eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
آردبرنج درخشان کننده ودرمان لک پوست شما👇 آرد برنج یک درمان خانگی عالی برای درخشان کردن پوست، درمان لک و حفظ روشنی پوست شماست 1 قاشق غذاخوری آرد برنج رو با حدود یک قاشق شیرکاملا مخلوط کنید به طوری که مایع نیمه غلیظ بدست بیاد، مخلوط رو به عنوان ماسک روی صورتتون استفاده کنید و بگذارید 15 دقیقه روی صورتتون بمونه، سپس با آب ولرم و بعد آب خنک بشورید. میزان استفاده: 2-3 بار در هفته 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌿
✍️ گردو مصرف 25 گرم گردوی تازه حدود 15 درصد نیاز روزانه‌ به ویتامین E ویتامین جوانی را تامین و چین و چروک را از پوست دور میکند 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌿
🔖افزایش استقامت وقوت بدن 🍁 روغن، روغن کنجد، روغن زیتون، محلی) و گوشت گوسفندی و نان سبوس دار بخورید. 🍁 آب سالم بنوشید. 🍁نمک سالم (دریا) و طبیعی استفاده کنید. 🍁بیشتر از غذاهای گرم و تر مصرف کنید. 🍁سالی دو بار حجامت کنید. 🍁 روزانه ۲۰ دقیقه ورزش کردن 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌿
🙏🤍 ✍️ غروری بی‌جا 🔹یک روز گرم شاخه‌ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به‌دنبال آن برگ‌های ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. 🔸شاخه چندین‌بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا اینکه تمام برگ‌ها جدا شدند. شاخه از کارش بسیار لذت می‌برد. 🔹برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبیده بود و همچنان از افتادن مقاومت می‌کرد. 🔸در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت‌وگذار بود و به هر شاخه خشکی که می‌رسید آن را از بیخ جدا می‌کرد و با خود می‌برد. 🔹وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطع‌کردنش صرف‌نظر کرد. 🔸بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین‌بار خودش را تکاند. 🔹تا اینکه به‌ناچار برگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می‌داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت. 🔸باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بی‌درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند. 🔹شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد. 🔸ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می‌گفت: اگرچه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پرده‌ای بود بر چشمان واقع‌نگرت که فراموش کنی زندگی تو در دستان من بود. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
✨﷽ا✨ 🙂 🙂 🌟پدر علاقه شدیدی به مادرم داشت. بعد از شهادتش، از همرزمانش شنیدیم که وابستگی بیش از حدی به خانواده اش داشت و همیشه دوست داشتند راز این وابستگی را بدانند. این علاقه حتی بین همرزمانش در سوریه هم پیچیده بود. همیشه به ما سفارش میکرد که به مادرتان احترام بگذارید.دوستت دارم را خیلی به مادرم میگفت... 📚برشی از زندگی شهید مدافع حرم حسین رضایی ❣️http://eitaa.com/cognizable_wan
اغلب لبخند بزن مثبت فکر کن سپاسگذار باش بلند بخند عشق بورز به دیگران رویاهای بزرگ داشته باش. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
‏۶۰ سالت که بشه تمام آرزوت اینه یه نفر و داشته باشی تا حرفت و بفهمه و آرومت کنه. برای بدست آوردن اون آدم باید بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی خوب انتخاب کرده باشی. این یکی از مهمترین سرمایه‌گذاری‌‌های بلند مدت زندگیه ولی خیلیا سود کوتاه مدت میخوان. 🥀 http://eitaa.com/cognizable_wan
♦️نارنجکی جالب از "خاک رس" که در جنگ های صلیبی استفاده می شده است. این نارنجک زیبا در حفاری و کاوش های باستان شناسان در بیت المقدس یافت شده است. در ان دوران این نارنجک ها بیشتر کاربردی شبیه "کوکتول مولوتوف" داشت؛ انها را با مواد قابل اشتعال پر کرده و پس از اتش زدن فتیله آن را پرتاب می کردند. در جنگ های دریایی و اتش زدن کشتی های دشمنان این نارنجک ها کاربرد فراوانی داشت. این نارنجک متعلق به بازه زمانی بین سالهای 1100 تا 1300 میلادی می باشد. ─═ঊঈ🧠🧠ঊঈ═─ http://eitaa.com/cognizable_wan
رومی ها هر سال سگ ها را مجازات می کردند. مجازات سگ ها یک مراسم مذهبی سالانه در روم باستان بود. سگ ها بر روی شاخه های Y شکل به صلیب کشیده می شدند، در حالی که غازها روی بالشتک های طلایی می نشستند و تماشا می کردند. این مراسم نمادین بخاطر سگ‌های نگهبانی بود که هنگام حمله گول‌ها به روم در نیمه‌شب سال 390 میلادی پارس نمی‌کردند. برعکس، غازها سر و صدا کردند و ساکنان شهر را بیدار کردند. ─═ঊঈ🧠🧠ঊঈ═─ http://eitaa.com/cognizable_wan
اثر انگشت انسان زیر میکروسکوپ الکتریکی.. ─═ঊঈ🧠🧠ঊঈ═─ http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این دنیا دو چیز بهترینند "زندگی کردن" از سر شوق! و "خندیدن" از ته دل! امروز هر دو را برایتان آرزومندم. 🥀 http://eitaa.com/cognizable_wan
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 🌷 آثار روزه گرفتن: یکی از منافع و نتایج روزه گرفتن این است که قوای حیوانی انسان موقتاً ضعیف می‌‌شود. قدرت حیوانی انسان وابسته به شکم است. وقتی انسان یک وعده غذا نمی‌خورد و شکمش خالی می‌‌شود، قوای حیوانی‌اش رو به ضعف می‌‌رود و گرایش انسان رو به بالا تقویت می‌‌شود و توجه به خدا در او بیشتر می‌‌شود و توجه به کارهای خیر و خوب و فضیلت بیشتر می‌‌شود. این از آثار خوب روزه گرفتن است. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معیار بزرگی یک انسان این است که با رفتنش، دیگران دچار خسران شوند و چیزی را از دست بدهند 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔴 ضرب المثل زاغ سیاه کسی را چوب زدن! منظور از زاغ ، همان پرنده شبیه کلاغ نیست . زاغ (‌زاج) نوعی نمك است كه انواع گوناگون دارد: (سیاه، سبز، سفید و غیره ) زاغ سیاه بیشتر به مصرف رنگ نخ قالی ،پارچه و چرم می‌رسد . اگر هنرمندی ببیند كه نخ ، پارچه یا چرم همكارش بهتر از مال خودش است، در نهان سراغ ظرف زاغ همکارش می رود و چوبی در آن می گرداند و با دیدن و بوییدن ،تلاش می کند دریابد در آن زاغ چه چیزی افزوده اند یا نوع ، اندازه و نسبت تركیبش با آب یا چیز دیگر چگونه است . این مثل وقتی به کار می رود که کسی کسی را می پاید و می خواهد ببیند او چه می کند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود که برایش سودمند است 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین روش درست‌کردن کشمش👌 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷 ⛱🔥 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 علت غــــر زدن های خانــــم ها وقتی خانومتون غر میزنه،همه نارضایتی هاش پشت همون غر زدناشه ❌ نگو بس کن دیگه خسته ام کردی ❌ نگو تو دیوانه ای ❌ نگو خسته نشدی؟بسه دیگه!! وقتی یک زن،مشکلاتشو میگه ولی تو اهمیتی نمیدی،به مرور نا امید میشه،وقتی نیازهاش ارضا نشه؛رمقی برای شاد و شنگولی برات نداره وقتی تو رابطه کم داره ،رفعش کن! یه زن،ذره ذره تموم میشه،نگاه نکن اگه بعد دعوا بازم میخنده و ادامه میده.اون هر دفعه یه تیکه شو جا میزاره همین الان به همه شکایتهاش فکر کن.ببین واقعا شاید راست میگه.پاشو یه کاری کن   ⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‎‎‌ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🍃❤🍃💞🍃❤🍃💞🍃❤ ❤🍃❤ 🍃💞 ❤ 🍃چطور بچه‌ها رو به نماز خوندن تشویق کنیم الگوی مناسب باشید 🔸خودتون به عنوان الگوی بچه‌هاتون به نماز اهمیت بدید و نمازتون رو اول وقت بخونید. عادت بدید 🔸بچه‌ها رو از هفت سالگی به نماز خوندن ترغیب کنید و نماز رو به شکل آسان آموزش بدید. سخت نگیرید 🔸قبل از رسیدن کودک به سن تکلیف، اونو به نماز خوندن مجبور نکنید. اگه فرزندتون برای نماز خواب موند، به جای سرزنش خوندن قضای نماز رو بهش یاد بدید. تشویق کنید 🔸اسباب شوق خوندن نماز رو برای فرزندتون فراهم کنید. از نماز خوندنش جلوی بقیه به عنوان یک امتیاز تعریف کنید. مراقب دوستان باشید 🔸سعی کنید با خانواده‌های مذهبی و دوستان مؤمن رفت‌وآمد داشته باشید. صبور و مهربان باشید 🔸برای نماز صبح حداقل نیم ساعت زودتر بیدار بشید و با فراهم کردن مقدمات، فرزندتون رو با نوازش و محبت بیدار کنید. نماز جماعت شرکت کنید 🔸اگه شرایط شرکت در نماز جماعت مسجد رو ندارید، تو خونه به شکل خانوادگی نماز جماعت بخونید. تذکر بدید 🔸تا می‌تونید غیرمستقیم و با فواصل طولانی تذکر بدید و رد شید. 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
هرگز تصور نکنید  که توي خونه بالاخره یکی باید رئیس باشه. این پرت و پلاها هیچ ارتباطی به یه زندگی سالمی که مساله خوشبختی اساس کارشه نداره.... هیچ کس قرار نیست قدرتی داشته باشه....... آنچه که وجود داره و اهمیت داره این هست که محبت است و حرمت است و مشورت است که اساس روابط انسانی است .... به همین جهت است که قدرت رو بايد بگذارید کنار..... یادتون باشه ما در دنیایی هستیم که فرمانبرداری و اطاعت جایی نداره .... همکاری ..... بنابراین جای فرمانبرداری همکاری نشسته . در نتیجه رها کنید .... شما قرار نیست به کسی دستور بدید. بچه ها قرار نیست از کسی فرمان ببرند ....   ⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📚دختری که رهایش کردی :
22.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا به یُمنِ دیدار امام زمان عج نمیرسیم؟ ⭕️ پاسخ علیه‌السلام به علی‌بن‌مهزیار 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
✍ حکایتی بسیار زیبا و خواندنی صادق ترین دختر سال ها پیش توی یه سرزمین دور شاهزاده ای وجود داشت كه تصمیم به ازدواج گرفت. او می خواست با یكی از دخترهای سرزمین خودش ازدواج كند. به همین دلیل همه دخترهای جوان آن سرزمین را دعوت كرد تا سزاوارترین دختر را انتخاب كند. در بین این دخترها دختری وجود داشت كه خیلی فقیر بود، اما شاهزاده رو خیلی دوست داشت و مخفیانه عاشقش شده بود. وقتی دختر قصه ما می خواست به مهمانی شاهزاده برود، مامانش بهش گفت: دخترم چرا می خواهی به این مهمانی بروی تو نه ثروتی داری نه زیبایی خیلی زیاد؟ دخترك گفت: مامان اجازه بده تا بروم و شانس خودم را امتحان كنم تا حداقل برای آخرین بار او را ببینم. روز مهمانی فرا رسید. شاهزاده رو به تمام دخترا كرد و گفت من به هر كدوم از شما یه دانه گل میدهم و هر كس كه ظرف شش ماه زیباترین گل دنیا رو پرورش بده همسر من می شود. دخترك فقیر هم دانه را گرفت و آن را تو گلدان كاشت. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد. دخترك با تمام علاقه به گلدان می رسید و به اندازه بهش آب و آفتاب می داد اما بی نتیجه بود و هیچ گلی سبز نشد. سرانجام شش ماه گذشت و روز ملاقات فرا رسید. دخترك گلدان خالی خودش رو تو دستاش گرفت و توی صف ایستاد. اما دخترای دیگه هر كدوم با گل های بسار زیبا و جالبی كه تو گلدان داشتند تو صف ایستاده بودند. شاهزاده به گل ها و گلدان ها نگاه می كرد اما از هیچ كدام راضی نبود. تا اینكه نوبت به دخترك فقیر رسید. دخترك از اینكه گلی تو گلدان نداشت، خجالت می كشید اما شاهزاده وقتی گلدان خالی را دید با تعجب و تحسین به دخترك خیره شد. رو به تمام دخترها كرد و گفت: «این دختر ملكه آینده این سرزمینه.» همه متعجب شده بودند. دخترهای دیگه با گلدان های قشنگی كه داشتند حرصشون گرفته بود. همه به شاهزاده گفتند كه« اون دختر اصلا گلی تو گلدان نداره.» شاهزاده گفت: «بله درسته كه هیچ گلی توی این گلدان سبز نشده اما باید بدانید كه همه دانه هایی كه من به شما داده بودم خراب بودن و اصلا نباید گلی از اون دانه ها سبز می شد . همه شما تقلب كردید ولی این دخترك زیبا به خاطر صداقتش سزاوارترین دختر این سرزمینه!!! ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
زنی که از دست چشم چرانی های همسرش به ستوه آمده بود ، درد دل نزد مادرشوهرش میبرد . او که زن دانایی بود گفت : من شب ، برای صرف شام به خانه شما میام ، ولی شام درست نکن . مرد وقتی به خانه می آید از اینکه همسرش تدارکی ندیده عصبانی میشود ، ولی مادر میگوید : من امشب هوس نیمروهای تو را کردم و با خود تخم مرغ آورده ام تا با هم بخوریم . پسر مشغول درست کردن نیمرو میشود، می گوید : چرا تخم مرغ ها را رنگ کردی ؟؟ مادر گفت : زیبا هستن؟ پسر گفت : آری . مادر گفت : داخلشان چطور است ؟؟ پسر گفت : همه مثل هم. مادر گفت : پسرم زن نیز همین طور است ، هر کدام ظاهری با رنگ و لعاب ولی همه درونشان یکی است . پس وقتی همه مثل همند چرا خود و همسرت را آزار میدهی ؟؟. قدر داشته هایت را بدان .و خود را درگیر دیگران نکن.. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
حاکمی دو نفر را محکوم به اعدام کرد. یکی از آن دو نفر که از علاقه ی بسیار حاکم به اسبش با خبر بود، از حاکم خواست که اعدام او را یک سال به تاخیر بیاندازد تا او به اسب حاکم پرواز کردن بیاموزد .حاکم که دیوانه وار اسبش را دوست داشت به خیال اینکه اگر ادعای ان مرد درست از آب در بیاید صاحب تنها اسب پرنده ی دنیا میشود شرط مرد را پزیرفت. محکوم دیگر با شنیدن این ماجرا با تعجب و حیرت به دوستش گفت تو که میدانی چنین امری امکان ندارد چگونه جرات این پیشنهاد را به خود دادی؟ 💐 مرد در جواب دوستش گفت :من با این کار ۴ بخت آزادی به خودم بخشیدم : اول اینکه شاید سلطان در طول این یک سال بمیرد. دوم اینکه شاید من تا یک سال اینده به مرگ طبیعی بمیرم. سوم اینکه شایداسب تا یک سال اینده زنده نماند. چهارم اینکه شایدم تونستم به اسب حاکم پرواز کردن بیاموزم !!! 💧 نتیجه اینکه هیچ وقت امیدتان را از دست ندهید. 👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹🍃 🪴🪴 استادی میگفت: 👌👌باید برای اصلاح شدن روشن بود. راستش اون موقع نمیفهمیدم منظورش از روشن بودن چیه . امروز رفته بودم تعمیر گاه ماشینم یه صدایی میداد به محض اینکه تعمیر کار اومد بالای سر ماشین گفت روشنش کن به شوخی بهش گفتم همینطور خاموش نمیشه عیب رو پیدا کنید؟ گفت همه ما تا وقتی خاموشیم هیچ صدایی نداریم که معلوم بشه چی بارمون هست . ناخودآگاه یاد استاد افتادم تا روشن و فعال نباشی هیچ چیز قابل شناسایی و به تبع قابل اصلاح نیست...! ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
خانم معلم همیشه پالتویش را شبیه زنهای درباری روی شانه اش می انداخت. آنروز مادرِ دخترک را خواست. او به مادر گفت: "متأسفانه باید بگم که دخترتون نیاز به داروهای آرام بخش داره. چون دخترتون بیش فعاله و مشکل حاد تمرکزی داره و اصلا چیزی یاد نمیگیره." ترس به قلب مادر زد و چشمانش در غم خیس خورد. انگار داشت چنگ می زد به گلوی خودش، اما حرف خانم معلم را قبول کرد. وقتی همه چیز همانطور شد که معلم خواسته بود، دخترک گفت: خجالت می کشم جلوی بچه ها دارو بخورم. خانم معلم پیشنهاد داد، وقت بیکاری که دختر باید دارو مصرف کند، به بهانه آوردن قهوهی خانم معلم، به دفترش برود و قرصش را بخورد. دختر خوشحال قبول کرد. مدتها گذشت و سرمای زمستان، تن زرد پاییز را برفی کرد. خانم معلم دوباره مادرش را خواست. اینبار تا جا داشت از دخترک و هوش سرشارش تعریف کرد. در راه برگشت به خانه، مادر خیلی بالاتر از ابرها سیر می کرد. لبخندزنان به دخترش گفت: "چقدر خوبه که نمره هات عالی شده، چطور تونستی تا این حد تغییر کنی؟!" دختر خندید و گفت "مامان من همه چیز رو مدیون خانم معلمم هستم. چطور؟ هرروز که براش قهوه می آوردم، قرص رو تو فنجون قهوه اش مینداختم. اینجوری رفتار خانم معلم خیلی آروم شد و تونست خوب به ما درس بده." خیلی وقتها، تقصیر را گردن دیگران می اندازیم در حالیکه این ما هستیم که نیاز به تغییر داریم....!!‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃 🌺🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻افرادی که صبحانه نمیخورند دچار چه مشکلاتی می‌شوند! 🔹سردرد 🔹زخم معده 🔹ریزش مو 🔹لک‌های پوستی 🔹پوکی استخوان 🔹گرسنگی زیاد در طول روز 🔹ضعف در قوای روحی و جسمی http://eitaa.com/cognizable_wan