی پرسید: کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی را دیدی که غیبت کند؟ کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی را دیدی که خوابیده باشد؟زن گفت: نمی‌توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ... روحانی گفت: وقتی به مسجد می‌‌آیید باید همه حواس و تمرکزتان به «خدا» باشد. برای همین است که حضرت محمد فرمود: «مرا پیروی کنید» و نگفت که مسلمانان را دنبال کنید!نگذارید رابطه شما با خدا به رابطه بقیه با خدا ربط پیدا کند. بگذارید این رابطه با چگونگی تمرکزتان بر خدا مشخص شود. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan